یورو ۲۰۲۴ - مرحله نهایی جام ملتهای اروپا
تا دقایقی دیگر بازی اسپانیا - انگلیس در ورزشگاه المپیک برلین، در پایتخت آلمان آغاز میشود. بازی مرگ و زندگی است. تیمی که در این بازی پیروز شود، با قهرمانی به کشور خود باز میگردد.
سرمربی اسپانیا آقای دلافوئنته وارد رختکن میشود و سعی میکند نکات حیاتی بازی را به بازیکنانش گوشزد کند:
تمام تمرکزتان به بازی باشد. "اتحاد" رمز پیروزی ماست. این تیم رویای قهرمانی دارد. قرار است این جام برای ما باشد. به غیر از قهرمانی به چیزی فکر نکنید. به امید قهرمانی... زنده باد اسپانیا!
همیشه بر این باور بودهام که فوتبال به مانند زندگی پر از مفاهیم حیات اجتماعی است. قضاوت، تلاش، فرصت ، اتحاد و... به راستی چه زمان "اتحاد" در یک جامعه شکل میگیرد؟ چه رخدادی باعث میشود انسانها با هم متحد شوند؟ احتمالا پاسختان "هدف مشترک افراد" است. پاسخ خوبی است؛ اما قرار است اینبار از زاویهی جدید به مسئله نگاه کنیم. به عقیدهی من، اتحاد افراد ذیل یک هدف مشترک زمانی شکل میگیرد، که "رویا و تصویر از آینده" داشته باشند. ارائهی یک تصویر از آینده میتواند افق، انرژی، امید و یا حتی درد مشترک تولید کند. لیونل مسی در اولین مصاحبهی خبریاش بعد از قهرمانی آرژانتین در جام جهانی چنین گفت: «همه چیز دیوانهکننده است. ما سالها برای آن انتظار کشیدیم و حالا جام اینجاست.»
رویای قهرمانی مسی و یارانش باعث اتحاد و جاودانگی آنها شد... جامعهی ایرانی چطور؟ انسان ایرانی چه رویایی دارد؟
اکنون، آیندهی ایران بزرگترین چالش است. رویای ایرانی بزرگترین مسئلهی جامعهی ایرانی است. آینده نه به معنای آیندهپژوهی، بلکه به مثابهی خواستن و مطلوب انسان ایرانی.
شاید بپرسید مگر "رویا" چه اهمیتی دارد؟ در جهانی که سخن از امرِ واقع مطرح است، تصویر و رویا چه کارکردی دارد؟
اگر دستگاه تصویرسازیِ گذشته و اکنونِ یک جامعه، کامل باشد اما تصویر آیندهای برای خود نداشته باشد و آینده را فقط در قالب تحلیل نظری و انتزاعی توضیح دهد، آستانهی تحمل جامعه برای مقاومت و اتحاد بسیار کاهش خواهد یافت. قوهی تدبیر و عقل عملی انسان که صلاح و فساد و فایده و بیفایده را مشخص میکند، بیشتر از طریق تصاویری که موطن آنها قوهی خیال انسان است، انسان را به قدرت تدبیر میرساند. قوهی خیال، یک تصویر مطلوب از کاری که باید انجام بدهیم را در ذهن ما خلق میکند و ما ارادهمان را معطوف به تحقق آن تصویر میکنیم و ساختن و تحقق آن تصویر را موضوع فعل ارادیمان قرار میدهیم. بنابراین اگر یک تصویر در ذهن ما حاضر نباشد، شاید هیچگاه دست به هیچ اقدام و کنش آگاهانهای نزنیم. به این ترتیب هیچ فعل ارادی، بدون پشتوانهی یک تصویر، وجود نخواهد داشت. در بین تصویرها، آن تصویری که حرکت ما را به سمت کاری که هنوز انجام ندادیم باز میکند، "تصویر مطلوب" یا "تصویر رویایی" است. حالا که اهمیت پرداختن به رویا و تصویر آینده روشن شد، مجددا سوالم را عرض میکنم:
جامعهٔ ایرانی چطور؟
انسان ایرانی چه رویایی را بر سر دارد؟
بهگمانم رویای انسان ایرانی امروز مخدوش شده است و از فردای خود تصویری ندارد. یکی از عوامل این حادثه، تصویرسازی سینمای هالیوود و ادبیات فرهنگی جهان معاصر از رویای آمریکایی و اتوپیای جهان مدرن است. انسان ایرانی بخشی از رویای خود را در اتوپیای جهان مدرن جستجو میکند. روزگاری ایرانیان خود را مرکز جهان قلمداد میکردند و تمدن عظیمی را تشکیل داده بودند و هویت ملی قدرتمند و توانمندی داشتند. اما به واسطهی مواجهه با تجدد و جهان مدرن، هویت ایرانی و قدرت ملی با سیطرهی تمدن جدید تضعیف شد. ایرانیانی که روزی خود را یک تمدن میخواندند، دیگر خود را بهعنوان یک جهان سومی باور کردند... اینها زمینههایی شد که رویای ایرانی مخدوش شود و انسان ایرانی نتواند اتوپیای جهان خود را تصور و تولید کند.
آن چیزی که ایرانِ امروز احتیاج دارد، رویای اجتماعی است. در نبود رویای اجتماعی، طیفهای وسیعی از جامعه، قدرت حضور و نقش آفرینیشان در روندهای اجتماعی را از دست میدهند و در نهایت اتحاد و همراهی نخواهند داشت؛ زیرا به دنبال تحقق "رویای مشترکی" نیستند.
انقلاب اسلامی حرکتی بود که هویت ملی انسان ایرانی را زنده کرد و بار دیگر جامعهی ایرانی به دنبال این رفت که رویا و اتوپیای خود را جستجو کند. اما همچنان این سوال باقی است که "انسان ایرانی عصر مدرن چه رویایی بر سر دارد؟"
امسال قرار است در دورهی دعوت به پاسخ همین سوال بپردازیم...
✍🏼 یادداشتی از محمدحسام نجفطرقی؛ مسئول هستهی علوم اجتماعی انجمن علمی دانشجویی معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق(ع)
🎙میتوانید این یادداشت را با صدای گرم مهدی خاوری در کانال انجمن علمی بشنوید:
ble.ir/isccssa
eitaa.com/isccssa
t.me/dawat_isu