این مقاله در واقع خلاصهای هست از یک کارگاه با تدریس دکتر حمید سوری هست که البته در بعضی جاهاش ممکنه تغییرات جزیی هم توش انجام شده باشه.
و با توجه به اینکه دقیقا دنبال چنین مقاله ای بودم سعی کردم محتویات ویدیو رو خلاصه کنم تا اگر کسی هم راغب بود بتونه استفاده کنه :)
مراحلی که لازم هست برای خلق یک پروژه عکاسی طی بشن عبارتند از:
١ـ انتخاب و پردازش ایده
٢ـ پژوهش درباره ایده
٣ـ انتخاب سبک و نوع بیان
٤ـ اتود
٥ـ انتخاب عنوان
٦ـ انتخاب نحوهی ارائه
٧ـ اجرا
٨ـ نوشتن گزاره هنرمند
هر موضوعی را که مورد علاقهتان است لیست کنید. خود را محدود نکنید. عجله نکنید. دوباره و یا چند باره به لیست باز گردید. چیزی را خط نزنید.
یادداشت تاملات. دغدغهها به شوق آمدنها، ایده ای لحظه ای، تغییر ایدهها.
توجه به چرایی واکنشهای ما نسبت به یک پدیده یا یک عکس.
در ابتدا باید به خود پاسخ دهیم که ایده به چه مسائل نظری مانند اجتماعی، فرهنگی، و غیره مرتبط است؟
کسب آگاهیهای لازم در زمینه ی مرتبط (اجتماعی، فرهنگی و نظرى) را مورد بررسی قرار دهیم.
از تاریخ هنری و زیبا شناسی آگاهی داشته باشیم.
امروز انقدر اثار هنرى زيادى هست كه احتمال اينكه بدون آگهی هنری پروژه ای خلق کنین و تکراری نباشه بسیار کم هست.
از لحاظ تکنیکی مورد ارزیابی قرار دهیم.
و مرور بر عکاسانی که در این زمینه کار کرده اند جهت دوباره کاری نکردن و کشف عرصهها هی ناشناخته.
مواردى كه بايد در پژوهش درباره ایده انجام داد:
به اغلاط املایی گرامری و ... و همینطور به امکان اجرا یا سختی کار یا ... هیچکدام فکر نكنيد,
ليستى كه به دست آورديد را به کلمات کلیدی تبديل كنيد
چرا چگونه کجا کی فکر میکنیم
پژوهش باید روی موضوع خاصی متمرکز باشهو از یک سوی دیگه باید بسط داده بشه تا مشخص بشه از چه منظرهایی میشه به این موضوع کوچک و ریز نظر کرد. به موضوعات بسیار کلی کسی توجه نمیکنه، همینطور موضوعات بسیار ریز و محدود نگر كه از یک زاویه دیده بشن جذاب نخواهند بود.
آیا میخواهیم مخاطبمون فقط لذت زیباشناسانه ببره یا میخوایم با یک پروژه خودومون بیان کنیم؟
میخوایم پدیده ای رو توصیف کنیم یا میخوایم تاثیر گذار باشیم؟
دغدغه اجتماعی داریم و میخوایم عده ای رو قانع کنیم نسبت به یک مساله؟
میخوایم ایجاد پرسش بکنیم که همه به اون یقین دارن؟ میخوایم یقین رو بشکنیم؟
این ایده خلاصه میخواد چیکار کنه؟ و به تناسب آن باید لازم باشه مجددا تجدید نظر بشه: ایا اینی که فکر کردیم میتونه در تحقق اهداف ما باشه؟
مساله مهم که باید بهش فکر کرد این هست که این ایده قابلیت بصری شدن رو داره؟ ایا عکاسانه میتونه باشه؟ شاید با نقاشی بشه اونو بیان کرد ولی با عکس نشه. چه تمهیداتی میشه به کار برد تا این ایده عکاسانه بشه؟
اندازه کافی عکس دیده باشین، عکاس بشناسسین سبک عکاسی رو بدونین. لذا آنکه بیشتر میداند فقط حافظه اطلاعاتیش بیشتر نیست اینجاها کمکش ميكنه. اینکه تاریخ عکاسی، تاریخ هنر شناخت عکاسی معاصر و امثالهم اهمیت پیدا کرده نه از این جهت که افتخار داشته باشه که من صدتا عکاس میشناسم بلکه رویکردهای اونها تجربه های اونها میتونه به ما کمک کنه که ما چگونه راه خودمون رو پیدا کنیم.
سبک روش و رویکردی است که یک عکاس از آغاز تا پایان یک پروژه (عموما یک دوره) انتخاب میکنه که شامل انتخابهای منسجم و یک دست سوژه، چگونگی عکاسی از سوژه، سازمان دهی بصری، ابزار و ...
سبک خیلی مهم هست و بعضیها فکر میکنن حتما باید یه کار عجیب و غریب انجام بشه و هر چی عجیب باشه متمایز هست و بهتر هست. نه سبک این نیست، ممکن هست در مواردی به غرایب بینجامه ولی اگر هدفی پشتش نباشه به صرف اینکه کسی قبلا این کارو نکرده هیچ ارزشی نداره اگر کسی این کارو نکرده و به ایده شما مرتبط هست اون موقع حتما ارزشمند هست.
سبک زمانی ارزشمند هست که متناسب با بینش عکاس و متناسب با جهت ایده باشه. مثلا انتخاب نور باید به نحوی باشه که عناصر یا ترکیب بندی که انتخاب میکنیم با اون متناسب باشه در غیر این صورت سبک واحدی و منسجمی رو شکل نمیده و مثل مثل این هست که توی حرف زدنمون محتوای حرفمون یه جور باشه ولی لحنمون یه جور دیگه باشه!
موضوع: موضوع شامل اشیاء. انسان. حیوانات. معماری، مناظر و طیبعت میباشد.
ساختار: ترکیب بندی، نظم و کنتراست، رنگ و کیفیتهای گرافیکی است.
زیبا شناسی: شامل عناصر عاطفی، نمادین، روانشناختی و انتزاع است.
ژانر: که به عکاسی خیابانی. شهری. منظره. عکاسی صحنه پردازی شده و عکسهای دست کاری تقسیم میشود.
سبک: یه قول استفان بایلی
سبک پری ست که به نیزه کمک میکند تا به هدف بزند، نه آن پری که برای تزئین بر روی کلاه توست.
و به نقل از سیدنی لومت:
سبکی که خود رانشان میدهد فقط تزئین باشد سبک نیست سبک باید در خدمت ایده باشد و باید میان ایده و سبک ارتباط وجود داشته باشد.
توى اتود ممكن هست به مشكلات جدى و جديدى بر بخوريم و بايد به اندازه كافى وقت گذاشته بشه تا از اتلاف وقت در انجام پروژه واقعی جلوگیری کنه. شاید لازم باشه برای یک عکاسی مستند اول رفت و به صورت مقدماتی بازدیدی از اون مکان انجام داد. گاهی لازم هست فقط طراحی و اسکیس بزنیم گاهی هم باید مونتاژ کنیم چندین عکس رو تا ببینیم نتیجه نهایی چگونه خواهد بود .. اتودها طبعا روشهای متفاوتی دارن.
رویکردهای متفاوت هنرمندان نسبت به عنوان میتواند توصیفی، شخصی، شاعرانه، فلسفی، ابهام آمیز و یا متناقض نما باشد. لئو استانیرگ درباره اهمیت عنوان اینطور میگوید: عنوانها مهم هستند آنها مانند لباسی هستند که موقع بیرون رفتن آنها را میپوشیم.
اهمیت انتخاب عنوان در این موارد است:
زمانی بدون عنوان خیلی رایج بود و این دوره همان دوره ای بود که ما از اثار هنری فقط تجربه زیباشناسی درخواست داشتیم. بخاطر اینکه ذهن ما دنبال مفهوم خاصی نمیبرد پس عملا بدون عنوان خیلی ایده ال بود اما امروزه چون ایده نقش تعیین کننده ای برای هنر داره مجددا عنوان اهمیت پیدا کرده.
پس مهم هست اما چرا لازم هست؟ این یک اسطوره بیش نیست که عکس خودش بیانگر هست عکس خودش همه حرف لازم رو میزنه عکس خود بسنده نیست! عکس همه حرفهایی که باید بزنه نمیزنه. عکس در زمینه های مختلفی که قرار بگیره معناش تغییر میکنه تفسیرهایی ما در فضاهای مختلف از یه عکس تغییر میکنه.
گزاره ی هنرمند به مثابه مقدمهی کتابی است که با دیدگاه هنرمند کل اثر را توصیف نمیکند بلکه چرایی و چیستی آن را بیان میکند که وجوه کلیدی اثر را میگوید و نه همه چیز را و به گونه ای فشرده مطلب را بیان میکند و بخشی از اثر را برای مخاطب باقی میگذارد تا آن را کشف کند و اثر را بخواند.
موضوعات زیر میتواند در بیانیه یک هنرمند گنجانده شود:
چرا گزاره ی هنرمند؟
بخش الزامیجهت شرکت در بعضی مسابقهها، دوسالانهها، جوایز، مدرس هنری، رزیدنسی و …
گزاره ی هنرمند بهتر است:
گزاره ی هنرمند
لحن گزاره:
چند روش برای نوشتن گزاره وجود دارد:
روش اول:
اگر برای شروع نوشتن مشکلی دارید آثارتان را به کسی نشان دهید واز او بخواهید که درباره آنها از شما سوالاتی بپرسد، پرسش و پاسخ را ضبط کنید سپس از نکات مهم آن یادداشت برداری کنید.
اگر برای شروع نوشتن همچنان مشکلی دارید، این جمله را کامل کنید: شکل گیری این مجموعه بر مبنای …
روش دوم:
روش سوم: