کلاغ سیاه
کلاغ سیاه
خواندن ۵ دقیقه·۶ سال پیش

احتکار اسنوا / از شایعه تا یه پولی بده واقعیش کنیم

چند روزی‌ست خبر احتکار اسنوا در برخی رسانه‌ها دست به دست می‌شود. خبری که با تخریب شدید و زیر سوال بردن فعالیت‌های آن همراه است.

چرا احتکار اسنوا مهم است؟

اسنوا برندی است که سعی می‌کند تولیدات خود را به صورت حداکثری در ایران انجام دهد. اما آنچه اسنوا را متمایز می‌کند، تولیدات ایرانی آن نیست بلکه حضور گسترده شرکت مادر آن (گروه انتخاب) در جنگ علیه واردات است. جنگی به بصورت مستقیم در رسانه‌های ملی و برخی از لایه‌های فکری مردم و دولت جریان پیدا کرده است.

«انتخاب» معتقد است واردات به شکل فعلی باعث زمین‌گیر شدن صنعت داخلی می‌شود و می‌تواند چند صد هزار شغل را از بین ببرد. وارداتی که دست‌های پیدا و پنهان قدرتمندی از آن حمایت می‌کنند و قوانین نظارتی نیز برای جلوگیری از فساد موجود در آن کافی نیست. بنابراین انتخاب پا را فراتر گذاشته و یکی از راه‌های برون رفت از شرایط اقتصاد فعلی را در همبستگی و عزم ملی برای تولید داخلی می‌داند که لازمه آن جلوگیری از واردات به نحو فعلی‌ و برخورد با فساد موجود در آن‌ست.

بنابراین مسائلی از قبیل احتکار برای اسنوا بسیار زشت می‌نماید. زیرا در حالی که حضور خود را در برای منافع ملی معنا کرده، سودجویی شخصی امری ناپسند است که می‌تواند نیت کارها را نیز زیرسوال قرار دهد.

خبر اشتباه جنجال برانگیز چگونه منتشر شد؟

رسانه‌های مدعی احتکار اسنوا، با اشاره به انبارهای کهریزک این مجموعه که در روز سه‌شنبه، ۲۳ مردادماه بازدید شده و عکسی از خبرگزاری ایرنا، اسنوا را آماج حملات خود قرار دادند. اما این ادعا از جایی مشکوک می‌شود که هیچ منبع معتبری آن را تایید نکرده است.

اولین خبر از سایت دیدبان ایرانیان منتشر می‌شود. سیف علی سردبیر این سایت، این خبر را شخصا با ترکیب ۳ خبر دیگر بدون اشاره به منبعی قابل استناد و با درج عبارت «یک منبع آگاه» می‌نویسد و «اسنوا» را احتکار کننده معرفی می‌کند.

خبر در روز بعد با قلم خبرنگاری به نام مرجان اسلامی‌فر به روزنامه ایران می‌رود. نکته جالب آنکه روزنامه ایران نیز همان مطلب سایت دیدبان ایران را بدون کم و کاست، کار می‌کند.

خبر کم و زیاد در سایت های مختلفی از جمله «فردا» نیز نفوذ می‌کند و در نهایت تندترین مطلب در روز شنبه ۲۷ مردادماه از خبرگزاری «موج تهران» با استناد به حرف یک مقام غیر قضایی «طحان‌پور» و به قلم سردبیر آن (داریوش شایگان) منتشر می‌شود.

خبر وقتی جالب است که همکار من در تعزیرات به من اطلاع می‌دهد که هیچ کدام از این رسانه‌ها تلاشی برای تماس با مراجع رسمی این موضوع که «تعزیرات حکومتی‌ست» نکرده‌اند و به حرف‌های خود استناد می‌کنند.

ماجرای واقعی احتکار اسنوا چه بود؟

در روز سه‌شنبه‌، آقای شیرقاضی معاون نظارت و بازرسی وزرات صمت تهران گزارشی مبنی بر قطعی احتکار در انبارهای اسنوا را به آقای حسن بیگی (قاضی و معاون حقوقی سازمان تعزیرات حکومتی) اعلام می‌کند. بلافاصله در تماس مدیر روابط عمومی سازمان با برخی رسانه‌ها، اعلام می‌شود که قرار است انبارهای اسنوا مورد بازدید قرار گیرد.

تیم تعزیرات به امید کشفی بزرگ اعزام شده و تمامی انبارها باز می‌شوند، اما پس از بازرسی حسن بیگی اعلام «عدم مشکل در انبار اسنوا» می‌کند و سازمان، گزارش واصله شیرقاضی را یک اشتباه ارزیابی می‌کند.

اما اشتباه عکاس خبرنگار ایرنا و تیتر مبهم آن، همه چیز را برعکس جلوه می‌دهد. گزارش تصویری این بازرسی با عنوان «کشف انبار بزرگ در تهران» منتشر شده که یکی از عکس‌های آن، اجناس اسنوا را نشان می‌دهد. عکس مذکور دستاویزی برای دیگر رسانه‌ها قرار می‌گیرد و عدم واکنش «تعزیرات» تا این لحظه به موضوع دامن زده است.

آن پشت چه خبر است؟

دعواهای تولیدکننده و واردکنندگان تمامی ندارد و هر کدام سعی می‌کنند حرف خود را به حق جلوه دهند. فارغ از این موضوع، آنچه مشخص است غیر حرفه‌ای بودن رسانه‌ها و تعلل مراجع رسمی مانند تعزیرات در این میان است.

در حالی که معاون حقوقی تعزیرات در جلوی دوربین صدا و سیما اشاره‌ای به برند خاصی نمی‌کند، روابط عمومی‌ سازمان مذکور تا کنون منفعلانه «خیال هیچ کس را راحت نمی‌کند».

رسانه‌ها نیز پی پروا و بدون مستندات در حال تاخت و تاز هستند و این میان «اسنوا» ست که بد دیده می‌شود.

حرفی با «تعزیرات»

اشتباهات این کشور که به صورت مستمر درحال ادامه است و باعث زمین‌گیر شدن اقتصاد و در بطن آن تولید شده است در چرخه‌ای بی پایان ادامه دارد. هرگاه بخش دولتی خود را طرف با بخش خصوصی می‌بیند علاقه‌ وافر خود را به تخریب بخش خصوصی درمیابد! حال آنکه بخش خصوصی در تکاپویی بی پایان برای نجات خود دست‌و‌پا میزند.

اشاره می‌کنم در حالی که بیش از چندین هزار نفر در سه‌ماهه اول سال ۹۷ از دست رفته است، تعلل‌ها، جلسات طولانی و بی‌اهمیتی به چنین موضوعاتی استدلالی ندارد.

متاسفانه این واقعیت است که سازمان‌ها و ارگان‌های متصل به دولت مفهوم «برند» و «سرمایه اجتماعی» را نمی‌فهمند.

حرفی با رسانه‌ها

در حالی خط تخریب با صریح نام بردن برندها دنبال می‌شود که برای تایید فعالیت آن‌ها این چنین برخورد نمی‌شود.

رفتار اصحاب رسانه که بیش از هر فرد دیگری مناسبات اداری و مراجع رسمی را می‌شناسند، در این موضوع عادی نیست. مطلب «خبرنگار اقتصادی و اقتصاد خبرنگاری» را بخوانید و یادتان باشد «سیل ما را با خود خواهد برد».

برداشت شخصی

در توییترم برخی حرف‌ها را نمی‌توانم بزنم. آنقدر کامنت و دایرکت موافق و مخالف برای همون چند کلمه شکل می‌گیرد که اصل حرف گم می‌شود.

اینجا به تفصیل و فارغ از دنبال‌کنندگانم می‌نویسم و برداشت شخصی من این‌ست که تولید جز به نفع مردم به نفع هیچ‌کس نیست. بنابراین نباید شکل بگیرد، رشد کند و توسعه یابد. وگرنه این همه موانع رسمی تولید و عدم پشتیبانی از تولید و تولیدکننده بعد ده‌ها سال طبیعی نیست.


پ.ن: بعد از نوشتن این مطلب دوستان شاکی شدن که چرا از اسنوا دفاع می‌کنی. من از اسنوا دفاع نمی‌کنم، از حقیقت دفاع می‌کنم. بقیش مشکل شما و کارفرمایان برج فرشته‌ست.

اسنوااحتکارشایعهفرشته
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید