شاید این جمله برای خیلی ها سخت و دشوار و باور کردن آن سخت تر باشد که: ما نتیجه ی افکارمان هستیم. بارها و بارها اتفاق افتاده که برای دیگران توضیح داده ایم که: "به چیزهای خوب فکر کن چون اگه بد فکر کنی همون چیزی که فکر کردی اتفاق میفته" و دیگران هم به صراحت می گویند: با این وضع خراب اقتصادی و مالی کی دیگه میتونه مثبت فکر کنه.
اما چه بخواهید و چه نخواهید و چه این را باور داشته باشید و چه نداشته باشید: ما نتیجه ی تمام افکارمان هستیم حالا انتخاب با خودتان هست که خوب فکر کنید و اتفاقات خوب را به سمت خودتان جذب کنید و یا منفی فکر کنید و هر چه اتفاق بد در دنیا و کائنات وجود دارد را به سمت خودتان بکشانید.
این چیزی که اعلام کردیم را خیلی راحت می توانید با یک آزمایش ساده به اثبات برسانید: وقتی از خواب بیدار شدید مدام به خودتان بگویید:
* امروز چه روز خوبیه
* امروز قراره اتفاق های خیلی خوبی بیفته
* مطمئنم امروز یه روز فوق العاده میشه
* امروز خدا و کائنات، هر چیزی که من تصور کنم رو بهم هدیه میده
* امروز قراره از خدا یه هدیه ی خوب بگیرم، خدا جون منتظرم امروز هدیه ام رو بهم بدی
هر بار که این جملات را تکرار می کنید با ایمان و باوری کامل تکرار کنید و خواهید دید که هر چه این جملات با قاطعیت و باوری کامل تکرار کنید چه اتفاق های خوبی خواهد افتاد. اما یک نکته که خیلی ها به این نکته توجهی نمی کنند:
شما زمانی می توانید اتفاق های خوبی را به سمت خودتان بکشانید که اولاً مدام به آن فکر کنید و روی آن تمرکز داشته باشید و ثانیاً منتظر این اتفاق ها هم باشید. نه اینکه فقط طوطی وار این جملات را تکرار کنید. چرا که تکرار کردن این جملات و تلقین ها بدون داشتن ایمان و باور کامل هیچ تأثیری نخواهد داشت.
طبق قانون جذب هر چیزی که تصور و تجسم کنید اتفاق می افتد و تمام افکار و اندیشه های شما که روی چیزی تمرکز کند قدرتش را چند برابر می کند. تمام چیزی هایی که در دنیا وجود دارد را شما با تمام افکارتان به سمت خودتان جذب می کنید. از افراد و اشیاء گرفته تا شغل، ثروت، قرض، بدهکاری، پول، خوشبختی، شادی، زندگی و در نهایت مرگ. کل زندگی شما بستگی به نوع افکارتان دارد که شب و روز با آنها زندگی می کنید. شما با افکارتان می توانید حتی مرگ زودرس را برای خودتان به ارمغان بیاورید.
اگر بخواهید فکر و ذهنتان را کنترل کنید که کاری سخت و دشوار است چرا که افکار منفی 70 برابر افکار مثبت قدرت دارند پس به راحتی نمی توانید به یک باره از یک شخص منفی نگر به یک شخص مثبت نگر تبدیل شوید. اگر هم بخواهید افکارتان را آزاد و رها کنید که به هر چیزی که می خواهد فکر کند، می تواند فاجعه هایی به بار بیاورد که فرای تصور است.
اما راه حل چیست؟
طبق قانونی که در "کتاب اثر مرکب از دارن هاردی" وجود دارد: تمام کارهایی که ما خواسته یا ناخواسته در یک مدت زمان مشخص در زندگی مان انجام می دهیم، می شود اثر مرکب.
حالا تصور کنید می خواهید از یک شخص منفی نگر به یک شخص مثبت اندیش تبدیل شوید. مطمئناً به یک باره نمی توانید این کار را انجام دهید و باید طبق قانون اثر مرکب ذره ذره و آرام آرام این کار را انجام دهید تا بتوانید افکار و ضمیر ناخودآگاه تان را تحت کنترل خودتان قرار داشته باشید.
تیم "کافه نیاز" در این مقاله ی جالب مایل است به شما نشان دهد که چرا طبق قانون جذب ما نتیجه ی تمام افکارمان هستیم. این مقاله را حتماً تا پایان مطالعه کنید.
با ما همراه باشید ....
این عین واقعیت است که به هر چیزی که بیشتر فکر کنید و روی آن تمرکز و زوم بیشتری داشته باشید هم قدرت جذبش بیشتر می شود و هم زمان اتفاق افتادنش خیلی سریع تر خواهد بود. به طور مثال فرض کنید امروز در دانشگاه امتحان دارید و قرار است که استاد از دانشجوها سوال بپرسد. از صبح که بلند می شوید خدا خدا می کنید که استاد از شما نپرسد و مدام به این موضوع فکر می کنید.
اما این موضوع دقیقاً بر عکس انجام می شود و وقتی سر کلاس می روید استاد انگشت اشاره اش را به سمت شما دراز می کند و سوالش را می پرسد. شاید پیش خودتان فکر کنید و بگویید: خدایا من که گفتم از من نپرسه پس چرا همه چی بر عکس شد.
طبق قانون جذب و قانون کائنات تمرکز روی هر چیزی چه منفی و چه مثبت قدرتش را زیاد می کند و زمان دستیابی به آن را هم تسریع می بخشد. در مثالی که ذکر کردیم این شخص به کائنات فرکانسی را فرستاد که من می خواهم استاد از من سوال بپرسد. درست است که این شخص بر عکس می گفت ولی قانون جذب هم بر عکس آن را به وی جواب داد چون روی آن تمرکز داشت. اگر این شخص بدون هیچ ترس و استرسی و کاملاً بیخیال وارد کلاس می شد شاید در 99 درصد استاد از وی سوال نمی پرسید.
هر چه نسبت به یک مورد و قضیه ی خاص استرس و ترس بیشتری داشته باشید به طور حتم کائنات هم همان چیزی را که نمی خواهید برای شما آماده می کند. فقط به خاطر اینکه شما نسبت به آن ترس و استرس داشته اید.
پس تا جایی که می توانید روی مسائلی که مورد درخواست خودتان هست تمرکز و مدام به آن فکر کنید تا قدرتش بیشتر شود به مسائلی مانند دستیابی به اهداف، ثروت، خوشحالی، آرامش، شادی، سلامتی و هزاران مورد خوشحال کننده دیگر.
فرض کنید به صورت مداوم با شخصی که در مورد شرایط بد اقتصادی و بدهکاری و قرض و وام بانکی های که گرفته و نتوانسته پرداخت کند، در ارتباط هستید. این به صورت ناخودآگاه در ضمیر درونی و ناخودآگاه تان رخنه می کند و به مرور زمان شما هم به مانند این شخص می شوید و از شرایط بد اقتصادی و بدهکاری و غیره و غیره صحبت می کنید. وقتی در مورد این مسائل صحبت یا فکر می کنید به طور قطع این موارد هم به مرور زمان برای تان اتفاق خواهد افتاد.
اگر هر روز در مورد بیماری که دارید صحبت کنید این بیماری رشدش سریع تر می شود و ممکن است در نهایت شما را به کام مرگ بکشاند. اگر هر روز در مورد مشکلات صحبت کنید در اصل به کائنات دستور داده اید که من مشکلات بیشتری می خواهم.
اما تنها راه حل این موضوع این است که اولاً همیشه شاد و خوشحال و خندان باشید و در حال زندگی کنید و فکر آینده را نکنید و ثانیاً در مورد آرزوها، اهداف، خوشبختی، سلامتی، پول، ثروت و هر چیز دیگری که دوست دارید صحبت و یا فکر کنید. هر چه بیشتر در مورد این چیزها فکر کنید به طور حتم آن ها را به سمت خودتان جذب خواهید کرد.
یکی از قوانین جذب که در بالا هم آن را توضیح دادیم این است که روی هر چیزی تمرکز کنید آن را به سمت خودتان جذب خواهید کرد خواه آن را درخواست کرده باشید یا درخواست نکرده باشید. ذهن انسان بیشتر به سمت افکار منفی گرایش دارد به خاطر همین است که وقتی به چیزی فکر می کنیم بیشتر از نوع منفی است تا مثبت.
به طور مثال فرض کنید یک گوشی تلفن تازه خریداری کرده اید و با آن کار می کنید. یک لحظه به این فکر می کنید که اگر این گوشی از دست تان بیفتد و بشکند چقدر بد می شود. اما چون دوست ندارید اینطوری شود از فکرش بیرون می آیید. از آن سو چون قدرت فکر منفی بیشتر است در برخی موارد تصویر یک گوشی شکسته شده در ذهنتان هک می شود و بعد از مدتی این اتفاق می افتد و گوشی از دست تان می افتد و می شکند.
پیش خودتان فکر می کنید که من حتی فکرشم را هم نمی کردم که گوشیم بشکنه. پس چرا همچین اتفاقی افتاد؟ در اصل تمام اینها بر می گردد به همان یک لحظه فکر کردن و تصور و تجسم کردن یک گوشی شکسته و چون قدرتش بیشتر است، این مورد اتفاق افتاد حتی اگر شما آن را درخواست نکرده باشید. پس چه بهتر که در هر لحظه از زندگی تان مثبت اندیش باشید و تمام افکار منفی تان را با افکار مثبت جایگزین کنید.
شاید این مورد برایتان جالب باشد که بدانید یکی از خطرناک ترین برنامه هایی که می تواند ذهن و روح تان را خراب کند مشاهده ی مداوم برنامه های تلویزیونی است. از اخبارهایی که گاه و بیگاه از کشت و کشتار مردم بیگناه پخش می شود و به گفتن آن هم بسنده نمی کنند و مدام تصاویرش را هم پخش می کنند و یا فیلم هایی که در مورد یک شخصی جانی و قاتلی است که یک تفنگ یا چاقو را در دستش گرفته و مدام مردم را سلاخی می کند.
اجازه دهید این مورد را با یک مثال ادامه دهیم. خانمی می گفت: از زمانی که یک فیلم سینمایی را دیدم که یک هواپیما در آن سقوط کرد و تمام مسافرانش کشته شدند یک ترس و وحشت سراسر وجودم را فراگرفته بود و همه اش به این فکر می کردم که نکنه خودم یا اعضاء خانواده ام دچار همچین اتفاقی بشن و مدام به این موضوع فکر می کرد و روی آن تمرکز داشت. از قضا یکی از فرزندانش سوار هواپیما می شود و متأسفانه همین اتفاق برای وی می افتد و اینجاست که باید گفت: خودم کردم که لعنت بر خودم باد.
وقتی می توانید به چیزهای خوب و مثبت فکر کنید چرا طوری فکر می کنید که همیشه استرس این را داشته باشید که نکند یک اتفاق بد بیفتد. وقتی می دانید برنامه های تلویزیون چقدر مخرب هستند و چه تأثیرات بدی روی ذهن و روح و افکار شما می گذارند چرا مدام پشت این جعبه ی جادویی می نشینید و از تماشای آن سیر نمی شوید؟
غرق شدن در ناراحتی ها و غصه خوردن بابت چیزهایی که از دست داده اید می تواند راه رسیدن به اتفاقات بد را برای شما هموارتر کند و این یعنی قانون جذب زمانی که ناراحت و ناامید هستید قدرتش چند برابر می شود. به طور مثال فرض کنید هدفتان این بوده که در عرض یک سال ماشین پرایدتان را به یک ماشین پژو تبدیل کنید. اما با تمام زحمتی که کشیده اید این امر ممکن نشد.
بعد از آن مدام در این فکر هستید و حسرتش را می خورید که چرا این اتفاق نیفتاد، چرا دیگران به هر چیزی که می خواهند می رسند اما من نرسیدم، مگه کجای کارم اشتباه بود، مگه کجای هدف گذاریم اشتباه بود، من چقدر بدبختم که نمیتونم ماشین پرایدم رو عوض کنم، من چقدر بیچاره ام که پول ندارم ماشین جدید بخرم.
گفتن این حرف ها ضمیر درونی تان را درگیر خودش می کند و همین ضمیر سرکش هم بدتر از شما می شود و مدام به شما سرکوفت می زند که تو بدبختی، تو بیچاره ای، تو عُرضه نداری ماشینتو عوض کنید. این حرف ها قدرت نرسیدن به این هدف بیشتر و بیشتر شود. چرا که اولاً ناراحتی و ناامیدی و حسرت خوردن های بی مورد، خودش دلیلی است برای اینکه چیزهایی که دوست ندارید را به زندگی تان دعوت کنید فقط به این دلیل که از قوانین جذب اطلاعی ندارید.
به طور حتم هر زمان که نسبت به یک مسئله ی خاص تفکر مثبت داشته باشید این موضوع باعث می شود تا سرعت رسیدن به آن بیشتر شود و این همان مسئله ی خواستن است. اگر شما چیزی را طلب کنید و نسبت به آن یک تفکر مثبت و مدام روی آن تمرکز داشته باشید قطعاً به واقعیت خواهد پیوست.
به طور مثال فرض کنید یک کسب و کار اینترنتی راه اندازی کرده اید و مدت هاست تلاش می کنید که به درآمد برسید. حتی یک لحظه هم به این موضوع فکر نکرده اید که این سایت هرگز به درآمد نمی رسد و یا درآمد کمی خواهد داشت. چون می دانید به کارتان علاقه دارید و مدام سایت تان را در بهترین رتبه های جستجوی گوگل خواهید دید و آن را با یک دید مثبت تصور می کنید که بهترین درآمدها را کسب می کنید.
در اینجا زمانی هدفتان به واقعیت می پیوندد که نسبت به کارتان علاقه داشته باشید و با یک تفکر مثبت به هدفتان فکر کنید و در نهایت خودتان بخواهید که این هدف به واقعیت تبدیل شود آن هم با تمرکزی که روی آن دارید.
یکی از مواردی که خیلی ها در قانون جذب خیلی رعایت نمی کنند این است که نمی توانند آرزوها و اهدافشان را تجسم کنند. در کل قانون جذب یعنی تصور و تجسم کردن. هر چیزی را که بخواهید می توانید با تجسم کردن به دست بیاورید به شرط آنکه مدام روی آن تمرکز داشته باشید و به آن فکر کنید. اشخاصی که به موفقیت های پی در پی می رسند بیشتر از این ترفند استفاده می کنند و سعی می کنند خودشان را هنگامی که به موفقیت رسیده اند، ببینند.
به طور مثال فرض کنید که هدفتان این است که تا پایان سال درآمدتان را دو برابر کنید. در این طور مواقع اولاً باید نسبت به هدفتان مثبت اندیش باشید و ثانیاً خودتان را در هنگامی ببینید که درآمدتان دو برابر شده و ثالثاً به این تجسمی که دارید، ایمان و باور داشته باشید. هر چه نسبت به هدفتان تمرکز بیشتری داشته باشید و تجسم های تان را با قدرت بیشتر ادامه بدهید مطمئن باشید که خیلی سریع تر هدفتان را جذب خواهید کرد.
باید بدانید که هرگز نمی توانید روحیات و اخلاقیات یک نفر را تغییر دهید که طبق میل و خواسته ی شما رفتار کند. به خاطر اینکه تغییر دادن خیلی سخت و دشوار است. اگر قرار است تغییری به وجود بیاید از درون خودتان شروع کنید.
ناپلئون بناپارت می گوید: هر کاری کردم که دنیا و مردم داخل آن را تغییر دهم که طبق خواسته ی من عمل کنند نتوانستم، اما تا خودم را تغییر دادم دنیا تغییر کرد و همه آن طوری که من می خواستم رفتار کردند.
اگر روابط بین شما و دیگران به هم ریخته و دگرگون است و هر کاری می کنید نمی توانید دیگران را طبق خواسته ها و رفتار خودتان کنترل کنید تنها راه ممکن این است که خودتان را تغییر دهید آن موقع متوجه خواهید شد که چطور طبق قانون جذب دنیا و افراد داخل آن طبق خواسته های شما تغییر خواهند کرد.
حتماً برای شما هم اتفاق افتاده که در روز به یک اتفاق مدام فکر کرده اید و یک دفعه از غیب یک نفر می رسد و این اتفاق را به واقعیت تبدیل می کند. به طور مثال فرض کنید به این فکر می کردید که ای کاش فلانی بهم زنگ می زد با هم صحبت کنیم. بعد از چند دقیقه می بینید یا اون شخص زنگ می زنه یا مستقیم اومده پیش خودتون. بعد به خودتون میگید: کاش از خدا یه چیز دیگه خواسته بودم همین الان تو فکرش بودم.
این نشان می دهد که تفکر مداوم در هر موردی چطور می تواند آن را به سمت شما جذب کند و حالا تصور کنید اگر به صورت مداوم و مکرر هر روز بارها و بارها گوشه ای بشینید و به طور مثال 20 دقیقه فقط به چیزی های که دوست دارید به خصوص اهدافی که دارید، فکر کنید چه اتفاقی خواهد افتاد. آن موقع متوجه می شوید که فرکانس رویاها و اهدافتان با فرکانس تفکرهای شما یکی خواهد شد و این کائنات است که طبق قانون جذب هر چیزی را برای شما مهیا می کند.
سخن آخر
رسیدن به خواسته ها امکان پذیر است. قانون جذب همان طوری که شما دوست دارید عمل می کند. اگر به موارد و مسائل مثبت و خوب فکر کنید قطعاً اتفاق خواهد افتاد و اگر مدام به این فکر کنید که امروز اتفاق های بدی می افتد، پس حتماً این مورد اتفاق خواهد افتاد. پس تا جایی که می توانید به مسائل مثبت فکر کنید. با قانون جذب غول چراغ جادو در دستان شماست پس هر آنچه را که بخواهید می توانید به دست بیاورید چون ما نتیجه ی افکارمان هستیم.
لینک منبع: سایت ثبت آگهی رایگان کافه نیاز