اوایل سال ۹۶ بود، ترم ۳ ارشد بودم. چند ماهی میشد که خیلی پیگیر دنبال این بودم که کار کنم. مهم نبود چه کاری. فقط میخواستم کار کنم.
اون زمان تصور میکردم که فردی مثل من که کارشناسی امیرکبیر خوندم و ارشد تهران رو حتما رو هوا میزنند و #فرش_قرمز جلوی پام پهن میکنند.
اما زهی خیال باطل. سه ماه پشت سر هم برای شرکتهای مختلف رزومه میفرستادم. در آغاز برای شرکتهای برند و بزرگ.
اما بازار کار به گوش من یه سیلی زد. اینکه تا قبل از این هرچیزی بودی، برای خودت بودی. اینجا مهم نیست چی خوندی و کجا خوندی. مهم اینه چی تو چنته داری؟ انگار تو هیچ شرکتی برای من #صفر_کیلومتر جایی نبود.
سطح توقعم رو آوردم پایینتر و برای پوزیشنهای متنوع شرکتهای کوچیکتر هم رزومه میفرستادم. یه جاهایی شرکتها من رو رد میکردند و یه جاهایی من پیشنهادهای اونها رو. تو ۳ ماه ۲۰ جا مصاحبه رفتم و هرکدوم به دلیلی نشد.
هدف هنوز همون بود. حتی مصممتر شده بودم که هرجور شده کار پیدا کنم.
انقدر پافشاری کردم تا سرانجام بعد از ۳ ماه جستجو، کار مورد نظرم رو پیدا کردم. پوزیشن کارآموزی تو یک شرکت کوچیک ۶ نفره که ۴ ماه بود شروع به کار کرده بود و اون موقع کمتر کسی اسمش رو شنیده بود. ولی امروز همهی شما حتما اسمش رو شنیدید.
#جاب_ویژن اولین جایی بود که من توش کار کردم و به عنوان یک صفر کیلومتر خوششانس بودم که تو بیزینسی با مدیران باهوش و خلاق رشد کردم.
یادمه اون اوایل هیچ انتظاری نداشتم. سر حقوق بحثی نکردم و فقط تمرکزم روی یادگیری بود. یادگیریای در ادامه مسیر شغلی باعث شد چندین برابر عددی که میخواستم سرش مذاکره کنم، به دست بیارم.
اما چند جمله با #صفر_کیومتر های امروز. شما هم بدونید، فرش قرمز برای کسی پهن نشده. روزها و ماههای اول کار کردن، سخته، شاید حس سرخوردگی و ناامیدی بگیرید و به خودتون بگید که من لیاقتم بیشتر از اینه. اما بدونید، هیچ موفقیت سالمی، بدون خاک خوردن و بدون تلاش برای اثبات کردن خودتون، به دست نمیاد. باید همه چیز رو از صفر شروع کنید. دانشگاه و دستاوردهاش رو فراموش کنید یا حداقل روشون حساب نکنید.
اگر برای شما فرش قرمز پهن نشده، خودتون برای خودتون فرش قرمز پهن کنید. با تلاش و یادگیری پیوسته ...
#صفر_کیلومتر