همچنان که تعزیرات حکومتی نظارت خود را تشدید میکند و تولیدکنندگان نیز در تنگنا قرار گرفتهاند، واردکنندگان مسیری جدید برای احتکار خود یافتهاند. چرا که زمان همچنان به نفع واردکننده پیش میرود. نوسانات ارزی رو به بالا، واردکنندگان را برآن داشته تا با دلارهای دولتی که انباشته کردهاند، سفارشهای سنگینی را ثبت کنند. اما ورود این اجناس به بازار در فاصله زمانی دورتر قطعا سودی هنگفتی را نصیب آنها خواهد کرد. چرا که این اجناس که در کمتر از3 ماه، با قیمتهایی بیشتر از 2 برابر فروش میروند و ماههای آینده قطعا قیمت آنها نجومی خواهد شد؟ هر چند خرید با دلار 4200 صورت گرفته اما دلایل واردکنندگان نیز غیرمنطقی نیست و فروش را به قیمت روز اعلام خواهند کرد.
اما مسئله اینجاست که وارد کردن این اجناس در زمان حاضر میتواند بسیار خطرناک باشد. فشار سازمانهای نظارتی و اطلاعاتی و همچنین فشار افکار عمومی در مسئله اختفاء، احتکار و عدم عرضه باعث شده است که واردکننده مسیر انبارشی را دنبال کند که خارج از حیطه نظارتی قرار گیرد.
انبارهای گمرک!
گمرک در بخشنامه خود با توجه به شرایط کشور (که البته منطقیست) اجازه میدهد اجناس وارد شده، فرصتی 6 ماهه برای ترخیص داشته باشند. سوال اینجاست که اگر شرکت وارد کننده، به عمد، نخواهد اجناس خود را ترخیص کند چه؟ کجا بهتر از انبارهای گمرک؟
واردات؛ میراث سیاست های فاسد
هرچند ذاتا واردات اشتباه نیست اما کارکرد آن میتواند فساد برانگیز و تخریبگر باشد. زیرا میتواند منجر به شکلگیری شبکههای فساد، پولشویی، تعطیلی تولید و در نتیجه بیکاری و معضلات ناشی از آنها شود. بنابراین این مهم در هر کشوری دارای چشم اندازهای بلندمدت و برنامهریزیهای مقطعی برای تامین و تنظیم بازار و خرید زمان برای شکلگیری و تقویت تولید است.
اما متاسفانه در کشور ما واردات به عنوان یک منبع درآمد دولتی! محسوب میشود. یعنی در حالی که نفت باعث ایجاد عقب ماندگی تکنولوژیکی شده است، واردات نیز وزنه مضاعفی بر گردن تولیدکننده شده؛ پس اگر تولید وجود نداشته باشد، چگونه کاری برای حفظ چرخه مصرف-تولید بوجود آید؟
تولید؛ مفهومی فراتر از صنایع زمخت
تولید فقط به داشتن ماشین آلات نیست، حتی تولیدهای نرم افزاری نیز در حیطه حمایت در برابر واردات قرار میگیرند. هرچند واردات میتواند منجر به پیشرفتهشدن برخی صنایع منجر شود (الگو برداری و توان مهندسی ساخت) اما نحوه استفاده و مقطع زمانی آن بسیار مهم است. آزاد بودن واردات در مقطع «رشد» صنایع که خود را برای پرش به سمت بالا آماده میکنند، میتواند به شکست همیشگی آن قسمت منجر شود. همچنین برخی واردات از شرکت های بسیار بزرگی اتفاق میافتد که ممکن است سیاست کشورش باعث رشد آن شده و تولید کشور هدف توان رقابت قیمتی با آن را نداشته باشد. هرچند بتواند از لحاظ کیفی و تکنولوژیک با آن رقابت کند.
کلاغهای دیگر: آمریکا چگونه از صنایع و کالاهای داخلی خود حمایت کرد؟
در این میان کمی خودخواه باشیم
این درست است که یک کشور نیاز به تولید داخلی در همه زمینه ها را ندارد. اما در ایران باید این سوال پرسیده شود که بالاخره سیاست های اقتصادی ایران برای حمایت از کدام تولیدات بخش خصوصی بنا نهاده خواهد شد؟ زیرا تولید یعنی شغل. واردات نیازی به ایجاد شغل ندارد. 10 نفر و 30 خط تلفن که برای 1 نفر خواهند بود میتواند به اندازه تولید 10 کارخانه ایرانی وارد کرده و بفروشند. این چیزی است که بتواند چرخه مالی کسب و کار شما را تامین کند؟