jumakhan.khorasanpoor
jumakhan.khorasanpoor
خواندن ۱۴ دقیقه·۵ سال پیش

نقش جوانان درتأمین صلح

نقش جوانان درتأمین صلح

جمعه‌خان خراسان‌پور

دانشجوی، تِرمِ پنجم دانش‌کده‌ی حقوق وعلوم سیاسی دانش‌گاه‌غرجستان

۵حوت (اسفند) ۱۳۹۸

بیاکه نوبتِ صلح است و دوســــتی وعنایت

به‌شرطِ آن‌که نگوییم از آن‌چه رفت حکایت

(سعدی)

مقدمه
برادری دراسلام، ایجاب می‌کند، دو نفری‌که باهم اختلاف دارند. باهم صلح و آشتی کنند، جامعه‌ی اسلامی، جامعه‌ای است هم‌آهنگ وهم‌کار، و در برابر افرادش وظایف و مسوولیت‌هایی را به‌عهده دارد. هر زمانی‌که افراد جامعه را؛ درحال ستیزه و به‌جان هم افتادن، اذیت وآزار ویا از بین بردنِ یک‌دیگر می‌بیند، نباید خاموشی اختیار کرده و به‌صورت تماشاگر و ناظر درآمده اجازه بدهدکه آتش دشمنی شعله‌ورتر شده توسعه‌ی ‌بیش‌تری پیداکند؛ بل‌که، افراد صاحب‌رأی و قدرت‌مند به‌ویژه جوانان جامعه، به‌منظور اصلاح جامعه با درنظر داشت عدالتِ اسلامی و دوری از هرگونه تعصباتِ قومی، نژادی، زبانی، جنسیتی و تمایلاتِ نفسانی تلاش نهایی خود را انجام بدهند. دراین مورد، خداوند متعال می‌فرمایند «بین دو برادرتان صلح ایجاد کنید، درامر صلح، خدا را شاهد و ناظر بدانید و از عذابش بترسید، امید است که مشمول رحم خداوند قرار بگیرد»(10/حجرات).

واژگان‌کلیدی: صلح، نقش، جوان.

صلح: صلح یک واژه‌ی عربی است و معادل آن به‌فارسی(سازش، آشتی، دوستی و به‌مقابل جنگ) است. و هم‌چنین به‌معنای از بین بردنِ نفرت میان دو نفر یا دو گروه یا عده‌ای از مردم و بینِ دو کشور نیز آمده است. و دراصطلاع عبارت از عقدی است که بینِ دو طرف، در مورد بخشیدنِ چیزی یا گذشتن ازحقی درمقابل یک‌دیگر. به‌عبارت دیگر، قراردادی است‌که بینِ دو طرف جنگ یا دعوا نوشته یا شرایطِ تحتِ جنگ در آن قید می‌شود.(واژه‌نامه‌ی فارسی).

نقش: نقش درلغت به‌معنای صورت، شکل، تصویر آمده است و دراصطلاع به‌هر مسوولیتی گفته می‌شودکه هنر پیشه یا بازی‌گر، در صحنه‌ی نمایش به‌عهده دارد.(واژه‌نامه‌ی‌فارسی).

جوان: جوان درلغت به‌معنای بُرنا مقابل پیر، و هر چیزی‌که از عمرآن چندان نگذشته باشد گفته می‌شود(واژه‌نامه‌ی فارسی).

فردِ جوان دارای قدرت جسمانی، قوه‌ی ذهنی، بانمود، طراوت، نیرومندی‌روحی و روانی تعریف شده است.

صلح در دین مقدس اسلام

دین مقدس اسلام، دین صلح و آشتی است، و قرآن‌کریم، انسان‌ها را به‌صلح و آشتی، صمیمیت و دوری از کنه‌ورزی، جنگ ودشمنی امرکرده است. اسلام هیچ‌گاه به‌جنگ و دشمنی تأکید نکرده؛ بلکه دین اسلام مسلمانان را برای صلح، آشتی، صمیمیت، برادری و دوست‌داشتن یک‌دیگر، فراه خوانده و درنهایت به‌دفاع از دین، جان، مال و خاک امرکرده است. دین اسلام تأکید براین دارد که در مقابل متجاوزین از هر گروهی‌که باشند از خود دفاع کرده با آن‌ها بجنگند؛ اگر در راه دفاع از دین، ناموس، جان، مال و خاک کشته شوند درجه‌ی شهادت دارند.

خداوند برزگ در (1/ انفال) می‌فرمایند « یَسأَلُونَکَ عَنِ الأَنفَالِ قُلِ الأَنفالُ لِلهِ وَرَّسُولِ فَاتَّقُواْ اللهَ وَأَصْلِحُواْ ذَاتَ بِیْنِکُمْ وَأَطِیعُوا الله وَرَسُولَهُ إِن کُنتُم مُّؤمِنِین» خداوندمنان دراین آیه خطاب به‌پیامبر گرامی اسلام می‌فرمایند که از تو دربارۀ غنایم می‌پرسند و می‌گویند که غنایم چگونه تقسیم می‌شود و به چه‌کسانی تعلق می‌گیرد؟ بگو: غنایم از آن خدا و پیامبر است. و پیامبر به‌فرمان خداوند تقسیم آن را به‌عهده می‌گیرد؛ پس ازخدا بترسید و اختلاف را کنار بگذارید، و میان خود صلح برقرار نمایید، و اگر مسلمان هستید از خدا و پیامبرش فرمان برداری کنید.

هم‌چنین درآیه‌ی (56| اعراف) آمده است: وَلاَ تُفْسِدُواْ فِی الأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاَحِهَا. یعنی؛ هرگز در زمین پس از آن‌که کار آن به امر حق نظم و صلح یافت به‌فساد و تبه‌کاری برنخیزند.

و رسول مکرم اسلام نیز صلح حدیبیه را امضا کرد و تا آخر، به آن وفا دار ماند. و صلح حدیبیه نیز برای خیر و فلاح امت اسلامی توسط رسول معظم اسلام امضأ شده است.

اما صلحِ زمان پیامبرگرامی اسلام باصلح دینای غرب امروزی به‌ویژه کشورهای ابرقدرتِ مستبد و دشمنان اسلام، زمین تا به‌آسمان تفاوت دارد. صلح در اسلام برای آشتی، دوستی و صمیمیتِ همه‌ی امت اسلامی بود و است و پیامبرگرامی اسلام، برای وحدت و یک‌پارچگی جهانِ اسلام صلح می‌کردند، نه برای زیرسلطه گرفتن گروه و نژادی، صلح در اسلام برای رضایت خداوند متعال وآسایش مسلمانان است؛ نه به‌خاطر رسیدن به‌قدرت واِعمال حاکمیت بر بقیه اقوام و ملت‌ها.

سرزمین پارچه پارچه شده و اقوام ستم کشیده‌ی کشور عزیز من و شما که درطی چهار دهه جنگ و بدبختی، ظلم و استبداد به‌سر برده است. از هرکشور و سرزمین دیگرکرده نیاز مبرمی به‌صلح دارد؛ ولی باکمال تأسف پروسه‌ی صلح افغانستان در مسیرمنحرف درحرکت است. و طرف‌های دخیل در روند صلح افغانستان از روی صداقت و برای رسیدن به‌صلح و ثبات دایمی درکشورِ من و شما عمل نمی‌کنند؛ بل‌که طرف‌های مذاکره‌ی صلح افغانستان که یک طرف آن امریکا و طرف دیگرآن گروهی به‌نام طالب است. هردو گروه هدف‌های مغرضانه و حِسِ نامیمونی دارند.

هدفِ گروهِ طالب یا همان مخالفین دولت افغانستان، برای رسیدن به‌قدرت و پیاده کردنِ امارت اسلامی است. امارت اسلامی یک نامِ به‌ظاهر اسلامی است و برای فریب ملت مسلمان، سنتی و مورثی این مرز وبوم است. درحقیقت امارت اسلامی بهانه‌ای است برای ستم‌گری و توحش بقیه‌ی اقوام و ملیت‌ها.

جناح دیگری‌که در روند صلح افغانستان نقش برازنده‌ای دارد، امریکا است. امریکا؛ یعنی همان دوست ظاهری و دشمن باطنی ملت افغانستان و تمام امت اسلامی، در صدد این است تا غلام مطیع و فرمان‌برداری را برای خود یکی پی دیگر، پیداکرده دراین سرزمین حاکم بسازد و اهداف پَست و رذلانه‌ی خود را که همانا د‌شمنی و ریشه‌کن کردن اسلام است، به‌واسطه‌ی اجیران و غلامان حلقه به‌گوش خود پیاده کند. انشاءالله این آرمان شوم خودرا به‌گور خواهدبردند.

نقشِ‌جوانان درتأمینِ‌صلح

جوانان ستون فقرات یک کشورهستند، نقش و منزلت بارزی درتأمین صلح دارند. برای این‌که نقش جوانان درتأمین صلح تأثیرات مثبتی‌را دارا باشد و از نیروی مادی و معنوی جوانان، خود بتوانند به‌صورت درست استفاده کرده، ملت و طرف‌هایی درگیر را تحتِ شعاع قرار بدهند. باید ویژگی‌هایی زیر، در رگ، خون، گوشت و پوستِ هرجوانِ‌جامعه نهفته‌باشد، به‌صورتی‌که نشانه‌های آن، درباطن وظاهر طیف‌جوان مشاهده شده وباور ملت را به‌صورت صد درصدی کسب کنند.
پاس‌داری ازمتون دینی: دراین زمینه شک و تردیدی وجود نداردکه پاس‌داری از اسلام و مقدساتِ دینی وظیفه‌ی بزرگ و مهمی دینی به‌شماره می‌رود. هرفردی‌که خودرا منسوب به‌اسلام می‌داند و مسلمان است. باید از اسلام پاس‌داری کند.
پاس‌داری از اسلام از جای‌گاهِ ویژه‌ای برخوردار است؛ نتیجه‌ی آن را قرآن‌کریم رست‌گاری معرفی کرده است؛ اما آن‌چه مهم است، صفات و ویژگی‌هایی پاس‌داران است تابه‌چنین شرف عظیمی نایل آیند.

۱. ایمان‌داری: ثمره‌ی ایمان به‌خداوند(ج)، باعثِ تقویتِ قلب و بلند بودن روحیه و مورالِ رزمی جوانان می‌شود. پروردگار درقرآن‌کریم می‌فرمایند«هرکه به‌خدا ایمان آورد، قلبش هدایت می‌شود والله متعال برهمه چیز آگاه است (تغابُن|11).

۲. تقوا و پرهیزگاری: تقوا و پرهیزگاری قوی‌ترین اسلحه و تجهیزات است. جوانانِ جامعه‌ی اسلامی، باید با لباس تقوا ملبس باشند، تقوا سبب نزدیک شدن به‌خداوند متعال می‌شود. هرگاه جوانان تقوا را پیشه‌کنند به‌خداوندمنان نزدیک می‌شوند، و هرکه به‌خداوند تقرب حاصل‌کرد، پیروزی‌را ازآن خود می‌کند. خداوند دراین مورد می‌فرمایند« گرامی‌ترین شما در نزد خدا، با تقواترین شما است» (حجرات|13).

۳. امانت‌داری: جوانان جامعه‌ی اسلامی باید امانت‌دار باشند و امانت خود به‌دو بخش تقسیم شده است.

الف. امانت‌معنوی: برزگ‌ترین امانت، امانت‌معنوی است که نزد هر مسلمانی موجوداست. ارزش‌های دین مقدس اسلام به‌عنوانِ امانتِ الهی است. تمامی امتِ اسلامی باید آن‌را حمایت وحراست نمایند، عقیده، ایمان وازرش‌های دینی، همه از امانت‌های معنوی به‌شمار می‌روند. مسلمانان نباید درآن خیانت کنند.

ب. امانت‌مادی: پاس‌داری از امانت‌ملی وظیفه‌ی هرشهروندِ جامعه است؛ اما از آن‌جایی‌که جوانان نیروی‌بارز وآینده‌سازان جامعه هستند، لازم است تا از خیانت ملی درحقِ جامعه‌ی دوست‌داشتنی‌شان جلوگیری نمایند.
بنابرین، امانت‌داری و حفظ آن از وظایفِ هرمؤمنی به‌شمار می‌رود. پیامبرگرامی اسلام، خیانت در امانت‌را از خصلت‌های منافقین برشمرده است و می‌فرمایند «نشانه‌های منافق سه چیز است.

یک. وقتی‌که سخن‌زند، دروغ گوید.

دو. وقتی‌که وعده‌کند، خلاف کند.

سه. وقتی‌که امانتی برای آن سپرده شود، خیانت کند».

۴. داشتن فهم‌ودانش: جوانان مسلمان باید، با زیورِ علم‌ودانش آراسته باشند، چون جهل و بی‌خبری از امور، باعث رکود لشکر می‌شود. فهم‌ودانش، سبب می‌شودکه جوانان بانیروی علمی‌شان ازحریم اسلام دفاع کرده، طرف مقابل‌را از راه گفت‌وگو ورفتارِ احسن قناعت دهند، تا ازخشونت دست کشیده به‌صلح وامنیت دایمی وسرتاسری دست یابند.

زمانی‌که خوارج، علیه‌ی امیرالمؤمنین حضرت علی(کرم الله وجهه) قیام کردند، خلیفه‌ی پاک طینت نخواست به‌جنگ بپردازد ودست به‌سلاح وشمشیر مبادرت ورزد.

۵. قوت‌و مهارت مسلکی: یکی از ویژگی‌هایی مهمِ جوانان قوت فیزیکی ومهارت‌های مسلکی آن‌ها است‌که باید ازآن برخوردار باشند.

قوت فیزیکی؛ یعنی ازصحت و سلامت جسمی برخوار باشند و از مهارت‌هایی مربوط به‌وظایف‌شان بهره‌ای کافی داشته باشند. خداوندمتعال درقرآن‌کریم می‌فرمایند«پیامبرشان، برای‌شان گفت: طالوت را فرماندِه شما تعیین کرده است. گفتند: چطور او فرماندِه ما باشد؛ درحالی‌که ما سزاواتریم برفرماندهی نسبت به‌او، چون‌او، مال بیش‌تری ندارد. پیامبر(ص) فرمودند: خداوند(ج) او را برای‌شما برگزیده است و او را دانش بیش‌تر وجسم‌قوی‌تر داده است». (بقره|247).

ویژگی‌هایی‌که دربالا یاد داشت شد. در وهله‌ی‌نخست، برای هرجوانی لازم است که این ویژگی‌ها را داشته باشد. باداشتنِ این ویژگی‌ها، جوانان توانایی هر اقدامی‌را در راستای تأمین صلح و عدالت اجتماعی دارند.

جوانان، برزگ‌ترین نسل در تاریخ بشری هستند و طبق معمول اکثریت نیروهای امنیتی‌و دفاعی‌را جوانان تشکیل داده‌اند. ودرقسمت دفاع از دین، نوامیس‌ملی و تمامیت ارضی کشور، سنه سپرکرده و حتا از جان‌های شیرین خود دریغ نمی‌کنند. همین جوانان هستندکه از تحصیلات‌عالی، نیروی فیزیکی و اندیشه‌های‌عالی برخوردارهستند؛ بنابراین، باتوجه به آرمان‌هایی جوانان در راستای تأمین صلح دایمی، نقش آن‌ها درپروسه‌ی صلح به‌صورتِ صد درصدی مهم است. جوانان حق دارند که در روندِ صلح، سهمِ گسترده‌ای داشته باشند و خواسته‌های خودراکه برخاسته از اندیشه‌ی جدید و متفات با اندیشه‌ی نسل‌های گذشته است، مطرح کنند؛ زیرا جوانان برزگ‌ترین سهم‌را در نیروهای‌دفاعی‌و امنیتی دارند و حتا بیش‌ترین تلفات درکشور از طیفِ جوان دیده شده است.

اما، باکمال تأسف، دولت و اکثریت سیاسیونِ جای‌گاه‌طلب، هنوز درصدد این هستندکه رشد و مشراکت جوانان‌را در راستای مسایل کلان‌ملی، هم‌چون پُست‌هایی کلیدی: وزارت‌خانه‌ها وادارات مهمی‌که تصمیم‌گیری‌ها، درجهتِ تعیینِ سرنوشتِ کشور، به‌ویژه پروسه‌ی صلح افغانستان که سرنوشتِ صلح و سایر مسایل مهم کشور، گرِه‌خورده به‌سرنوشتِ جوانان است. محدود ساخته و حتا به‌صورتِ کلی به‌حاشیه برانند، که این عمل‌کرد باعثِ تضعیف روحیه‌ی جوانان وکاستن حسِ وطن دوستی و فعالیت‌های مثبت جوانان می‌شود.

نتیجه‌گیری
طوری‌که روند صلح افغانستان، از چندین سال به‌این طرف ادامه دارد. گزینش‌های هیأت مذاکره کننده‌ی صلح، طرف‌دارانه و براساسِ تقسیم قدرت، و قوم خاص از طرف دولت صورت گرفته است، هنوز، همین روند ادامه داردکه تاکنون، ما شاهد هیچ‌گونه پیش‌رفت و نتیجه‌ی مثبتی در راستای دست‌یافتن به نوید و نقشه‌ای‌که در روشنی‌آن، درآینده راه را یافته، درجهتِ دست‌یافتن به‌یک صلح دایمی و همه شمول، آن مسیر، ادامه داده شود، نیستیم. یک نمونه‌ی بارزِ خودخواهی و برترجویی دولت را می‌توان درانتخابات مجلس نمایندگان درسال 1397 و انتخابات ریاست‌جمهوری - سال 1398 عنوان کرد که یک چالش بزرگ وناامیدکننده، برای ملت، به‌ویژه طیفِ جوان و دانش‌آموخته‌ی این کشور است.

بنابراین، باید در روند صلح میان افغانستانی، گزینش هیأتِ مذاکره کننده باطرف مقابل، چه ازطرف دولت ویا ازطرف دولت بامشارکت احزاب ‌سیاسی و روحانیون، از میان روشن فکران، علما، جوانان دانش‌آموخته و مجرب، تشکیل و وارد گفت‌وگوی صلح میان افغانستانی شوند، بی‌تردید که نقشِ جوانان دراین پروسه‌ی سرنوشت‌ساز، تأثیر چشم‌گیری خواهد داشت. برای این‌که جوانان بدونِ جانب‌داری ازطرف‌هایی درگیر واحزاب سیاسی، به‌صورتِ عاقلانه و عادلانه موضع گرفته و نظریات جدیدشان‌را که برخاسته ازحِس خداپرستی و وطن دوستی است، ابراز و مصالح علیای جامعه را درنظر گرفته، رضایت جانب مقابل‌را به‌صورت حتمی به‌دست می‌آورند.

درصورتی‌که دولت، احزاب سیاسی و اشخاص برتری طلب، به‌خواست‌هایی مشروع جوانان تمکین نکرده، درگزینش هیأت مذاکره کننده‌ی صلح میان افغانستانی، جانب‌دارانه و براساسِ خواست‌های سیاسی وحسِ قدرت‌طلبی و به‌خاطر بقای خود، در بدنه‌ی دولت اقدام کنند. و افرادی‌راکه از شایستگی، خلاقیت، مهارت‌های‌فنی‌و علمی برخوردارنیستند، تعیین کنند، و برای جوانان سهمی قایل نشوند و نقشِ جوانان دراین پروسه‌ی سرنوشت‌ساز که (جوانان محق سهم گسترده‌ای دراین روند هستند) ندیده گرفته شود، وحق مسلم جوانان‌را به‌باد فنا بدهند، به‌یقین کامل گفته می‌توانم که پروسه‌ی صلح میان افغانستانی، بدون رول اساسی جوانان مثمر نخواهدبود. وهیچ نتیجه‌ای مثبت وچشم‌گیری نخواهد داشت.

امید می‌برم این‌که نقشِ جوانان در پروسه‌ی صلح میان افغانستانی، درنظرگرفته شود و از اندیشه‌ی نسل جوان که به‌صورت کلی متفاوت‌تر از اندیشه‌ی نسل‌های قبلی است استفاده شود. تا یک صلح همه شمول و پایدار درکشور برقرار شود و مردم افغانستان به‌کمک خداوند متعال در یک فضای امن، دوستی و هم‌دیگر پذیری، به‌دور از هرگونه تشنج، انتحار، انفجار و وحشت زندگی آرامی داشته باشند و شاهد هیچ‌گونه غم و اندوۀ ملت رنج کشیده‌، و سرا زیر شدن اشکِ چشمِ هیچ مادری در این مرز وبوم نباشیم. پایان بحث به‌سخن حضرت سعدی (رح) شاعر نام‌ور زبان فارسی!

اگر صلح خواهــــــد عدو سر مپیچ

اگر جـــــــــنگ جوید عنان بر مپیچ

لینک نشر این نبشته در سایت خراسان زمین!

http://khorasanzameen.net/php/read.php?id=4667




شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید