مستندی در خصوص حریم خصوصی پخش میشد که بخشی از آن در خصوص حریم خصوصی در کشور چین بود. در کشور چین تقریبا بهازای هر چینی دو دوربین وجود دارد. بهطوری که برای دریافت دستمال توآلت ابتدا تشخیص چهره میشوید و تا ده دقیقه دیگر نمیتوانید دستمال کاغذی جدید بردارید. از این عجیبتر این بود که دوربینها در چین هر شخص را با سه رنگ نارنجی، سبز و قرمز نشانهگزاری کردهبودند که سه پارامتر داشت و اگر شخصی در سه پارامتر رنگش قرمز بود از ورود و گرفتن برخی خدمات منع میشد.
رتبهبندی مردم بر اساس این رنگها بر اساس اطلاعاتی بود که حکومت کمونیستی چین از داده هایی به دست آورده است که از نرمافزارها و دوربینها و ... استخراج شدهاست. یعنی اگر شما چهار بار علیه رئیس جمهور مطلبی گفتهاید دوبار سرعت غیرمجاز داشتهاید و چهار بار افراد مشکوک به خانهٔ شما آمدهاند نمره شما نارنجی است و حق ورود به استادیوم را ندارید.
آن قسمتی را که گفتم افراد غیر مجاز وارد خانه شدهاند از همه جالبتر است. چون به بهانهٔ جلوگیری از دزدی در خانه و به سمت درب منزل، یک دوربین حساس به حرکت تعبیه میشود که اگر شخصی از منزل خارج و وارد شود رصد می شود. شاید با این راهکار دزدی تقریبا بهشدت کاهش یابد. چون اگر دزدی وارد منزل شود اولاً پلیس در جریان قرار میگیرد که فردی که صورتش را پوشانده در زمانی که همه افراد خانه خارج شدهاند، وارد خانه شده. اگر هم که ماسک نداشتهباشد سریعا شناسایی میشود. امّا در پسِپرده حکومت چین عملاً میداند چه کسی و کی به کجا رفتهاست.
همهٔ ما خیام را به خوبی میشناسیم، حداقل درموردش شنیدهایم و میدانیم به اشعارش نباید سطحی نگاه کرد و هر مصرع و بیت از هر یک از شهرهایش دریایی است که میتوان در آن خصوص مطالب زیادی نوشت. در این نویسه می خواهم این مصرع از شعر خیام را در جواب به اشخاصی بررسی کنم که در برابر حفظ حریم خصوصیشان میگویند چیزی نداریم که بخواهیم از افشای آن بیم داشته و بترسیم.
دوگانهٔ امنیت و حریم خصوصی که انسان را به یاد رمان ۱۹۸۴ معروف جورج اورول میاندازد. شاید جورج اورول در خصوص ۱۹۸۴ کمی زودتر پیشبینیش را کردهبود و بهتر بود نام کتاب ۲۰۲۰ میبود!
جالبتر اینکه از توریستها که سوال میشد، اکثرشان نگران حریم خصوصی بودند ولی برخی نیز میگفتند خیلی مشکل حادّی نیست. امّا جالبتر و تأسفبار تر واکنش خود مردم چین بود که معتقد بودند کاری نمیکنند که بخواهند از برملا شدن آن توسط حکومت بترسند و بیشتر احساس امنیت میکنند.
دوگانهٔ امنیت و حریم خصوصی که انسان را به یاد رمان ۱۹۸۴ معروف جورج اورول میاندازد. شاید جورج اورول در خصوص ۱۹۸۴ کمی زودتر پیشبینیش را کردهبود و بهتر بود نام کتاب ۲۰۲۰ میبود! چون با گسترش ویروس کرونا و یازده سپتامبر و ... بهانه برای از بین بردن حریم خصوصی جهت افزایش امنیت و سلامت، باعث شده با استفاده از پیشرفت فناوری، کار تا آنجا رسیده اگر پرده برافتد نه تو مانی و نه من.
همهٔ ما در خفا کارهایی را انجام میدهیم که اگر بخواهند دیگران متوجه شوند، دیگر روی بیرون آمدن از خانه را نخواهیم داشت. خیام به درستی در این شعر میخواهد هم کنکاش در زندگی دیگران را نکوهش کند و هم با خوانش امروزی بر حفظ حریم خصوص تاکید داشته باشد. بهراستی که اگر رازها و اعمالی که پشت پرده انجام می دهیم برملا شود آیا منوتو میمانیم.
حفظ حریم خصوص یعنی نگاهداشتن مرزی بین کارهایی که پشتپرده و حریم امن و در خلوتگاه خودمان میکنیم و دوست نداریم کسی از آن مطلع شود که لزوماً به معنی انجام کاری خلاف عرف و قانون نیست. مثلا اگر پایاننامهٔ شما در حریم شخصی خودتان نوشته شدهاست، نمیپسندید که آن را همشاگردیهایتان ببیننند و بهراحتی از دسترنج شما به نفع خود استفاده کنند.
اگر شما پایاننامهای یا مقاله یا اختراعی داشته باشید و یا هر چیز دیگر و حریم خصوص خود را رعایت نکنید، آنگاه اگر بدافزاری روی آن نصب شود، میتواند آن را قبل از انتشار بدزدد و در بازار سیاه بفروشد.
در ضمن آن اشخاصی که میگویند ما که کاری نکردیم، این نکته را فراموش کردهاند که اگر بنا بر کنکاش در زندگی ما بود و حریم خصوصی در زندگی اشخاص وجود نداشت و پردهها میافتاد، آبروی همه میرفت و باید دادگستری پر بود از پروندههایی به تعداد کلِ جمعیت کشور، چون بههرحال هر چهقدر هم تلاش کنیم کاری نکنیم که موجبات پیگرد قانونی شود، امَا هیچ کس معصوم نیست و حتما خوشش نمییاید همه بدانند که در پسپرده چه کاره است و البته هم نیک میدانیم شفافیت برای اهل سیاست با حریم خصوص فرق دارد و بر آنها پسندیده و رکن اساسی دموکراسی و حکمرانی خوب است و آن تجسس و افشای راز دیگران است که هم منع قانونی دارد و هم حرمت شرعی.