احسان ترک
احسان ترک
خواندن ۴ دقیقه·۲ سال پیش

مدرسه قشنگ: چگونه یک نشریه دانش‌آموزی را راه‌اندازی کردم

بچه‌ای بودم که عاشق روزنامه و مجله بودم. هر روز صبح، اولین کارم خرید روزنامه از فروشگاه محله بود. دوست داشتم اخبار و مقالات و کارتون‌های روزنامه را بخوانم و با خودم فکر کنم که چقدر جالب است که چنین چیزی ساخته شده است.

نشریه در مدرسه
نشریه در مدرسه

یک روز، تلویزیون داشت سریال بدون شهر را پخش می‌کرد. این سریال در مورد چند نفر کارمند در یک هفته‌نامه به نام شهر قشنگ بود که هر قسمت اتفاقات خنده‌دار و جالبی را تجربه می‌کردند. من خیلی این سریال را دوست داشتم و بازیگران آن را مثل فتحعلی اویسی و امیر جعفری شناخته بودم.

این سریال الهام‌بخش بود برای من. تصمیم گرفتم که من هم چنین چیزی را در مدرسه خودم انجام بدهم. چرا که نشریه دانش‌آموزی درست کنم و اسمش را مدرسه قشنگ بذارم؟

بعد از اینکه به این فکر رسیدم، هیچ وقت عقب ننشستم. به عنوان عضو شورای دانش‌آموزان، به مربی پرورشی مدرسه رفتم و ایده خود را به او گفتم. خوشبختانه، او هم استقبال کرد و حمایتش را اعلام کرد.

مدرسه
مدرسه

حالا فقط باقی مانده بود که نحوه ساخت نشریه را بفهمم. من تحقیق کردم و دیدم که پشت هر روزنامه و مجله دو تا چیز مهم نوشته شده است: حروف‌چینی و صفحه‌آرایی، لیتوگرافی و چاپ آفست . من نمی‌دانستم این‌ها چه معنای دارند، پس تصمیم گرفتم به چاپخانه‌ای در سطح شهر رفتم و از آن‌ها سوال کردم. آن‌ها به من گفتند که برای چاپ یک نشریه، باید متن و تصاویر را در قالب یک فایل کامپیوتری آماده کنم و به آن‌ها بدهم. آن‌ها با استفاده از ماشین‌های خود، فایل را روی یک صفحه فلزی منتقل می‌کنند و با رنگ و کاغذ، نسخه‌های چاپ شده را تولید می‌کنند.

من از قیمت چاپ هر نشریه سوال کردم. آن‌ها به من گفتند که بستگی به تعداد صفحات و رنگ‌ها دارد، اما به طور متوسط، هر نشریه ٢۵ هزار تومان هزینه دارد. من تعجب کردم. این هزینه خیلی زیاد بود. من فکر کردم که در آن زمان، هر پفک پنجاه تومان بود و نشریه اطلاعات ۲۵ تومان. چطور می‌شد از دانش‌آموزان ۳۰۰ تومان برای ۱۶ صفحه نشریه بخواهم؟

من به دنبال راه حل دیگری بودم. من خودم متن‌های نشریه را تایپ کردم و به خدمات کامپیوتری دادم تا چاپ کنند. اینجوری هزینه کاغذ و جوهر را پرداخت می‌کردم. مربی پرورشی هم قول داد که با چاپخانه مدرسه، نشریه را به شکل نهایی دربیاورد.

بعد از چند روز، نشریه مدرسه قشنگ آماده شد. من خودم طرح جلد و صفحات را درست کرده بودم. سبک روزنامه‌های زمان قاجار که تک صفحه ای چاپ می شدند و کوچک و سیاه و سفید بودند را الگو قرار داده بودم. سیاه و سفید بود و جدول و عکس و کارتون هم داشت. در صفحات آخر، مسابقات و جایزه های جالب گذاشته بودم.

حالا فقط باقی مانده بود که نشریه را بفروشم. من قیمت هر نشریه را پنجاه تومان تعیین کردم. فکر کردم که این قیمت مناسب است. هزینه ساخت هر نشریۀ من در صد نسخه حدود ۱۰۰۰ تومان بود. پس با فروش هر نشریه، ۴٠ تومان سود می‌کردم. در ماه حدود چهار هزار تومان ، از این سود، ۱۵۰۰ تومان را به مربی پرورشی می‌دادم که فایل را ویرایش کرده بود و هزار تومان را هم برای خرید جایزه‌ها می‌گذاشتم. پس در نهایت، ۱۵۰۰ تومان در روز سود می‌کردم.

من در دوران مدرسه با جلبقه خبرنگاری
من در دوران مدرسه با جلبقه خبرنگاری

من نشریه را در مدرسه و محله فروختم. خیلی از دانش‌آموزان و همسایه‌ها علاقه‌مند بودند که نشریه را بخرند و بخوانند. من معمولا صد تا نشریه فروش می‌رفت به صورت میانگین. پس در ماه، حدود ۴۰ هزار تومان درآمد داشتم.

این کاسبی را من تا آخر دبیرستان و تو هنرستان ادامه دادم. از درآمد خود، خیلی خرج کتاب و سی‌دی نرم‌افزار و این جور چیزها می‌کردم. من علاقه زیادی به چاپ و نشر داشتم و خواستم بعدها در این زمینه فعالیت کنم.

این داستان، داستان واقعی من است. من با ساخت نشریه مدرسه قشنگ، چند چیز را یاد گرفتم: خلاق بودن، پشتکار داشتن، تحقیق کردن، بودجه‌بندی کردن، بازاریابی کردن و از همه مهم‌تر، لذت بردن از کار خود.

امیدوارم این داستان برای شما هم جالب و الهام‌بخش باشد. من هنوز هم نشریه مدرسه قشنگ را نگه داشته‌ام و گاهی به آن نگاه می‌کنم و به خود فخر می‌کنم. شاید شما هم دوست دارید چنین چیزی را انجام دهید. پس شروع کنید و منتظر نباشید.

مدرسهنشریهدانش آموزانچاپگرنشر
برنامه‌نویس، توسعه‌دهنده وب| حامی نرم‌افزار آزاد و مقابله با انحصارطلبی. طرفدار محیط زیست، حقوق بشر و آزادی در انتخاب
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید