توسعهدهندگان به دلایل زیادی به سیستمهای متنباز برای مدیریت کانتینرها روی آوردهاند. این امر باعث شده تا بزرگان فناوری نیز دست به کار شوند و پلتفرمهای مختلفی را برای مدیریت کانتینرها معرفی کنند. یکی از این پلتفرمهای معروف با نام Kubernetes (کوبرنتیز یا k8s) شناخته میشود.
کوبرنتیز (Kubernetes) در واقع ساز و کار مدیریت کانتینر ها است که توسعه آن را شرکت معظم گوگل انجام داده است و در نتیجه سلاطین فناوری و توسعهدهندگان، علاقه زیادی به استفاده از کوبرنتیز نشان میدهند.
این امر باعث شده تا کوبرنتیز روز به روز مصارف بیشتری پیدا کند و به تعداد استفادهکنندگان آن افزوده شود. کاملاً مشخص است تعامل بیشتر با این ساز و کار، بهینهتر شدن آن را نیز به دنبال دارد.
در این مقاله با مفهوم کوبرنیتز و ویژگیهای آشنا میشوید و بعد مقایسهای خواهیم داشت بین کوبرنیتز و داکر.
بیایید ابتدا از داستان شکلگیری Kubernetes شروع کنیم.
همانگونه که شما بهتر از ما میدانید رایانش ابری نیازهای جدیدی را در دنیای سختافزار و نرمافزار ایجاد کرد و شاهد نسل جدیدی از فناوریها بودیم که تعامل با رایانش ابری را سادهتر میکردند. اپلیکیشنهای بزرگ نیز به سمت ماژولار شدن پیش رفتند تا مدیریت و تعامل با آنها از جانب توسعهدهندگان و کاربران سادهتر شود.
در همین راستا گوگل به عنوان یکی از بزرگترین غولهای فناوری که حیات خود را مدیون رایانش ابری است به این فکر افتاد تا یکی از پروژههای بزرگ خود را که در داخل این مجموعه از آن استفاده میکرد به صورت متن باز منتشر کند. این پروژه از زیرساختهایی بر اساس کانتینرها بهره میگرفت و در داخل گوگل با نام Borg شناخته میشد.
جالب است بدانید Borg نقش اساسی در اجرای سرویسهای مهم گوگل مانند جیمیل و موتور جستجوی این برند داشت. به این ترتیب با متنباز شدن این پروژه سایر شرکتها نیز قادر بودند پروژههای خود را همانند گوگل در ابعاد بزرگ پیش بگیرند.
به این ترتیب به زبان سادهتر میتوان کوبرنتیز را وارث Borg دانست. یکی از خاصیتهای مهم متنباز شدن هر پروژهای توسعه سریع و گسترش آن در میان کاربران است و کوبرنتیز نیز بهسرعت راه خود را به جوامع فناوری باز کرد و به رقیب بزرگی برای ساز و کارهای دیگر کنترل کانتینرها مانند Apache Mesos و Docker Swarm تبدیل شد.
در حال حاضر هزاران توسعهدهندگان با اهداف تجاری و شخصی در توسعه و بهینهتر کردن کوبرنتیز فعالیت دارند و شاهد ایجاد نسخههای تجاری کوبرنتیز نیز هستیم که شرکتهای بزرگی مانند RedHat سرمایهگذاریهای زیادی را برای گسترش آن انجام دادهاند.
اگر بخواهیم بهزبان ساده کوبرنتیز را توضیح دهیم باید بگوییم کوبرنتیز اجرا و مدیریت کانتینرهای مختلف را در سرورهای متفاوت که در یک پایگاه داده یا چندین پایگاه قرار گرفتهاند را بر عهده میگیرد. در کوبرنتیز کانتینرهای مختلفی که مشترکاً برنامه کاربردی خاصی را شامل میشوند در حالت جداگانه و مستقل تحت عنوان پاد (Pod) دستهبندی خواهند شد. این کار فرآیند مدیریت و شناسایی آنها را سادهتر میکند.
به این ترتیب میتوان گفت سازمانها و شرکتهایی که سرویسهای مختلف نرمافزاری را اجرا میکنند ابتدا به کانتینرها و در نهایت به ابزارهایی مانند کوبرنتیز نیاز دارند تا با کمک گرفتن از کانتینرها، برنامهها را در بهترین حالت از یکدیگر جداسازی کنند. این فرآیند تولید و آزمایش اپلیکیشنها و سرویسها را سادهتر کرده و امکان اجرای آنها در یک زیرساخت مشترک را فراهم میکند.
کوبرنتیز کمک میکند تا کانتینرها در گروهی از ماشینها به صورت خودکار و اتوماتیک اجرا شوند، به این ترتیب به زبان سادهتر میتوان گفت کوبرنتیز نقش سیستمعاملی را ایفا میکند که بر روی چندین سرور در حالت یکپارچه اجرا میشود. در نتیجه نیازی به نگرانی برای وضعیت ماشینهای مختلف وجود ندارد و کاربران در حالی که هیچ تغییری در سرویسهای اجرا شده مشاهده نمیکنند قابل تعامل با اپلیکیشنها و سرویسهای مورد نظر هستند.
به لطف کوبرنتیز شرکتها قادر هستند در فضای ابری برنامههای خود را به پیش بگیرند و کوبرنتیز را به عنوان یک سرویس عرضه نمایند. از طرف دیگر به لطف این قابلیت که کوبرنتیز بستر مناسبی برای راهاندازی و اجرای اپلیکیشنها را فراهم میکند توسعهدهندگان به سادگی میتوانند اپلیکیشن خود را طراحی نموده و در پلتفرمهای مختلف منتشر کنند. کاملاً مشخص است چنین ویژگی چالاکی و سرعت توسعهدهندگان را افزایش میدهد و به تمرکز تیم توسعهدهنده در حین توسعه اپلیکیشن کمک میکند.
جالب است بدانید تعداد کانتینرهایی که کوبرنتیس پوشش میدهد گاهی اوقات از صدها هزار هم تجاوز میکند که تعامل با چنین حجمی از کانتینرها بدون راهکارهایی مانند کوبرنتیز عملاً دستنیافتنی است.
کوبرنتیز قابلیتهای فنی زیادی را در اختیار توسعهدهندگان قرار میدهند که در این بین میتوان به امکان بررسی سلامت و تکثیر برنامهها در مجموعه سرورهای یک مجموعه اشاره کرد. قابلیت تشخیص سرویسها، تعادل حجمبار (Load Balancing) و مدیریت تنظیمات برای ایجاد سیستمهایی که از فناوری معماری Microservice Architecture بهره میبرند اشاره کرد.
هرکجا که صحبت از کوبرنتیس به میان میآید اشارهای به داکر نیز میشود و این دو پلتفرم بهعنوان رایجترین ابزارها برای مدیریت کانتینرها شناخته میشوند، به این ترتیب کاملاً طبیعی است این سؤال برای توسعهدهندگان پیش بیاید که داکر بهتر است یا کوبرنتیز؟
در این زمینه نمیتوان نسخه واحدی پیچید و باید موارد مختلفی را در نظر داشت، داکر یک سال زودتر از کوبرنتیز راهی بازار شده و طبیعتاً محبوبیت بیشتری دارد، از طرف دیگر داکر آنچنان که باید شاید نمیتواند نیاز توسعهدهندگان را در زمینه مدیریت کلاسترها پاسخگو باشد و انصافاً باید گفت کوبرنتیز قدرت بیشتری در این زمینه دارد. به این نکته نیز اشاره کنیم که در داکر شاهد ابزارهای حرفهای و لازم برای مشاهده گزارش عملکرد و مانیتور فضای کاری وجود ندارد.
کوبرنتیز ابزارهای بسیار متنوعی برای پیادهسازی و مدیریت کانتینرها دارد و فریمورک امن داکر را یکی از نقاط مختلف آن میشناسند. جالب اینجاست که کوبرنتیز قادر است از موتور داکر بهعنوان ابزاری برای افزایش امکانات مدیریتی خود بهره بگیرد.
در مجموع میتوان گفت داکر و کوبرنتیز به لحاظ امکانات تفاوتهایی با هم دارند اما این تفاوتها بسته به نیاز یک مجموعه اهمیت پیدا میکند و به همین دلیل بسیاری از توسعهدهندگان کوبرنتیز را به دلیل قابلیتهای ماژولار آن انتخاب میکنند.
برای نصب کوبرنتیز روی ماشین مجازیتان، از طریق این مخزن گیت استفاده کنید.
کوبرنتیز تاریخچهای ۱۵ ساله دارد و به لطف این پشتوانه و جامعه بزرگ توسعهدهندگانی که آن را بهینه میکنند توانسته است به یکی از موفقترین نمونهها در دنیا متنباز تبدیل شود و انتظار میرود در آینده نیز شاهد افزایش و پیشرفت این ساز و کار کارآمد باشیم.
در پایان پیشنهاد میکنیم اگر شما هم تجربه خوبی در زمینه کار با کوبرنتیز دارید یا اینکه اطلاعات دیگری به نظرات رسیده است، در قسمت نظرات ما و سایر کاربران را در جریان این موارد قرار دهید.