این همه سال دقیقا همون گوشهای از دنیا تنها بودین که من توش زندونیام. باورم نمیشه تو این آکواریوم کسی غیر خودم جا شده باشه آقای خرچنگ. من میتونم نزدیکتر بیام؟
سلام من دلقکم و از آشنایی باهاتون خوشوقت.
جواب نمیدین؟ نکنه شما هم از همونایی هستین که بهشون میگن گوشهگیر آره؟ ولی مگه صدای ویولن از همینجا نمیاومد؟ اگه گوشهگیر باشین که دیگه ویولن زدن بلد نیستین. نمیشه که جفتش با هم؛ میشه؟ نکنه دورگه باشین ها؟ زده به سرم انگاری؛ آخه این چیزی که گفتم اصن امکانش وجود نداره. داره؟ ام... کان... خب البته اینم امکان نداشت که کسی غیر خودم اینجا باشه. به این دقت کرده بودین که شما جزء امکانات محل سکونت من محسوب میشین؟ دارم شوخی میکنم که بخندین. بخندین دیگه. بیشتر لطفا... آها... خودشه.
تا حالا وقتِ خندیدن خودتونو تو آیینه دیدهین؟ صورتتون وقتی لبخند میزنین با صورت یه هیولا مو نمیزنه. دلم هُری ریخت اولش. چی شد پس؟ یه شوخیِ ساده بود؛ باور کنین. به این فکر کنین که من چرا باید از شما بترسم؟ نکنه شما ازم ترسیده باشین. من اصن ترسناک نیستما. تازه خیلی هم مهربونم. باور نمیکنین؟ بذارین یه کوچولو نزدیکتر وایسم. حالا نگام کنین. نگام کنین دیگه. اگه نگام کنین میفهمین که نباید کسی ازم بترسه. راست میگم؛ امنم من. نگام کنین... خب فراموشش کنین اصلا.
من خوبما. نگران من نشین یه وقت. من همیشه خوبم خب؟ خیلی هم بدم میاد کسی بیخودی نگران من بشه. نگران شدن نداره که. هیچوقتِ هیچوقت. هیچیِ هیچی. من قبلِ این حرفا چی داشتم میگفتم؟ آها یادم اومد. موضوع این بود که خیلی خوشوقتم از آشناییتون آقای خرچنگ. خیلی خیلی خوشوقت. معرکهست که هر دو اینجاییم نه؟ فقط... شما چرا از جاتون تکون نمیخورین؛ هوم؟ نگران نباشین. هیچِ هیچ عیبی نداره. خودم دوباره نزدیکتر میام. آها... عالی شد. از این فاصله قشنگتر از قبلین حتی.
اوم.. میگم که... هیچی اصن ولش کنین. من خوبما. نگران من نشین یه وقت. من همیشه خوبم خب؟ شما چی؟ خوبه حالتون؟ صبر کنین، صبر کنین، جواب ندین الان باشه؟ خودم ازتون میخوام که جواب ندین؛ یه قراره بین من و شما. قبول؟ خب پس من الان دوباره میپرسم حالتون خوبه و ازتون تمنا میکنم هیچیِ هیچی نگین باشه؟ خب... خوبه حالتون آقای خرچنگ؟ هوم، دیدین حواستون نبود؟ من که نپرسیدم حالتون خوبه، گفتم خوبه حالتون؟ این یه جملۀ دیگهس نه اونی که من گفتم. تازه اون آقای خرچنگِ آخرشو چی میگین؟ شما همیشه انقد خنگین؟ آخ!
کاش ناراحتتون نکرده باشم چون اصلا چنین قصدی نداشتم. شوخیه دیگه. من خیلی مهربونم گفتم که بهتون. هیچوقتِ هیچوقتِ هیچوقت بدِ کسی رو نخواستهم من. اتفاقا برعکس. مهربون نبودم که دلقکی نمیدونستم. اینو دیگه خودتون باید فهمیده باشین اگه خنگ نباشین. آخ! یعنی اگه باهوش باشین. که یعنی هستین. باهوشین مگه نه؟ شما خیلی باهوشین. آره. کلی دلیل دارم واسه این حرفما همینطوری الکی که نمیگم. شما باهوشین؛ میدونم من. میدونم دیگه. خودم این چیزا رو میفهمم. آره.
راستی شما چندوقته ویولن میزنین ها؟ آخه میدونین یهریز دارم از خودم میپرسم که اگه همیشه همینجا بودهین چرا تابحال صدای ویولن زدنتونو نشنیده بودم من؟ هیچ میدونستین من عاشق این سازم؟ خدای من شگفتانگیزه. اصن خارقالعادهست. جادو میکنه همه رو؛ اینطور نیست؟ البته اگه نوازندهش بلد باشه کارشو. موافقین؟ با شمام جناب جادوگر. بدتون که نمیاد با این اسم صداتون کنم ها؟
میگم که... میخوام.. میگم، من... میشه بذارین شما رو ببوسم؟ ای وای دارین میلرزین. نترسین. اصن ترس نداره که، نترسین لطفا. ببینین ایناهاش. وای... چی کار میکنین؟ چیکار میکنین؟ اگه دیر جنبیده بودم بالههامو کنده بودین با این کارتون. شما چهتون شده؟ یه بوسهست دیگه. میای لبتو میذاری رو یه قسمت از تن یکی و تموم. اینطوری. اِ... بازم که این کارو کردین. خیال میکنین با این کارتونو میتونین منو منصرف کنین از کارم؟ پس بفرمایید اینم سومیش.
نفهمیدم. خوشتون اومد آره؟ دوستش داشتین؛ درست نمیگم؟ این دفعه دیگه مَنو نروندین از خودتون. نگفتم ترس نداره؟ از اولشم میدونستم از این کار خوشتون میاد. اصن به خاطر خودتون این کارو کردم. پس چرا هنوز میلرزین. میخواین بغلتون کنم؟ من آروم دور میزنم میام روبهروی شما و خیلی آهسته بغل میکنیم همو؛ باشه؟ این... طو...ری. آفرین؛ همینه. حالا آروم بهم بگین دوستم دارین.
شاید خیال کنین زوده واسه گفتن این حرف. شاید حتی شمام دربارۀ من فکرای بدی بکنین. آخه بقیه خیلی کم منو میشناسن. ولی من همیشه همون کاری رو میکنم که قلبم بهم میگه. یعنی میخوام بگم مگه یه ماهی تو کل عمرش چقدر شانسِ عاشق شدن داره آقای خرچنگ؟ اونم یه دلقکماهی مث من...
چنگکاتون یه کمی داره آزارم میده ها. حواستون که هست؟ لطفا بیشتر از این فشارشون ندین. فقط بگین دوستم دارین. ازتون خواهش کردم فشارشون ندین. بگین دوستم دارین. گفتم آرومتر. الانه که بدنمو زخمی کنین. کافیه بگین دوستم دارین. چی کار دارین میکنین؟ ولم کنین. ول کنین منو بذارین برم. کمک! بهت میگم ولم کن. کمک!
تو یه وحشیِ زبوننفهمی که تازه خنگم هستی. ببین چی کارم کرد. داره ازم خون میاد. داره ازم خون میاد. خون داره ازم میاد. کمک! میدونی چیه؟ تو حقته همیشه همینطور تنها بمونی. میدونی چرا؟ چون یه عوضیِ رقتانگیزی. منم فقط دلم واسهت سوخت بیچاره. برای خودم متاسفم که خرجِ یکی مث تو شدم. اصن کی تو رو اینجا راه داده؟ الان که اون آدما بیان بالههامو پانسمان کنن میفهمن جای تو اصلنِ اصلن این طرفا نیست. اونوقته که باید گورتو گم کنی و از اینجا بری. ایناهاش. اومدن منو نجات بدن از دستِ توِ لعنتی. میبینی که.
من خوبما. نگران من نشی یه وقت. من همیشه خوبم خب؟ خیلی هم بدم میاد کسی بیخودی نگران من بشه. نگران شدن نداره که. هیچوقتِ هیچوقت. هیچیِ هیچی. وقتی برگردم تو دیگه اینجا نیستی. برو به سلامت عزیزم. به سلامت برو به درک. با تو ام خرچنگ. یادت نره تو اصلا ترسناک نیستی. من هم خیلی مهربونم.
🧷: he and his friends | The Gray man
پاورقی:
اگه من بتونم چشمامو ببندم
فردا صبح میام به دیدن تو
اگه من بتونم بگذرم از این شب تاریک
فردا صبح میام به دیدن تو
همه چی خاکستری
هنوز چراغا روشنن
یه روز سرد پاییزی
تو میای از دور قرمز
از بین برگای زرد
تو آغوش مرد خاکستری
واو این بهترین لحظهی رو زمین
برای آخرین روز دنیاست
این بهترین لحظهی رو زمین
برای آخرین روز دنیاست
تموم شد