ویرگول
ورودثبت نام
پرکاهی بر باد
پرکاهی بر باد...
پرکاهی بر باد
پرکاهی بر باد
خواندن ۱ دقیقه·۴ ماه پیش

روزهایی که دست خودم نیست.

من حالم خوب نیست. شما حالتون خوبه؟ خوشبحالتون

من حالم خوب نیست.

نگرانم

از یه طرف ممکنه کبدی که به بابا پیوند زده شده بعد از ده سال از سمت بدنش پس زده بشه

از یه طرف یاری که فکر میکردم خوب و خوش و رویاییه نیست؛ درواقع هر وقت حالم خوب نیست به معنای واقعی کلمه نیست

یا اگر هم هست همش از خودش و روزمره مزخرفی که من حتی یک درصد هم باهاش قرابتی ندارم میگه

گورپدر تمام اقتصاددان های شهیر جهان!

بی نهایت بی پولم. حس میکنم گاهی وقتا استرس مانع از عاقلانه خرج کردنم میشه

شرایط اقتصادی و اجتماعی جامعه فاجعه ست.

خیر سرم ارشدم ولی حتی نمی فهمم قراره چی کار کنم سال دیگه بعد از فارغ التحصیلی(اصلا فارغ التحصیل شدم؟)

از دین و فلان زده شدم.

هیچ چیز نمی تونه خوشحالم کنه

دنیا برام ناامنه و هفته دیگه امتحانایی که تصور میکنم یک از یک سخت تر و وحشیانه ترند، شروع میشه.

دروغ نگفتم اگه بخوام اعتراف کنم که از مرگ نمی ترسم.

خسته ام.

بابا بخاطر شرایطی که داره بینهایت بد اخلاقه و خلق بقیه رو هم خراب میکنه

فردا مصاحبه کاری دارم و فکر نکنم پذیرفته بشم

اینی که اومدم اینجا هم بخاطر اینه که کسی اینجا رو نداره.

فارغ التحصیلمصاحبه کاری
۱
۰
پرکاهی بر باد
پرکاهی بر باد
...
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید