چند صباحی است که رویکرد روزنامه ایران در میان این جنگ اقتصادی ایران خندهدار شده است! رسانه دولتی علیه حاکمیت و دولت مطلب مینویسد و به بهانه پوشش آزادی رسانه، عقاید یک فرد معلومالحال را ترویج میکند. حال آنکه صدا و سیما و دستگاههای نظارتی اخبار منتشر شده روزنامه ایران را نفی میکنند.
ماجرا چگونه ادامه دارد / قسمت سوم
پرده اول: روز پنجشنبه به نقل از یک سایت خبری، روزنامه ایران بدون سند از قول مرجان اسلامیفر، مطلبی را علیه شرکت «الف» از تولیدکنندگان داخلی مطرح میکند. مطلبی که با استناد به منابع فرضی آگاه بیان شده است. پس از انتشار این مطلب و حمایت چند سایت، تعزیرات حکومتی با بیانیهای موضوع را تکذیب می کند. موضوعی که برای روزنامه ایران گران تمام میشود.
کلاغ سیاه: احتکار اسنوا / از شایعه تا یه پولی بده واقعیش کنیم
پرده دوم: در روزهای بعد «روزنامه ایران» به جای جبران خبر اشتباه، به قلم همان نویسنده در مصاحبه با طحانپور، تولیدکننده را عامل مشکلات بازار میداند و با تیتر «تولیدکنندهنماها» مطلب خود را به نوعی دیگر بیان میکند و این بار نیز با فصله ای بسیار کم همان سایتها خبر را کار میکنند.
کلاغ سیاه: باخت تولید ملی به تولیدکننده نماها / وقتی تولیدکننده گریه میکند
پرده سوم: در روز بعد نیز پس از چاپ جوابیه که برای روزنامه ایران بسیار تمسخرآمیز بود، مطلبی (این بار بدون اسم نویسنده) از قول یک بنکدار پس از آه و ناله از تولیدکننده داخلی جمله جالبی مطرح می شود که در برای کسانی که فکر کنند کمنظیر است. بنکدار فرضی میگوید "امیدواریم واردات از سر گرفته شود"!
کدام واردات از سر گرفته شود؟
در حالی روزنامه ایران و برخی حلقههای وابسته به آن حمله مستقیم به برندهایی نظیر الجی، اسنوا، وست پوینت، مارشال و ... را جهتدهی میکنند که یک «غایب بزرگ» در پرونده احتکار، اختفا و عدم عرضه ثابت شده «چند ده هزار» قلم کالای لوازم خانگی وجود دارد.
با غایب بزرگ آشنا شوید؛ سامسونگ
از تخلف گمرکی 336 میلیاردی و جریمه 1500 میلیاد تومانی تا تخلف 3 هزار میلیاردی آن در لوازم خانگی از موضوعاتی است که سعی شده تا به گوش بازار نرسد. در حالی که احتکار سامسونگ محرز شده است و قاضی پرونده از محکومیت دو برند کرهای به صراحت حرف زده است، جای تعجب ندارد که چگونه روزنامه ایران اشاره ای به آن نکرده است؟! آیا می توان گفت «پای کمی پول در میان است»! البته شاید کمی «از بقیه به من چیزی نرسیده».
به هر حال هر آنچه سامسونگ برند خوب و محبوبی را برای خود ترسیم کرده است، عناصر پشت پرده آن در ایران نامطلوبند. از طریقه بدست آمدن ثروت هاشمنیا تا شراکت با ترامشلو (معاون احمدینژاد در شهرداری) و دست قدرتمند حضرت مشایی و داماد ترامشلو، موضوعاتی است که هنوز به آن پرداخته نشده است.
خبرگزاری دانا: جزئیات منتشر نشده از رابطه مالکان سامسونگ در ایران با تخریب میراث فرهنگی
سایت خبری مشرق: خیابانی که یک شبه پاساژ شد + عکس
البته این میان طحانپور میداندار ترامشلو است. رئیس اتحادیه فروشنگان لوازم خانگی داستانی شنیدنی برای تصاحب بی چون و چرای این منسب دارد که خود باید آن را تعریف کند. سرنخ ماجرا آنجاست که "چه کسی تعییی میکند به چه کسی نمایندگی لوازم خانگی خارجی داده شود؟".
همچنین او سخنگوی غیر رسمی سامسونگ است. تا آنجا که در دعوای دو شریک اصلی سامسونگ، حسین برخوردار(بنیانگذار و مالک کارخانجات شهاب با حمیدرضا هاشمنیا بر سر فعالیتهای ترامشلو، طحانپور چنین مطرح می کند "برخوردهایی با شرکت سامسونگ صورت گرفت که به علت مشکلات داخلی و مربوط به مدیر عامل قبلی سامسونگ بود. دیدهها و شنیدهها حاکی از آن بود که تخلفاتی در این شرکت توسط پسر مدیر عامل صورت گرفته بود." هرچند در نهایت دادگاه به نفع برخوردار تمام شده و سامسونگ محکوم شناخته میشود.
حرف آخر
شاید بعدتر ها از جلسات آنها در برج فرشته برایتان بیشتر نوشتم. مطالبی که از شنیدن آن ها عرق شرم بر پیشانی هر ایرانی مینشیند که پول با غیرت انسانها چه میکند و چه اهداف شومی را برای از بین بردن تولید واقعی دنبال میکنند.
با این همه پول چه میخواهید بکنید که سیر نمیشوید؟