امروز مطلبی رو تو همین سایت ویرگول می خوندم که جرقه مطلبی رو تو ذهنم زد که ماهها و شاید سه چهار سال هست که در ذهنم هست. هر بار دوست کتابخوانی، شکایت می کنه که کتابفروشی های شهر دیگه اون پویایی سابق رو ندارن، یا هر وقت از خود کتابفروش ها می شنوم که مشتری خیلی کمتر شده و دیگه احتمالا به فکر بسته شدن این مغازه باشید، یا حتی آخرین باری که شنیدم یکی از قدیمی ترین کتابفروشی های شهرمون بسته شد، این مساله خودبخود تو ذهنم میاد.
باید واقعیت رو گفت : من از بسته شدن کتابفروشی ها اصلا ناراحت نمیشم. دلیلش رو کمی بعد خودتون می فهمید. باید با واقعیت هایی که در زندگی و اطرافمون جریان داره یکسو بشیم و قبولشون کنیم. وگرنه سیل واقعیت نگاهی نخواهد کرد که شما اون وسط ایستادید و باهاش مخالفت می کنید، راه خودش رو خواهد رفت و چه بسا شما رو هم با خودش هم مسیر خواهد کرد.
آخرین تجربه من از کتابفروشی های شهرمون رو به این صورت تو ذهنتون تصویرسازی کنید:
-سلام خسته نباشید. کتاب x رو دارید؟
-سلام. ممنونم. نخیر نداریم متاسفانه.
-باشه، کتاب y رو چی؟
-بله داریم. بفرمایید.
-این مترجمش فلانی هست. ترجمه ... رو می خواستم.
-اون ترجمه رو نداریم. ولی خب چه فرقی می کنه. مهم متن کتاب هست.
-نه ممنون. کتاب z رو هم می خواستم با ترجمه ... .
-اون هم نداریم متاسفانه. اگر سوالهاتون تموم شده باشه لطفا بذارید به کارمون برسیم آقا.
از این کتابفروشی بیرون میام و میرم کتابفروشی دیگری. همین رفتار و همین حرف ها تکرار می شوند.
بعد از چند تا کتابفروشی به خودم میگم یه سری به کتابفروشی های دست دوم فروش بزنم شاید اونجا چیزهایی که من می خوام رو داشته باشند. بعد از مراجعه به چند تا از این کتابفروشی ها و دیدن و شنیدن همون موارد، به یکی هم برمیخورم که یکی دو تا از کتابهایی که می خوام رو داره، اما قیمت سه چهاربرابر قیمت نوی کتاب رو میگه. وقتی اعتراض می کنم میگه اینا چاپ اول هستند و بدون سانسور!
حالا که این حرف های من رو خوندید بنشینید با خودتون روراست باشید، مخصوصا اونهایی که دسترسی به تهران و انقلاب ندارند بهتر می تونند درک کنند، چند بار اینطوری شدید؟
برمیگردم خونه. خسته و کوفته. ۵-۶ ساعت بیرون بودم و نتونستم هیچ کتابی تهیه کنم. میرم پشت کامپیوتر می نشینم و سرچ می کنم : خرید کتاب x مترجم فلانی. اولین سایتی که برام میاره ایران کتاب هست. میرم می بینم اوه اوه چه خبره اینجا. همه کتاب هایی که می خواستم رو دارند، تمام مترجم ها و انتشارات مختلف از یک کتاب رو دارند، زیر هر عنوان بقیه اومدند و نظراتشون رو در مورد کتاب و مترجم ها نوشتند، تازه رو تعدادیشون بیست درصد هم تخفیف داره!!!
تمام کتاب هایی که می خواستم، دقیقا با مترجم هایی که برای هر عنوان در نظر داشتم رو می خرم. با ده بیست درصد تخفیف. دو سه روز بعد دم در خونه ام تحویلشون می گیرم.
حالا شما دوست عزیز بگید؛ آیا به نظرتون دفعه بعد که خواستم کتابی رو بخرم خودم رو به دردسر میندارم که برم کتابفروشی شهرمون؟ مطمئنا نمیرم.
واژه تخریب خلاق رو توی گوگل سرچ کنید. بعضی چیزها باید تخریب بشوند و از بین بروند تا بعضی چیزهای بهتر به وجود بیایند. من از بسته شدن کتابفروشی های شهرم اصلا ناراحت نمی شوم.