- من دارم میرم.
- اون در قفله.
- میدونم.
- بشین عزیزم تا برات چای بیارم.
- دیر شده.
- تا چمدونایی که بدون اجازۀ من برشون داشتهی برمیگردونی تو کمد، من هم واسهت چای میریزم؛ باشه؟
- اون چمدونا خالیان.
- با همون شیرینیهایی که خیلی دوست داری.
- نگهشون دار واسه خودت.
- از همون کشمشیان که همیشه بهم میگفتی واسهت بپزم.
- و هیچوقت نمیپختی.
- چه مرگت شده باز؟
- من دختر بدی ام مامان.
- من هم یه پیرزنِ تنهام.
- تقصیر من چیه؟
- من تو رو بزرگت کردهم.
- بزرگ نشدهم.
- منم که میگم کجا باید بری.
- دیگه نه.
- مانع رفتنت میشم.
- مثل همیشه.
- این کار به نفع خودته.
- خداحافظ مامان.
- کی پشت اون در منتظرته؟
- هیچکس.
- بمون.
- نمیتونم.
- حق نداری بری.
- حق دارم.
- اجازه نمیدم.
- این حق من نیست.
- تو بدون من هیچجا نمیری.
- من بدون تو نمیرم.
- آفرین دختر.
- آخه هرشب خوابتو میبینم.
- از علاقهی زیاده.
- از وحشته.
- اون دشمن توئه.
- از کی حرف میزنی؟
- همونی که پشتِ در وایساده. اینو بدون که همهی حرفاش دروغه.
- کسی رو اون بیرون نمیشناسم مامان.
- از گرسنگی تلف میشی.
- میدونم.
- پس عقلتو از دست ندادهی هنوز.
- خیلی چیزامو از دست دادهم.
- دختر بیچارۀ من.
- آره من بیچارهم.
- ابله هم هستی.
- ابله هم هستم.
- من در هر صورت بهت غذا میدم عزیزم.
- تو به اون میگی غذا؟
- خونهت اینجاست.
- و به اینجا میگی خونه.
- جاییه که توش به دنیا اومدهی.
- هیچوقت هیچ سهمی ازش نداشتهم.
- اینجا همهچی در اختیار توئه.
- در اختیار من؟
- اون بیرون خطرناکه.
- اینجا امنه؟
- دیگه داری عصبانیم میکنی.
- میخوای دوباره بندازیم تو اون حمومِ تاریک؟
- اگه دختر بدی باشی معلومه که اینکارو میکنم.
- من دختر بدیام مامان.
- ابله هم هستی.
- ابله هم هستم.
- بیعرضهای.
- بیعرضهم.
- سر تا پات هرزهس.
- خفه شو.
- (کشیدهای به صورت او میزند.)
- خداحافظ مامان.
اگر هنوز گوشی برای شنیدن داری: Navid - Azadi | King Raam
پ.ن: طوفان تموم میشه؟