همه ما می خواهیم بهترین والدین برای فرزندانمان باشیم ، اما اغلب توصیه های متناقضی در مورد نحوه تربیت فرزند ی با اعتماد به نفس ، مهربان و موفق وجود دارد. در سرتاسر فعالیت های والدین در سیرک ، تمرکز بر ایجاد تعادل بین اولویت ها ، کنترل مسئولیت ها و دور زدن سریع بین نیازهای فرزندان ، سایر اعضای خانواده و خودتان بسیار مهم است. والدین مدرن کل اینترنت را در اختیار دارند و از هیچ اقتدار خاصی پیروی نمی کنند. سخت است بدانید به چه کسی یا به چه چیزی اعتماد کنید. در اینجا ، ما در مورد چگونگی کمک به فرزند خود برای تبدیل شدن به فردی که واقعاً دوستش دارید ، بدون اینکه خود را در این راه گم کنید ، صحبت خواهیم کرد.
تحقیقات به ما می گوید که برای تربیت کودک متکی به خود و دارای عزت نفس بالا ، مقتدر بودن بیشتر از اقتدارگرا مثرتر است. شما می خواهید فرزند شما بیشتر از اینکه از شما بترسد به شما گوش دهد ، به شما احترام بگذارد و به شما اعتماد کند. شما می خواهید از والدین هلیکوپتر حمایت کننده باشید ، اما نه در حال پرواز.
همه این موارد به آسانی به عنوان اهداف تعیین می شوند ، اما دستیابی به آنها دشوار است. چگونه تعادل مناسب را پیدا می کنید؟
با رشد کودک ، چالش ها تغییر کرده و ممکن است تفکر شما تکامل یابد ، اما رویکرد شما باید ثابت ، محکم و محبت آمیز باشد. به کودک خود کمک کنید تا از طریق تجربه یاد بگیرد که تلاش باعث ایجاد اعتماد به نفس می شود و به شما کمک می کند تا با چالش ها کنار بیایید. انتظارات خود را در مورد آنچه فرزند شما قادر به انجام مستقل است ، تنظیم کنید ، این که آیا کودک شما در طول شب خواب می آموزد ، کودک نوپایی که در کنار گذاشتن اسباب بازی ها کمک می کند یا کودک بزرگتر در حال حل اختلافات است.
به یاد داشته باشید ، هیچ راه درست و صحیح برای تربیت فرزند وجود ندارد. تمام تلاش خود را بکنید ، به خودتان اعتماد کنید و از همراهی شخص کوچک زندگی خود لذت ببرید.
نگرش سالم شما نسبت به خواب ، غذا و نظم و انضباط بر فرزندان شما در مهمترین روشها تأثیر می گذارد.
چگونه کودک را بخوابانیم
از همان ابتدا ، الگوهای خواب نوزادان بسیار متفاوت است. والدین نیز از نظر نحوه کنار آمدن با شبهای قطع شده متفاوت هستند.
دو مکتب فکری کلی در مورد نوزادان وجود دارد و بعد از ماه های اولیه که به تغذیه شبانه نیاز دارند ، می خوابند - کودک را برای خوابیدن آرام می کند یا نه - و بسیاری از والدین خود را متزلزل می دانند. کسانی که به آموزش خواب اعتقاد دارند ، از جمله بسیاری از متخصصان خواب ، استدلال می کنند که با کمک به نوزادان یاد می گیرند که خود بخوابند و وقتی در شب بیدار می شوند خود را دوباره به خواب برسانند ، والدین به آنها کمک می کنند تا مهارت های حیاتی را برای راحتی و استقلال بدست آورند.
انقراض تدریجی ، که در آن نوزادان اجازه دارند برای مدت کوتاهی گریه کنند ، در طول چند شب فواصل معین شده است.
محو شدن زمان خواب ، که در آن والدین زمان خواب را با افزایش 15 دقیقه ای به تاخیر می اندازند تا کودک بیشتر و بیشتر خسته شود.
و بسیاری از والدین گزارش می دهند که این استراتژی ها باعث بهبود الگوی خواب فرزندانشان و همچنین شیوه زندگی آنها می شود. اما والدینی نیز وجود دارند که تصور می کنند اجازه می دهند نوزاد در شب گریه کند و بی دلیل خشن است.
هر چه سعی می کنید ، به یاد داشته باشید ، برخی از نوزادان ، صرف نظر از کاری که انجام می دهید ، به طور قابل اعتماد خواب خوبی نیستند. والدین باید بدانند که کم خوابی ممکن است با آنها ، میزان عملکرد آنها و روابطشان چگونه باشد و نیازهای خواب خود را نیز جدی بگیرند. بنابراین ، در صورت نیاز ، از متخصص اطفال یا یک دوست مورد اعتماد یا یکی از اعضای خانواده ، کمک بخواهید.
برای کودکان بزرگتر ، قوانین مربوط به خواب واضح تر است: دستگاه ها را خاموش کنید ، قبل از خواب با صدای بلند بخوانید و آیینی بسازید که به بچه های کوچک کمک می کند از خواب بروند و بخوابند. ایجاد برنامه های منظم هنگام خواب و الگوهای خواب ثابت از اهمیت بیشتری برخوردار خواهد بود زیرا کودکان بزرگتر می شوند و انتظار می رود در ساعات مدرسه بیدار و هوشیار باشند. داشتن خواب کافی به طور منظم و آمدن خوب به مدرسه به عملکرد تحصیلی کودکان دبستانی و رفتار اجتماعی آنها نیز کمک می کند. دور نگه داشتن صفحه نمایش از اتاق خواب (و در ساعات قبل از خواب خاموش است) با رشد کودکان اهمیت بیشتری پیدا می کند - و این برای بزرگسالان نیز عادت بدی نیست.
وقتی کودک شما در سن نوجوانی قرار می گیرد ، ساعت بدن او تغییر می کند به طوری که "برنامه ریزی شده" است که دیرتر بیدار باشد و دیرتر بخوابد ، اغلب درست زمانی که مدارس خواستار شروع زودهنگام هستند. باز هم ، "بهداشت خواب" خوب خانواده ، به ویژه در اطراف صفحه نمایش قبل از خواب ، در اتاق خواب و حتی در رختخواب ، می تواند به نوجوانان کمک کند تا ارتباط مورد نیاز خود را قطع کرده و بخوابند. با جدی گرفتن خواب ، به عنوان یکی از اجزای حیاتی سلامت و شادی ، والدین در هر سنی پیام مهمی را برای کودکان ارسال می کنند.
هیچ چیز اساسی تر از تغذیه فرزندتان در والدین وجود ندارد. اما حتی در دوران شیردهی نیز باید تصمیماتی گرفته شود. (بله ، مادران شیرده باید در صورت تمایل غذای تند بخورند. نه ، آنها نباید با پرستاری به تمام ناراحتی های نوزاد پاسخ دهند.) در حال حاضر پزشکان اطفال تغذیه با شیر مادر را در شش ماه اول توصیه می کنند و سپس به شیردهی ادامه می دهند. وقتی طیف وسیعی از غذاهای جامد را معرفی می کنید ، تغذیه کنید. مادران شیرده مستحق حمایت و توجه در جامعه به طور کلی و در محل کار به طور خاص هستند ، و همیشه از آن برخوردار نیستند. و برعکس ، گاهی اوقات در شرایطی که تغذیه با شیر مادر دشوار است یا اگر نمی توانند به این توصیه ها عمل کنند ، احساس نارسایی می کنند.
شما باید آنچه را که برای شما و خانواده شما مفید است انجام دهید ، و اگر تغذیه انحصاری با شیر مادر انجام ندهد ، هر مقدار که می توانید انجام دهید برای نوزاد شما مفید است. با رشد کودکان ، انتخاب ها و تصمیمات تکثیر می شوند. سال اول خوردن غذاهای جامد ، از 6 تا 18 ماهگی ، در واقع می تواند زمان بسیار خوبی برای ارائه طیف وسیعی از غذاها به کودکان باشد و با ارائه مزه های مکرر ، متوجه شوید که کودکان دامنه خود را افزایش می دهند.
بچه های کوچک در نحوه غذا خوردن بسیار متفاوت هستند. برخی از آنها خوار و همه چیز خوار هستند و برخی دیگر بسیار گزنده هستند و تغذیه آنها بسیار دشوار است. بگذارید او در اسرع وقت و تا آنجا که ممکن است به خودش غذا بدهد. با "بازی" با غذای خود ، او با بافت ، طعم و استقلال آشنا می شود. از ابتدا جنبه های اجتماعی غذا خوردن را تقویت کنید ، به طوری که کودکان با فکر کردن در مورد زمان غذا خوردن در خانواده ، و تماشای سایر اعضای خانواده در حال خوردن انواع غذاهای سالم ، در حین صحبت و گذراندن وقت با یکدیگر ، بزرگ شوند. (کودکان نباید هنگام تماشای صفحه نمایش غذا بخورند.) والدین نگران غذاخوری های گزنده هستند و البته نگران کودکانی هستند که زیاد غذا می خورند و سریع وزن خود را افزایش می دهند. شما می خواهید به کودک خود کمک کنید تا به جای تنقلات فرآوری شده ، انواع غذاهای واقعی را بخورد تا در زمان وعده های غذایی و میان وعده غذا بخورد ، نه اینکه به طور مداوم "چرا" کنید ، یا "جرعه" بخورید و برای رفع گرسنگی غذا بخورید ، نه اینکه به عنوان یکی از غذاها تجربه کنید. پاداش یا مجازات
غذاهای خاصی را برای یک کودک گزنده طبخ نکنید ، اما یک میدان نبرد معمولی را در زمان غذا درست نکنید.
با کودکان کوچک درباره "خوردن رنگین کمان" و قرار دادن رنگهای مختلف روی بشقابشان (کدوی نارنجی ، فلفل قرمز ، ذرت زرد ، هر چیزی سبز و غیره) صحبت کنید.
آنها را به مغازه خواربار فروشی یا بازار کشاورزان ببرید و بگذارید چیز جدیدی انتخاب کنند که دوست دارند امتحان کنند.
بگذارید آنها در تهیه غذا کمک کنند.
برای استفاده از غذاهایی که آنها از آنها لذت می برند آماده باشید (کره بادام زمینی تقریباً روی هر چیزی ، سس گوجه فرنگی روی اسفناج).
برخی از کودکان تقریباً هر چیزی را در صورت پلو یا بالای ماکارونی بخورند.
طعم غذاهایی را که دیگران می خورند ارائه دهید.
هنگامی که فرزند شما چیزی را که ارائه می دهد نمی خورد ، برخی از جایگزین های قابل اعتماد را پیدا کنید. (بسیاری از رستوران ها غذای ساده ای را از منو برای کودک تهیه می کنند ، مانند ماکارونی ساده یا برنج.)
مهمتر از همه ، فرزند خود را تشویق کنید تا مزه خود را ادامه دهد. پس از چندبار امتحان چیزی را رد نکنید و اگر فرزندی دارید که عاشق یک سبزی سبز خاص است ، خوب است که آن را بارها و بارها ببینید.
نتیجه نهایی: تا زمانی که کودک در حال رشد است ، بیش از حد رنج نکشید.
غذاهای خانوادگی برای کودکان بزرگتر نیز اهمیت دارد ، حتی اگر آنها تغییرات بیولوژیکی رشد نوجوانان را تجربه کنند. تا آنجا که می توانید آن زمینه اجتماعی را برای غذا حفظ کنید ، حتی از طریق پیچیدگی های برنامه ریزی دوره راهنمایی و دبیرستان. میز خانواده را در منطقه ای بدون صفحه قرار دهید و با هم صحبت کنید و غذا بخورید.
کودکان خردسال اساساً متمدن نیستند و بخشی از شغل والدین ناگزیر شامل مقدار مشخصی از کارهای اصلاحی است. در مورد کودکان نوپا ، شما باید صبور و ثابت قدم باشید ، این روش دیگری است برای گفتن اینکه باید قوانین یکسانی را بارها و بارها بیان و اجرا کنید. "تایم اوت" با برخی از کودکان بسیار موثر عمل می کند و والدین باید مراقب لحظاتی باشند که آنها (والدین) نیز ممکن است به آنها نیاز داشته باشند. به طور جدی ، زمانی که احساس می کنید مانند کودک خود خارج از کنترل هستید ، نفس بکشید.
حواس پرتی یکی دیگر از تکنیک های خوب است. اگر بتوانید رفتار کوچک را تغییر دهید و از نبرد اجتناب کنید ، لازم نیست هر بار که کودک کوچک رفتار نادرست می کند ، یک پیروزی اخلاقی کسب کنید. پیام کلی انضباطی به کودکان خردسال این پیام است که شما رفتار را دوست ندارید ، اما کودک را دوست دارید.
به جای تنبیه فرزند به ستایش فکر کنید. نظم و انضباط بدنی ، مانند ضربه زدن و ضربه زدن ، باعث ایجاد رفتارهای پرخاشگرانه در کودکان می شود. به خاطر داشته باشید که اگر بتوانید موقعیتی را طوری تنظیم کنید که کودک به جای از دست دادن آن به عنوان یک مجازات ، امتیازاتی (به عنوان مثال ، در زمان نمایش) به دست آورد ، همیشه یک برد والدین محسوب می شود. رفتارهای مثبتی را برای تحسین و پاداش جستجو کنید و کودکان خردسال می خواهند این تجربه را تکرار کنند. اما ناگزیر ، والدین شامل تعداد مشخصی از لحظات "پلیس بد" هستند ، زمانی که شما باید نه بگویید یا متوقف شوید و فرزند شما از شما عصبانی می شود - و این خوب است ، با قلمرو همراه است. به آینه نگاه کنید و تمرین کنید تا والدین همیشه بگویند: "من مادر/پدر شما هستم ، من دوست شما نیستم."
ما به عنوان والدین باید سعی کنیم رفتار فرزندان خود را تنظیم کنیم - یا به آنها در تنظیم رفتار خود کمک کنیم - و سعی نکنیم افکار آنها را قانونی کنیم:
خوبه. برادر یا همکلاسی خود را دوست نداشته باشید ، اما به او ضربه نزنید.
خوبه. احساس عصبانیت یا ناامیدی کنید ، به شرطی که درست رفتار کنید.
شغل "متمدنانه" ما به عنوان والدین ممکن است ساده تر باشد ، اگر قدرت احساسات دشوار را تصدیق کنیم و از کودکی که به کنترل خود می رسد تجلیل کنیم. و از این فرصت استفاده کنید و نشان دهید وقتی کنترل خود را از دست داده اید یا بد رفتار کرده اید: عذرخواهی صادقانه والدین خود را ارائه دهید.
شما می توانید برای کمک به فرزندان خود در مدیریت زورگویی و درگیری گام بردارید - و هنگامی که می دانید کدام یک از این دو را می خواهید برطرف کنید ، مفیدترین کار خود را می کنید. کودکانی که مورد آزار و اذیت قرار می گیرند ، در معرض بدرفتاری قرار دارند و از دفاع از خود عاجزند ، در حالی که کودکان در حال نزاع به سختی با هم کنار می آیند. خوشبختانه ، بیشتر اصطکاکی که در بین کودکان اتفاق می افتد در حوزه درگیری است - که در صورت ناخوشایند ، نتیجه ناپذیر بودن با دیگران است - نه قلدری.
اگر کودکان مورد آزار و اذیت قرار می گیرند ، مهم است که به آنها اطمینان دهید که آنها مستحق حمایت هستند و باید یک بزرگسال را از آنچه در حال رخ دادن است آگاه کنند. علاوه بر این ، می توانید به فرزندان خود یادآوری کنید که اگر کودکی دیگر مورد آزار و اذیت قرار گیرد ، نمی تواند منفعلانه کنار بایستد. صرف نظر از اینکه فرزند شما در مورد فردی که مورد هدف قرار گرفته است چه احساسی دارد ، می توانید انتظار داشته باشید که او حداقل یکی از سه مورد را انجام دهد: مقابله با زورگو ، معاشرت با قربانی ، هشدار به بزرگسالان.
وقتی مسئله درگیری است ، شما باید با یادگیری ایستادن خود بدون قدم گذاشتن بر دیگران به جوانان کمک کنید تا به خوبی از پس آن برآیند. برای انجام این کار ، می توانید در مورد اختلاف نظرهای اجتناب ناپذیر که در زندگی خانوادگی ایجاد می شود ، ادعا و نه پرخاشگری را الگو قرار دهید و فرزندان خود را تربیت کنید تا با یادگیری نحوه حل اختلافات باغی با همسالان خود ، همین کار را انجام دهند.
برای کودکان ، جنسیت یک مفهوم در حال تحول است و نه مفهومی که آنها همیشه از یک لنز بزرگسالان می بینند. کودکان سه ساله به طور معمول می توانند خود را با اصطلاحات معمولی (به عنوان پسر یا دختر) برچسب گذاری کنند اما جنسیت را به عنوان یک ویژگی مایع در نظر بگیرند که با ویژگی های سطحی مشخص می شود. به عنوان مثال ، کودکان خردسال اغلب معتقدند که داشتن موهای کوتاه "شما را پسر می کند" و پوشیدن لباس "شما را دختر می کند". در سن 4 یا 5 سالگی ، اکثر کودکان به جنسیت به عنوان یک ویژگی پایدار نگاه می کنند. این اغلب زمانی اتفاق می افتد که آنها دچار وسواس های شاهزاده خانم یا ابرقهرمان می شوند ، شاید در زنانگی یا مردانگی شدید دست به گریبان هستند تا احساس از دست دادن نیمی از پای جنسیت خود را جبران کنند.
رها شده به حال خود ، اکثر کودکان قبل از نوجوانی از دیدگاه های جنسیتی سفت و سخت دور می شوند. به طور کلی ، دختران به طور کلی نسبت به پسران از هویت جنسیتی لذت می برند. بچه های تامبوی باحال هستند ، در حالی که پسرها اغلب به دلیل رفتارهایی که از نظر آنها زنانه است ، هوشیارانه یکدیگر را کنترل می کنند.
به عنوان والدین ، شما می خواهید به فرزندان خود کمک کنید احساس خوبی نسبت به خودشان داشته باشند ، بدون این که نقش های جنسیتی را خیلی محدود کننده کنید. اگر فرزندی دارید که به نظر می رسد پسر یا دختر نامشخص است ، مراقب این باشید که ممکن است کودک در نهایت به عنوان جنسیت یا غیر دوتایی شناخته شود و مطمئن باشید که کودک از حمایت حمایت می کند. هدف این است که به کودکان کمک کنیم تا با هویت جنسیتی خود کنار بیایند. این می تواند به همه کودکان کمک کند که دیدگاه های متداول در مورد جنسیت و همچنین بازنمایی های کلیشه ای و رسانه ای بسیار جنسیتی را زیر سوال ببرند.
و ما می خواهیم به یاد داشته باشیم که هویت جنسیتی مستقل از گرایش جنسی عمل می کند. اینکه بچه های ما خودشان را چه کسی می دانند به ما نمی گوید که آنها را دوست خواهند داشت.
آرزوی مشترک همه والدین این است که فرزندان خوبی را تربیت کنند. مطمئناً به نحوه برخورد فرزندتان با دیگران و نحوه رفتار او در جهان اهمیت می دهید. در برخی از خانواده ها ، مشارکت منظم در یک م religiousسسه مذهبی زمانی را برای تأمل خانواده در مورد ارزش های خود در نظر می گیرد و به والدین اجازه می دهد تا به فرزندان خود بفهمانند که این اعتقادات توسط اعضای یک جامعه وسیع و فراتر از خانه آنها است.
حتی در غیاب اعتقادات معنوی قوی ، جشن تعطیلات مذهبی می تواند به عنوان یک نخ اصلی در بافت زندگی خانوادگی عمل کند. اگرچه به طور جهانی این حقیقت وجود دارد که وقتی فرزندان از نظر ساختار و گرما به والدین خود کمک می کنند ، کودکان از مزایایی برخوردار می شوند ، اما حتی سخت کوش ترین والدین می توانند برای دستیابی به هر دوی این موارد به طور منظم تلاش کنند. آیین ها و سنت هایی که بخشی از بسیاری از سنت های مذهبی هستند می توانند خانواده ها را به شیوه های قابل اعتماد و به یاد ماندنی گرد هم آورند. البته ، فرصت های روزمره ای وجود دارد که ارزش های خود را خارج از دین سازمان یافته به فرزند خود القا کنید ، از جمله کمک به همسایه مسن یا بردن فرزندان خود برای داوطلب شدن در مواردی که برای شما مهم است.
اما مهمتر از همه ، کودکان با مشاهده نحوه زندگی ، ارزش های شما را می آموزند.
وقتی صحبت از مدرسه به میان می آید ، والدین مسیر دشواری را طی می کنند: شما می خواهید فرزندان شما تلاش کنند و موفق شوند ، اما نمی خواهید آنها را به راههایی که ناعادلانه هستند یا استرس بی مورد ایجاد می کنند ، تحت فشار قرار دهید. در هر سن و سطحی از مهارت ها ، کودکان وقتی از والدین کمک می کنند که به جای اثبات آنها بر بهبود توانایی هایشان تمرکز کنند ، از آنها سود می برند. به عبارت دیگر ، کودکان باید درک کنند که استعداد فکری آنها فقط باعث شروع آنها می شود و با تلاش می توان قابلیت های آنها را افزایش داد.
کودکانی که از این طرز فکر رشد استفاده می کنند - اصطلاحات روانشناختی برای این باور که صنعت راهی برای تسلط است - استرس کمتری نسبت به همسالانی که معتقدند ظرفیت های آنها ثابت است ، و از نظر تحصیلی از آنها بهتر عمل می کنند. دانش آموزانی با طرز فکر رشد از بازخورد استقبال می کنند ، انگیزه کار دشواری دارند و از دستاوردهای همکلاسی های با استعداد خود الهام می گیرند.
برای پرورش اندیشمندان با طرز فکر رشد ، می توانید به عنوان تلاش برای تجلیل از تلاش ، نه باهوش ، در حین حرکت کودکان در مدرسه. هنگامی که آنها موفق شدند ، بگویید: "سخت کوشی و پشتکار شما واقعاً نتیجه داد. آفرین!" و هنگامی که با هم درگیر می شوند ، بگویید: "این نمره آزمون نشان دهنده چیزی است که شما در مورد مواد مورد آزمایش در روز امتحان می دانید. به ما نمی گوید تا چه حد می توانید در آن موضوع پیش بروید. به آن پایبند باشید و سوالات خود را ادامه دهید. خواهد آمد. »
وقتی دانش آموزان با چالش های تحصیلی روبرو می شوند که باعث ایجاد استرس مداوم یا ناخواسته می شوند ، والدین باید وارد عمل شوند. برخی از دانش آموزان خود را با استانداردهای غیرواقعی یا بزرگسالان نگه می دارند. دیگران در این راه گامی را از دست دادند ، بی تاثیر مطالعه کردند یا با تفاوت یادگیری تشخیص داده نشده دست و پنجه نرم می کردند. تعیین ماهیت مشکل راه را برای مفیدترین راه حل نشان می دهد.
در اینجا نحوه پرورش کودک با نگرش سالم نسبت به صفحه های براق و دکمه های چشمک زن آورده شده است.
شما می توانید یک کودک بدون صفحه بزرگ کنید ، اما صادق باشیم ، شما این را روی صفحه می خوانید. مانند دیگر موارد ، چالش ایجاد تعادل بین ایده آل و واقعی به گونه ای است که مناسب خانواده شما باشد. با فکر کردن در مورد تجربیات مثبت مربوط به صفحه نمایش که می خواهید به زندگی فرزندان خود کمک کنید ، شروع کنید: تماشای فیلم به صورت خانوادگی ، خواندن کتاب روی iPad ، FaceTiming با بستگان خارج از شهر. فناوری اکنون نقش مهمی را در زندگی کودکان ایفا می کند که وقتی در مورد آن صحبت می کنیم ، در مورد همه چیز از خواب گرفته تا مطالعه تا زندگی اجتماعی صحبت می کنیم.
اسکات استاینبرگ ، یکی از نویسندگان "راهنمای والدین مدرن در فیس بوک و شبکه های اجتماعی" ، می گوید: "فناوری فقط یک ابزار است و می تواند بخش فوق العاده ای از زندگی کودکان باشد." او گفت: "بسیاری از آنچه ما در مورد فرزندپروری در زمینه فناوری آموزش می دهیم ، فقط فرزندپروری اولیه است." این به قانون طلایی برمی گردد: آیا آنها با دیگران با احترام و همدلی رفتار می کنند؟ "
آنا همایون ، نویسنده کتاب "سلامت رسانه های اجتماعی: کمک به نوجوانان و جوانان در یک دنیای دیجیتال نامتعادل پیشرفت کنید. " والدین باید در مورد این جنبه از زندگی با فرزندان خود صحبت کنند تا فرزندان خود را تنها نگذارند.
و سپس مسئله حفاظت از وقت خانواده مطرح می شود. آقای اشتاینبرگ توصیه می کند که قوانین خانگی را تعیین کنید که در چه مواقعی از دستگاه ها استفاده می شود و دارای سیاست های واضح و متناسب با سن هستند تا بچه ها بدانند چه کارهایی می توانند و نمی توانند انجام دهند.
برخی از این سیاست ها برای همه سنین مناسب است ، از جمله والدین ، مانند:
روی میز شام تلفن وجود ندارد.
یک ساعت قبل از خواب صفحه نمایش وجود ندارد.
مهم این است که آنچه را که تبلیغ می کنید تمرین کنید. و علاوه بر وقت گذاشتن برای وعده های غذایی خانوادگی و مکالمات خانوادگی ، والدین باید وقت بگذارند تا با بچه های کوچک بنشینند و به آنچه در اینترنت انجام می دهند نگاه کنند ، نه اینکه آنها را به عنوان پرستار بچه با دستگاه های خود تنها بگذارند.
خانم همایون می گوید وقتی والدینی می خواهند در مورد کاری که یک کودک انجام داده و ممکن است کودک را شرمنده کند ، در رسانه های اجتماعی پست کنند ، ارزش قدم گذاشتن را در نظر می گیرد. آیا آن را برای جلب توجه دیگران ارسال می کنید؟
شما باید به حریم خصوصی فرزند خود به همان اندازه که به حریم خصوصی دوستان ، اعضای خانواده و همکاران احترام می گذارید احترام بگذارید. ارسال تصاویر یک کودک نوپا برهنه هرچقدر هم زیبا به نظر برسد ، اما سیاست «بدون قنداق» را در نظر بگیرید. این ممکن است تصویری نباشد که فرزند شما می خواهد در 15 سال آینده نشان دهد.
خانم همایون گفت: "ما باید از کودکی به بچه ها بیاموزیم که رضایت چگونه به نظر می رسد." "این زمانی شروع نمی شود که یک کودک 15 ، 16 یا 17 ساله باشد ، زمانی شروع می شود که یک کودک 3 ساله است و نمی خواهد عمویش را در آغوش بگیرد." یا زمانی که او نمی خواهد شما آن ویدیو را که در حال گریه بر سر یک اسباب بازی گم شده است ارسال کنید.
فرزندان ما با بزرگ شدن خود ردپای دیجیتالی ایجاد می کنند و یکی از مشاغل ما این است که به آنها کمک کنیم ، آنها را راهنمایی کنیم و آنها را به این فکر بیندازیم که چگونه ممکن است چند سال پیش از این چیزی به نظر برسد - شما می توانید با رعایت حریم خصوصی آنها و درخواست استانداردهای یکسانی در طول زندگی خود دارند.
ساده است که اسباب بازی های با تکنولوژی بالا را فقط زنگ و سوت گران قیمت تلقی کنید ، اما اگر گزینه های غنی تر را انتخاب کنید ، می توانید اسباب بازی هایی را پیدا کنید که به رشد کودکان کمک کند. با این حال ، برای کودکان خردسال چیزهای زیادی وجود دارد که به آنها اجازه می دهند تا حد امکان نسخه های غیر دیجیتال بلوک ها ، پازل ها ، رنگ انگشتان و سایر اسباب بازی هایی را که تجربه های لمسی و حرکتی خوب را ارائه می دهند ، کشف کنند. با بزرگتر شدن کودکان ، برخی از بازی های با تکنولوژی بالا تفکر پویا ، حل مسئله و بیان خلاقانه را تشویق می کنند.
"این بازی های با تکنولوژی بالا می تواند فرصتی برای ارتباط با فرزندان شما باشد. در مورد نحوه تفکر آنها و علایق آنها بیشتر بیاموزید. »آقای اشتاینبرگ گفت. برخی از بازی ها بچه ها را تشویق می کند که بخشی از یک تیم باشند یا تیمی را هدایت کنند. و دیگران به آنها اجازه می دهند وحشی تر از آنچه ممکن است در زندگی واقعی باشند - به گونه ای که والدین بدانند ، باشند: "شما همیشه نمی توانید تکه های رنگ را در خانه بریزید ، اما می توانید در دنیای دیجیتال این کار را انجام دهید."
آقای اشتاینبرگ می گوید: "بسیاری از کارشناسان می گویند حدود 13 است ، اما پاسخ عملی تر زمانی است که به یکی از آنها نیاز دارند: هنگامی که خارج از نظارت مستقیم شما هستند." خانم همایون آنها را برای زمینه های خاصی توصیه می کند ، مانند کودکی که ممکن است بین دو خانه در حال سفر باشد و در تمرینات دیرهنگام ورزش کند.
دسترسی مستمر به فناوری ، مانند شروع با یک تلفن تلنگر را در نظر بگیرید و به کودکان یادآوری کنید که امتیازات و مسئولیت ها در کنار هم هستند. دسترسی گسترده کودک به فناوری شخصی باید به استفاده مناسب از آن بستگی داشته باشد.
وب سایت آکادمی متخصصان اطفال آمریکا برای به کارگیری این ایده ها ، دستورالعمل هایی را برای ایجاد یک برنامه استفاده شخصی از رسانه خانواده ارائه می دهد.
مدیریت زمان
بین برنامه خود و فرزند خود با رویکرد منطقی زمان تعادل ایجاد کنید.
همه ما کلیشه های کودک برنامه ریزی شده را می شناسیم ، که از فعالیت های ورزشی تا درس های موسیقی و تدریس خصوصی می شتابد ، و احتمالاً لحظاتی وجود خواهد داشت که شما احساس می کنید مانند آن والدین هستید ، با یک بار ماشین آلات و یک برنامه به قدری پیچیده که شما از خواب بیدار می شوید. نصف شب نگران این هستید که مسیر خود را از دست بدهید. اما دیدن این که کودکان فعالیتهایی را که واقعاً از آنها لذت می برند ، مشاهده می کنند ، یک لذت و لذت است و یکی از امتیازات والدین این است که با بالا بردن مهارت های فرزندان خود ، آنها را تشویق کنید.
برخی از کودکان واقعاً با برنامه ریزی بیش از حد پیشرفت می کنند. فرزند خود را بشناسید ، با فرزند خود صحبت کنید و در صورت لزوم ، به فرزند خود در مذاکره درباره تصمیماتی که امکان انجام کارهای مهمتر را ممکن می سازد ، کمک کنید ، حتی اگر این امر به معنی کنار گذاشتن برخی فعالیت های دیگر باشد.
به یاد داشته باشید ، کودکان می توانند از یادگیری موسیقی ، ورزش کردن ، و همچنین شرکت در مجموعه ای از فعالیت های فوق برنامه که بسیاری از مدارس ارائه می دهند ، لذت فوق العاده و همچنین ارزش زیادی دریافت کنند. با این حال ، آنها همچنین به مقدار مشخصی از زمان برنامه ریزی نشده نیاز دارند. ترکیب دقیق از کودکی به کودک دیگر و حتی سال به سال متفاوت است. از یک سو ، ما باید به فرزندان خود کمک کنیم تا اهمیت رعایت تعهداتی را که انجام می دهند درک کنند - شما مجبور نیستید از نواختن ساز خود دست بکشید زیرا برای یادگیری یک قطعه سخت تلاش می کنید. شما تیم را ترک نمی کنید زیرا شما یکی از شروع کنندگان نیستید - و از طرف دیگر ، ما باید به آنها کمک کنیم تا تصمیم بگیرند که زمان تغییر جهت یا صرفاً رها کردن چیزی است.
بنابراین چگونه می دانید که مقدار بسیار زیاد است؟ درصورت زیر برنامه را تجدید نظر کنید:
کودک شما به اندازه کافی نمی خوابد.
فرزند شما زمان کافی برای انجام تکالیف مدرسه ندارد.
فرزند شما نمی تواند در زمان احمقانه با دوستان خود و یا حتی در زمان کوتاهی تعطیلات با خانواده کنار بیاید.
و اطمینان حاصل کنید که دانش آموزان دبیرستانی نسبت به انتخاب فعالیت های مورد علاقه خود ، پیام مثبتی دریافت می کنند تا پیام اضطرابی در مورد انتخاب ترکیب مناسب برای تحت تأثیر قرار دادن افسران پذیرش کالج. هدف برنامه ریزی این است که به ما کمک کند تا در کارهایی که باید انجام دهیم و همچنین کارهایی که دوست داریم انجام دهیم ، مناسب باشیم. برنامه ریزی بیش از حد به این معنی است که ما برای انجام این کار نیز آمادگی نداریم.
پدر و مادر بودن کار زندگی شما ، کار قلب شما و شغلی است که شما را برای همیشه متحول می کند. اما در حین انجام این کار ، ما باید اشتیاق ها و سرگرمی هایی را که ما را به خود تبدیل می کند حفظ کنیم و به ما در زندگی در جایی که برای بچه دار شدن آماده بودیم کمک کند. ما توجه فرزندان خود را مدیون هستیم - و امروزه احتمالاً ارزش این را دارد که به خود یادآوری کنیم که توجه واقعی به فرزندانمان به معنای محدود کردن زمان نمایش ما و اطمینان از این است که ما با صدای بلند صحبت می کنیم و می خوانیم و بازی می کنیم. اما ما نیز به خود مدیون توجه هستیم.
فرزندان شما زمانی را که با آنها گذرانده اید کاملاً به خاطر خواهند آورد - اما شما همچنین می خواهید که آنها بزرگ شوند و توجه داشته باشند که چگونه دوستی خود را حفظ می کنید ، نحوه صرف وقت و انرژی برای چیزهایی که برای شما مهمتر است ، از کار شما. به رفاه جسمانی شما نسبت به علایق و علاقه های خاصی که شما را به فردی که می شناسد تبدیل می کند. خواه برای نقاشی یا رقصیدن ، یا بافتن با دوستان ، یا تلاش برای نجات جهان وقت بگذارید ، شما عمل می کنید و ارزشها و عشقهای خود را زندگی می کنید ، و این پیامهایی است که شما به فرزندان خود مدیون هستید.
ممکن است نتوانید هیچ یک از علایق خود را به همان شیوه و کاملاً به همان اندازه ای که قبل از بچه دار شدن دنبال می کردید دنبال کنید. ممکن است مجبور شوید ساعت به ساعت مذاکره کنید ، آنچه را که مهمتر است تصدیق کنید و شاید آن را با آنچه برای شریک زندگی خود مهمتر است معامله کنید. طبق تعریف ، شما یک نقاش متفاوت خواهید بود ، همانطور که دونده متفاوت ، رقاص متفاوت ، دوست متفاوت و محافظ جهان متفاوت خواهید بود. اما ممکن است به خوبی متوجه شوید که تجربه مراقبت از یک کودک کوچک به شما کمک می کند تا زمانی که آن ساعت ارزشمند را به خود اختصاص می دهید ، به شیوه ای قوی تر و تقریبا شدیدتر تمرکز کنید.
بسیاری از والدین نگران هستند که فرزندانشان حجم مشقلی نامعقول از خانه دریافت کنند و اینکه تکالیف خانه می تواند به طرز نامعقول جوانی شروع شود. در حالی که ممکن است توصیه شود که تکلیف می تواند به کودک در یادگیری مدیریت زمان و عادات مطالعه کمک کند و به کودکان اجازه دهد خودشان را امتحان کنند و گاهی اوقات شکست بخورند ، بسیار آسان است ، اما واقعیت این است که بسیاری از ما دست کم در حال نظارت هستیم. اگر به نظر می رسد یک معلم خاص از دستورالعمل های مدرسه برای میزان مناسب تکالیف پیروی نمی کند ، باید صحبت کنید. و برای بسیاری از کودکان ، صحبت در مراحل پروژه های بزرگ و تکالیف مهم مفید است ، بنابراین آنها می توانند برخی از تاریخ های متوسط را در تقویم دریافت کنند. اگر مشکل تکلیف بر زندگی خانه شما غالب است ، ممکن است نشانه مشکل دیگری باشد ، مانند ناتوانی یادگیری.
امروزه برای بسیاری از خانواده ها ، بزرگترین مذاکره در مورد مدیریت زمان در مورد زمان نمایش روی صفحه است. این ممکن است به این دلیل باشد که صفحه نمایش اهداف زیادی را در زندگی کودکان ارائه می دهد ، بنابراین زمان صفحه نمایش می تواند زمان تکلیف باشد (اما آیا گپ زدن در گوشه ای واقعاً بخشی از وظیفه است؟) یا وقت اجتماعی یا زمان سرگرمی محض. نتیجه گیری: تا زمانی که یک کودک در مدرسه خوب کار می کند ، احتمالاً نباید خیلی نگران باشید که آیا طبق معیارهای شما ، تکلیف خانه به نظر می رسد که با حواس پرتی های زیاد انجام شده است.
و به یاد داشته باشید ، برخی از مسئولیت های خانوادگی می تواند به مهار کودک در دنیای غیر مجازی کمک کند: سگی که باید راه برود یا سطل زباله ای بیرون آورده شود. و وقتی صحبت از سرگرمی به میان می آید ، به فرزند خود اجازه دهید ببیند که شما برای تکالیف شبانه یا آخر هفته ارزش قائل هستید و متوجه شده اید که وقت گذراندن با دوستان مهم است و می خواهید در جریان اتفاقات روز باشید. و در مورد زندگی خود صحبت کنید. در نهایت ، ما باید آنچه را که تبلیغ می کنیم ، تمرین کنیم ، از کنار گذاشتن کار خودمان برای لذت بردن از اوقات خانوادگی بدون ساختار تا گذاشتن تلفن هایمان پشت میز شام برای شرکت در یک بحث خانوادگی. فرزندان ما به آنچه ما می گوییم گوش می دهند و به آنچه انجام می دهیم توجه می کنند.