دکتر جمال صوفیه
ما باید به این نتیجه برسیم که نژاد انسانی اصلی ترین گروهی است که بدان تعلق داریم.
این وجه مشترک ما و چیزی است که همه ما در آن مشترکیم. این آینده ماست.
جدایی و گروه اندیشی و قبیله گرایی که البته ریشه های عمیقی در سرشت اولیه و غریزی ما دارند ، اگر از حد متعادلی خارج شود و صرفا بر اساس احساسات باشد و بدون پشتوانه فکورانه و اندیشهی عمیق، آغاز یک سیر قهقرایی و خطرناک برای همه است و منشاء جنگ و رقابت های کور و دشمنی و نهایتا نابودی کره زمین است. به ویژه در شرایط امروزین که مشکلاتی جهانی موجودیت ما را تهدید می کنند.
آیا این به معنی خداحافظی با فرهنگ های متنوع و گوناگون و غنا و زیبایی حاصل از این فرهنگ هاست؟ آیا میراث و دستاوردهای بشری را باید الزاما همگرا کرد ؟ خیر.
ایدهی دوری از قبیله گرایی و عبور از آن و این که سرنوشت خود را به سرنوشت سایر انسان ها مرتبط بدانیم و گره بزنیم، برعکس، اتفاقا همواره مشوق تنوع و گوناگونی است نه همسان سازی و آسیملاسیون و ادغام توسط فرهنگ های غالب چه در سطح جهانی و چه در سطح محلی.