بیشتر از دو سال از تجربه معامله گری من گذشته بود که متوجه شدم ناحیه هایی وجود دارند که قیمت از آنها واکنش داده و در سمت جهت روند حرکت می کنند. سعی کردم با دیدن آموزش ها و انجام بک تست های مختلف، این ناحیه ها را بهتر و بهتر شناسایی کنم. اما باز هم گهگاهی پیش می آمد که در شناسایی ناحیه هایی که قیمت به آنها واکنش می داد اشتباه می کردم. گاهی اوقات قیمت به بعضی از ناحیه های مدنظر من اصلا واکنشی نمی داد و گاهی نیز از جایی واکنش داده و به ادامه حرکت در جهت روند ادامه می داد که اصلا آنجا را به عنوان ناحیه نمی شناختم.
تا اینکه بعد از مدتی متوجه شدم در تایم فریمی که کار می کنم، باید شناسایی کندل هایی که پولبک را انجام داده اند به درستی انجام دهم و دقت بیشتری در این موضوع داشته باشم.
مدتها گذشت تا به این نتیجه رسیدم که «اگر نگاه می کنی و چیزی نمی بینی، باید دقیق تر نگاه کنی».
برای من معامله کردن در جهت روند و اردرفلو بسیار مهم تر از گرفتن حرکات کف و سقف قیمتی است. بابت این نتیجه گیری، چه ضررها و زیان هایی که متحمل نشده ام؛ و مهم تر از آن چه سودهایی که از دست داده ام.
برای ورود در جهت روند و گرفتن معاملات ادامه دهنده، باید اردرفلوی قیمت را در نظر داشته باشیم. و برای اینکه اردرفلو را بشناسیم باید اول از همه درک صحیحی از پولبک داشته باشیم. من اینجا آنچه که از پولبک شناخته ام در اختیار شما قرار می دهم. این شناخت از بررسی کندل به کندل قیمت، تحت تاثیر سبک ال بروکس، و تعدادی از آموزش هایی است که در جاهای مختلف دیده ام.
برای اینکه پولبکی داشته باشیم اول از همه باید روند داشته باشیم. پولبک حرکتی است که در خلاف جهت روند صورت می گیرد. این حرکت به صورت مقطعی بوده و بعد از مدتی، جهت حرکت دوباره عوض شده و در جهت روند ادامه می یابد؛ تا جایی که روند عوض شود.
برای شناسایی جهت روند باید از کف ها و سقف های شکسته شده استفاده کنیم. روندی که سقف ها و کف های بالاتر می زند، روند صعودی و روندی که سقف ها و کف های پایین تر می زند روند نزولی خواهد بود.
بعد از شناسایی جهت روند، اگر بخواهیم به صورت کندل به کندل و دقیق، پولبک ها را شناسایی کنیم باید کف و سقف هر کندل را در نظر بگیریم.
برای مثال روند صعودی داریم. هر کندلی باید به سمت بالا حرکت کند. اگر زمانی کف یک کندل شکسته شود می گوییم که پولبک شروع شده است. یک مثال از پولبک در روند صعودی و یک مثال از پولبک در روند نزولی را می بینیم:
در شکل بالا جهت روند صعودی است چون سقف ها و کف های بالاتر تشکیل شده است. در آخرین لگ مشاهده می کنیم که یکی از کندل ها به زیر کندل قبلی کشیده شده است. با اینکه کندل به صورت صعودی بسته شده است، اما این حرکت یک پولبک به حساب می آید و یکی از ناحیه های مهم برای معامله در سمت صعود خواهد بود.
در شکل بالا نیز جهت روند نزولی است؛ چون شاهد تشکیل سقف ها و کف های پایین تر هستیم. اولین پولبک با زده شده سقف قیمتی کندل قبلی شروع شده است و به دلیل قوی بودن سمت فروشنده، با همان کندل نیز به پایان رسیده است و از آن به بعد دوباره حرکت نزولی ادامه یافته است. در دومین و سومین پولبک ها نیز شاهد شکسته شدن سقف کندل قبلی به سمت بالا هستیم.
ناحیه ای که برای بسیاری و از جمله خودم، گمراه کننده بود کندل های شماره گذاری شده در شکل بالا هستند. مدت ها طول کشید تا بدانم که این ناحیه در واقع در این تایم فریم که مشاهده می کنیم پولبک به حساب نمی آیند. هر چند قیمت از آنجا دوباره شروع به ریزش کرده است. آخرین کندل نزولی کندل شماره یک است. برای اینکه پولبک شروع شود باید سقف کندل شماره یک به بالا شکسته شود. اما این کار صورت نمی گیرد. کندل شماره دو، کف کندل شماره یک را به پایین نشکسته است، بنابراین یک اینساید بار است و حرکت داخلی در کندل قبلی است. در نتیجه با شکسته شدن سقف این کندل در واقع حرکت خاصی صورت نگرفته است و پولبک معتبر به حساب نمی آید. در ادامه می بینیم که کندل شماره سه، سقف کندل شماره دو را شکسته است، اما همانطور که گفتیم تمام این اتفاقات داخل کندل شماره یک اتفاق افتاده است و حرکت واقعی به حساب نمی آید.
فکر کنم تا اینجای کار، آنچه که در مورد شروع نقاط پولبک مورد نیاز بود کافی است. بحث بیشتر در مورد پولبک ها و نواحی معتبر برای معامله و همچنین نقش پولبک ها در تغییر اردرفلو را در پست های بعدی ادامه خواهم داد. اگر هر گونه سوالی در مورد پولبک ها داشتید می توانید در زیر این پست سوال خود را مطرح کنید. در سریع ترین زمان ممکن و تا جایی که سوادم اجازه دهد پاسخ خواهم داد.