احسان ترک
خواندن ۳ دقیقه·۲ ماه پیش

آقای پزشکیان، در درمان ناترازی جای غلط دست نزار!

آقای پزشکیان، لطفاً برای حل مشکل ناترازی، جای اشتباهی دست نزنید!

این روزها اگر صفحه‌ای از روزنامه‌ها را باز کنید، تلویزیون تماشا کنید یا از سخنان مسئولان دولت شنیده باشید، احتمالاً با کلمه‌ای مواجه شده‌اید که به تازگی بسیار پرکاربرد شده است: «ناترازی». اصطلاحی که ابتدا در سخنان آقای پزشکیان در بحث‌های مربوط به مصرف انرژی و بنزین تکرار می‌شد. اما به تدریج، این کلمه به تمام موضوعات راه یافت: از مشکلات صندوق‌های بازنشستگی گرفته تا کسری بودجه، نرخ ارز، و حتی سیاست خارجی. به نظر می‌رسد «ناترازی» به کلیدواژه‌ای برای توجیه ناکامی‌ها تبدیل شده است.

افزایش محبوبیت کلمه‌ای مبهم

آقای رئیس‌جمهور نیز اخیراً با انتقاد از این رویکرد، گفته است: «همه از ناترازی حرف می‌زنند، اما وقتی می‌گوییم باید کاری کنیم، می‌گویند دست نزنید.» اما آیا واقعاً می‌دانیم مشکل کجاست؟ اگر مصرف بنزین بالاست، آیا این تنها به دلیل قیمت پایین آن است؟ یا ریشه در ناکارآمدی ساختارها و سیاست‌ها دارد؟

شاید به یاد بیاورید، در یک سریال کره‌ای، نماینده‌ای به دلیل ناآگاهی از سیاست، تمام مشکلات را با عبارتی که مشاورش پیشنهاد کرده بود توجیه می‌کرد. داستان ما نیز شباهت زیادی به آن دارد. گویی مسئولان با تکرار این واژه قصد دارند از مسئولیت فرار کنند.

مشکل واقعی چیست؟

اگر دولت معتقد است که یارانه‌های پنهان باعث این مشکلات است، چرا درباره تعریف دقیق این یارانه‌ها شفاف‌سازی نمی‌شود؟ مردم می‌پرسند آیا آنچه شما یارانه پنهان می‌نامید، چیزی جز عدم‌النفع دولت از فروش کالایی به قیمت جهانی است؟ از سوی دیگر، همین دولت از طریق تورم و کاهش ارزش پول ملی، مالیات‌های پنهانی را از مردم دریافت می‌کند. آیا این شیوه برای حل مشکلات اقتصادی کافی است؟

پیشنهادهایی برای تغییر رویکرد

۱. اصلاح ساختار تولید و مصرف: اگر ماشین‌های داخلی با کیفیت پایین و مصرف بالا تولید نمی‌شدند، مردم نیاز به استفاده از بنزین بیشتری نداشتند. آیا بهتر نیست دولت به جای افزایش قیمت سوخت، به تولید خودروهای بهینه‌تر روی آورد؟

۲. افزایش شفافیت مالی: اگر دولت به دلیل تحریم‌ها نمی‌تواند انرژی را به قیمت جهانی صادر کند، چرا از مردم انتظار دارد آن را به قیمت جهانی خریداری کنند؟ بهتر نیست سیاستی اتخاذ شود که هم درآمدهای ملی را افزایش دهد و هم فشار اقتصادی بر مردم را کاهش دهد؟


۳. هماهنگی با ارزش پول ملی: چرا ریال ما به حدی بی‌ارزش شده که برای جبران آن باید قیمت‌ها را به صورت مصنوعی افزایش دهیم؟ آیا زمان آن نرسیده است که سیاست‌هایی برای تقویت پول ملی در پیش گرفته شود؟

راه‌حل‌های واقعی یا مسکن موقت؟

تجربه نشان داده است که افزایش قیمت‌ها تنها یک مسکن موقت است. به عنوان مثال، در سال ۱۳۹۸ که قیمت بنزین به شدت افزایش یافت، آیا «ناترازی» رفع شد؟ یا اینکه دوباره بازگشت؟

افزایش قیمت‌ها تنها باعث کاهش مصرف از سوی گروه‌های آسیب‌پذیر جامعه می‌شود و توان خرید آن‌ها را بیش از پیش کاهش می‌دهد. مردم بنزین را نمی‌خورند؛ بلکه برای انجام کارهای ضروری خود از آن استفاده می‌کنند. آیا بهتر نیست به جای اینکه سیاست‌های موقت اجرا کنیم، به دنبال حل ریشه‌ای مسائل باشیم؟

هشدار به مسئولان: پوست موز را ببینید!

آقای رئیس‌جمهور، تاریخ نشان داده است که کسانی که سیاست‌های افزایش قیمت را پیشنهاد می‌کنند، اولین کسانی هستند که بعدها شما را مقصر اصلی این تصمیمات معرفی خواهند کرد. اگر به فکر دوره دوم ریاست جمهوری هستید، به صدای مردم گوش دهید. شاید وقت آن رسیده که به جای دست زدن به جیب مردم، به اصلاح ساختارها و افزایش شفافیت بپردازید.

در پایان باید یادآور شد که «ناترازی» کلمه‌ای نیست که بتواند جایگزین سیاست‌های درست و منطقی شود. مردم ایران حق دارند که انتظار تصمیمات عاقلانه و به دور از شعارهای پوچ داشته باشند. اکنون زمان آن است که دولت به جای پنهان شدن پشت این اصطلاحات، به مشکلات واقعی بپردازد.

برنامه‌نویس، توسعه‌دهنده وب| حامی نرم‌افزار آزاد و مقابله با انحصارطلبی. طرفدار محیط زیست، حقوق بشر و آزادی در انتخاب
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید