دولت جدید آمریکا تحت رهبری دونالد ترامپ، که در انتخابات اخیر به پیروزی رسیده است، با سیاستهایی جدید و چالشبرانگیز به صحنه جهانی وارد شده است. این سیاستها که به وضوح با رویکردهای پیشین متفاوت است، موجب نگرانی و آشفتگی در میان متحدان سنتی آمریکا مانند کشورهای عضو ناتو، کانادا، و حتی بریتانیا شده است. یکی از مسائل کلیدی این است که ترامپ، همانطور که در گذشته اعلام کرده بود، تمایلی به کاهش مشارکت مالی آمریکا در ناتو دارد و حتی به طور علنی از کاهش کمکهای مالی به اوکراین حمایت کرده است.
همچنین، ترامپ در گذشته از ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، تمجید کرده و روابط نزدیکی با روسیه را خواستار شده بود که این مسأله نگرانیهای زیادی را در میان کشورهای اروپایی به ویژه اتحادیه اروپا ایجاد کرده است. در کنار این مسائل، لفاظیهای ایلان ماسک که یکی از حامیان ترامپ به شمار میرود، دامنزننده به نگرانیهاست. ماسک در شبکه اجتماعی ایکس که مالک آن است، به شدت از رهبران آلمان انتقاد کرده و حزبهای تندروی راستگرا را مورد ستایش قرار داده است. این نوع بیانها در کنار حمایتهای ترامپ از جریانهای افراطی، نگرانیها را در میان متحدان غربی افزایش داده است.
دولت دونالد ترامپ در ایالات متحده با رویکردهای غیرمتعارف و تهاجمی خود در عرصه سیاست خارجی، تحولات قابل توجهی را در روابط بینالمللی ایجاد کرد. یکی از نتایج این سیاستها، افزایش استفاده از تحریمها به عنوان ابزاری برای اعمال فشار بر کشورها بود. این مقاله به بررسی تاریخچه تحریمها، افزایش آنها در دوران ترامپ، تأثیرات این سیاستها بر دلارزدایی و کشورهایی که به طور مستقیم و غیرمستقیم تحت تأثیر قرار گرفتند، میپردازد.
تحریمها به عنوان ابزاری برای اعمال فشار سیاسی و اقتصادی بر کشورها، سابقهای طولانی دارند. از زمان جنگ سرد، ایالات متحده و دیگر کشورها از تحریمها برای محدود کردن فعالیتهای کشورهای متخلف استفاده کردهاند. با این حال، در دهههای اخیر، به ویژه در دوران ترامپ، استفاده از تحریمها به شدت افزایش یافته است. این افزایش به دلایل مختلفی از جمله تغییر در رویکردهای سیاسی، افزایش تنشهای بینالمللی و تمایل به استفاده از ابزارهای غیرنظامی برای حل اختلافات بوده است.
دولت ترامپ به طور خاص بر روی تحریمهای اقتصادی به عنوان ابزاری برای تغییر رفتار کشورهایی مانند ایران، کره شمالی و ونزوئلا تمرکز کرد. خروج از توافق هستهای ایران در سال 2018 و بازگرداندن تحریمها، به شدت بر اقتصاد ایران تأثیر گذاشت و باعث کاهش شدید ارزش ریال شد. همچنین، تحریمهای شدید علیه کره شمالی به منظور متوقف کردن برنامه هستهای این کشور، به تنشهای بیشتری در منطقه منجر شد.
استفاده گسترده از تحریمها و فشارهای اقتصادی، به تدریج باعث شده است که کشورها به دنبال کاهش وابستگی به دلار آمریکا باشند. این پدیده که به "دلارزدایی" معروف است، به معنای کاهش استفاده از دلار در تجارت بینالمللی و انتقال به ارزهای دیگر است. کشورهایی مانند چین، روسیه و ایران به دنبال ایجاد سیستمهای مالی مستقل و استفاده از ارزهای ملی خود در تجارت با یکدیگر هستند. این روند میتواند به تضعیف موقعیت دلار به عنوان ارز اصلی جهانی منجر شود.
تحریمهای آمریکا به طور مستقیم بر کشورهایی مانند ایران، کره شمالی و ونزوئلا تأثیر گذاشته است. اما کشورهای دیگری نیز به طور غیرمستقیم تحت تأثیر قرار گرفتهاند. به عنوان مثال، کشورهای اروپایی که به دنبال حفظ روابط تجاری با ایران بودند، با چالشهای جدی مواجه شدند. همچنین، کشورهایی که به تجارت با کشورهای تحریمشده ادامه میدهند، ممکن است با خطر تحریمهای ثانویه از سوی ایالات متحده روبرو شوند.
یکی دیگر از نکات قابل توجه در سیاستهای ترامپ، تمایل او به خرید گرینلند و همچنین پیشنهادهایی مبنی بر تبدیل کانادا به یکی از ایالاتهای آمریکا است. این رویکرد به همراه فشارهای مختلف برای بازپسگیری کانال پاناما از کشورهای دیگر، نگرانیهای شدیدی را در بین همپیمانان آمریکایی و حتی در کشورهای کوچکتر به وجود آورده است.
همزمان با این تحولات، موضوع دلار زدایی در سطح جهانی مطرح شده است. کشورهای مختلف به ویژه اعضای گروه BRICS (برزیل، روسیه، هند، چین، آفریقای جنوبی و ایران) به طور فزایندهای به دنبال کاهش وابستگی به دلار هستند. این روند که تحت عنوان «دلار زدایی» شناخته میشود، میتواند پیامدهای جدی برای اقتصاد جهانی داشته باشد.
دلیل اصلی دلار زدایی، تحریمهای یکجانبه آمریکا و اعمال تعرفههای تجاری بیحد و حصر است که کشورها را به سمت ایجاد سیستمهای مالی مستقل از دلار سوق میدهد. کشورهای مختلف به ویژه چین و روسیه، برای گریز از آسیبهای ناشی از این سیاستها به دنبال گسترش استفاده از ارزهای ملی خود در معاملات بینالمللی هستند. علاوه بر این، این کشورها به دنبال ایجاد سیستمهای مالی جدید مانند استفاده از ارز دیجیتال یا طلا به عنوان واسطههای مبادلهای هستند که میتواند ضربهای بزرگ به سیستم مالی جهانی که مبتنی بر دلار است وارد کند.
پیامدها و تأثیرات جهانی دلار زدایی
دلار زدایی میتواند برای کشورهای صادرکننده نفت مانند عربستان سعودی و سایر کشورهای نفتی که به دلار به عنوان ارز اصلی در تجارت بینالمللی خود وابسته هستند، مشکلات اقتصادی جدی ایجاد کند. در این راستا، کشورهایی که بیشترین وابستگی به دلار دارند، مانند کشورهای نفتخیز و بسیاری از کشورهای در حال توسعه، به شدت از این تحولات متضرر خواهند شد.
اما از سوی دیگر، کشورهایی مانند چین، روسیه، و ایران که در حال تلاش برای تضعیف سلطه دلار در اقتصاد جهانی هستند، از این روند منتفع خواهند شد. این تغییرات میتواند به آنها کمک کند تا از ابزارهایی مانند دلار در سیاستهای اقتصادی خود کاسته و وابستگی به آن را کاهش دهند.
تأثیرات داخلی و جهانی سیاستهای ترامپ
در کنار تحولات جهانی، مسائل داخلی آمریکا نیز بر سیاستهای جهانی آن تأثیر میگذارد. رشد سیاستهای ملیگرایانه و راستگرای افراطی در داخل آمریکا و کشورهای غربی، به ویژه در زمینه مهاجرت و پناهندگی، موجبات نگرانیهای زیادی را فراهم کرده است. این روند در برخی از کشورهای اروپایی به تضعیف همبستگی اتحادیه اروپا منجر شده است و حتی تهدیدهایی برای مشروعیت سازمانهای بینالمللی همچون ناتو و اتحادیه اروپا ایجاد کرده است.
در نهایت، نگرانیها نسبت به سیاستهای جدید ترامپ و دلایل پشت دلار زدایی، تصویر جدیدی از جایگاه آمریکا و قدرتهای جهانی در آینده به وجود میآورد. سیاستهای ترامپ به وضوح نشاندهنده یک تغییر در مسیر تعاملات بینالمللی است که میتواند در بلندمدت به انزوا یا حتی کاهش قدرت ایالات متحده منجر شود. این تحولات در کنار چالشهای داخلی آمریکا و تهدیدات اقتصادی به ویژه در زمینه دلار زدایی، میتواند شکلدهندهی دوران جدیدی در سیاست جهانی باشد.
سیاستهای جدید دونالد ترامپ در دوران ریاستجمهوریاش تأثیرات عمیقی بر تحولات جهانی و روابط ایالات متحده با متحدانش گذاشت. رویکردهای غیرمتعارف و گاهی تهاجمی ترامپ در زمینههای تجاری، نظامی و دیپلماتیک، نگرانیهایی را در میان کشورهای همپیمان ایجاد کرد. خروج از توافقهای بینالمللی مانند توافق هستهای ایران و پیمان آب و هوایی پاریس، به همراه سیاستهای تجاری محافظهکارانه، باعث شد تا بسیاری از متحدان احساس کنند که ایالات متحده به عنوان یک شریک قابل اعتماد در عرصه جهانی تضعیف شده است. این تحولات نه تنها به تغییر در دینامیکهای سیاسی و اقتصادی جهانی منجر شد، بلکه موجب افزایش تنشها و عدم قطعیت در روابط بینالمللی گردید.
سیاستهای جدید آمریکا تحت رهبری ترامپ، به ویژه در زمینه تحریمها، تأثیرات عمیقی بر تحولات جهانی و روابط بینالمللی گذاشته است. افزایش استفاده از تحریمها نه تنها به تضعیف اقتصاد کشورهای هدف منجر شده، بلکه روند دلارزدایی را نیز تسریع کرده است. این تغییرات میتواند به تغییرات اساسی در نظام مالی جهانی و کاهش نفوذ دلار آمریکا در آینده منجر شود. در نهایت، این تحولات نیازمند توجه و تحلیل دقیق از سوی کشورهای مختلف و نهادهای بینالمللی است تا بتوانند به بهترین نحو با چالشهای جدید مواجه شوند.