در دفعات محدودی که گذرم به میدان و خیابان انقلاب افتاده است، یک موضوع به خصوص، واقعا حالم را خراب کرده است: تبلیغ موسسات برای نوشتن مقاله و پایاننامه دانشجویی. این عرضه خدمات، البته متکی به تقاضای قابل توجه از طرف جامعه دانشجویی است که نمونههای فراوانی از این درخواستهای نامشروع و غیر علمی را، هر روز در اینباکس شخصی و یا در شبکههای اجتماعی میبینم. از بابت این موضوع، دل همه دوستداران علم و آموزش در ایران، به معنای واقعی کلمه، خون است.
مواد مخدر، زمانی که وارد بدن میشوند، عملکرد سیستم عصبی را مختل میکنند و کمترین اثر مشهود آنها، کاهش حس درد در بدن مصرف کننده ماده مخدر است. برخی از انواع مخدرها، مانند هروئین، الگویی بسیار شبیه به سلولهای عصبی دارند و میتوانند یک سیگنال و تحریک عصبی واقعی را، شبیهسازی کنند. این قابلیتها، نهایتا مواد مخدر را قادر میکنند که حس سر خوشی و تخدیر در فرد معتاد به وجود بیاورند و اصطلاحا، نشئگی حاصل شود.
اتفاقی که در فضای تحصیلات دانشگاهی ما افتاده است، دقیقا مشابه با عملکرد مواد مخدر است. عدهای، به جای دانشجوی کارشناسی، کارشناسی ارشد و حتی دکتری، مقاله مینویسند، پژوهش میکنند و پایاننامه تدوین میکنند. حتی در مواردی، نگارش کتاب هم از جمله خدماتی است که در این بازار فاسد، ارائه میشود. نتیجه، یک نشئگی علمی است، که در قالب دکترها و مهندسهای قلابی خودش را نشان میدهد و دیر یا زود، قطعا خماری سختی در انتظار این افراد و البته کل جامعه ایران است.
اعتیاد به مواد مخدر، بلای خانمانسوزی است که زندگی هزاران خانواده را، به نابودی کشانده است. اما تاثیر اعتیاد، هر چند بزرگ باشد، از حیطه خانواده و دوستان فراتر نمیرود. اما اعتیاد به تخدیر علمی، بلایی است که همه نسلهای بعدی کشور را میسوزاند. از طرفی این بلا، مانند اعتیاد به ماده، علایم ظاهری و ملموس چندانی هم ندارد و این، خطر انحراف علمی و پژوهشی را، بیشتر هم میکند. چرا که اساسا متوجه نیستیم در چه شرایط خطرناکی قرار داریم.
فقط کافی است به ۲۰ سال بعد فکر کنیم. با مشکلاتی که در نظام آموزشی است، با فاصله گرفتن جوانان از تحصیل و دانش، و با این میزان از تقلب علمی گسترده در کشور، واقعا قرار است چند سال بعد، کجای دنیا باشیم؟ شاید بهتر باشد در کنار «ستاد مبارزه با مواد مخدر»، یک حرکت جدی با ایجاد «ستاد مبارزه با تقلب علمی» آغاز شود و این بلای خطیر را از سر کشور عزیزمان ایران، به دور کند. ای کاش این موضوع، پیش از آن که دیر شود، در مرکز توجه و اقدام فوری قرار گیرد.
پینوشت برای برخیها: ارسال ایمیل به یک فرد علمی و مدرس دانشگاه، و طرح این درخواست که «برای من مقاله بنویس»، «برای من مقاله ترجمه کن»، «برای من کتاب بنویس»، «پایاننامه مرا جمع کن»، «تز دکتری مرا بنویس» و مواردی از این قبیل، یک کار بسیار شنیع و ناپسند است. هیچ وقت این کار را انجام ندهید. مثل این است که از کسی بخواهید، برای شما «مواد مخدر» فراهم کند.