چیرو هوندا در سال 1906 در روستایی كوچك، در ژاپن به دنیا آمد.نام او «سوئیچر هوندا» است. او موسس شرکت هوندا و سازنده اتومبیل ها و موتور سیکلت هایی به همین نام می باشد.
هوندا بعضی اوقات به مطالعه مجله ای بنام "دنیای چرخها" میپرداخت. روزی هنگام ورق زدن آن مجله چشمش به یك آگهی استخدام افتاد. شركت آرتی شوكاتی توكیو، به یك شاگرد تعمیر كار نیاز داشت. او از آن شركت تقاضای كار كرد، كه با آن موافقت شد.بیست ساله بود كه مدیر به او پیشنهاد کرد،شعبه ای از شركت آرت شوكاتی در دهكده اش باز كند. او مجبور بود كه گاهی تمام شب را نیز كار كند.هوندا به این فكر افتاد كه در 30 سالگی نخستین اختراع خود را به ثبت برساند.هوندا به این فكر افتاد كه از رئیس خود جدا شود، تمام اندوخته خود را به خرید توكای شویكی اختصاص داد.
در سال 1938 آقای هوندا دانشجوی فقیری بود که آرزو داشت یک حلقه پیستون طراحی کند و آن را برای تولید به شرکت تویوتا بفروشد. او هر روز به دانشگاه می رفت و شبها تا دیروقت به طراحی پیستونش می پرداخت.پس انداز کمش را هم صرف خرید قطعه برای طرحش میکرد. اما باز هم به جایی نرسیده بود، سرانجام مجبور شد جواهرهای زنش را هم بفروشد، پس از سالها تلاش او پیستونی را که مطمئن بود کارخانه تویوتا خواهد خرید، طراحی کرد اما تویوتا پیستون را نخواست.هوندا در دانشگاه با تحقیر و تمسخر دانشجویان و استادان روبرو شد که او را بخاطر ساختن چنین وسیله مضحکی دیوانه می پنداشتند.
آیا هوندا ناراحت و عصبانی بود ؟ خیلی
آیا وضع مالی اش هم بد بود ؟ بله خیلی بد !
آیا از کار دست کشید ؟ به هیچ وجه
بر عکس او دو سال دیگر صرف ادامه تحقیق های خود برای ساختن حلقه پیستونی کرد. او کلید موفقیت را داشت :
1) تصمیم گرفت که چه می خواهد
2) به فعالیت پرداخت
3) مدام روش کار خود را تغییر می داد و قابلیت انعطاف داشت
نخستین رینگ و پیستونهای او آنطور که باید و شاید با استاندارد های معمول آن زمان مطابقت نمی كرد و قابل عرضه نبود. سنگینی بار مسئولیت كمر هوندا را خم كرده بود. پس از گذراندن دوره نقاهت، هوندا با كوله بار مختصری از اطلاعات فنی به كارخانه بازگشت تا تولید رینگ و پیستون را با كیفیت برتر از سر بگیرد.او در این بازی برنده شد او موسسه تحقیقات هوندا را پایه گذاری كرد.
سرانجام، پس از بیش از دو سال، طرح خود را بهبود بخشیدو این بار تویوتا آن را خرید. پس از آن آقای هوندا تصمیم گرفت کارخانه تولید حلقه پیستون را تاسیس و راه اندازی کند. اما برای ساختن کارخانه احتیاج به سیمان داشت و دولت ژاپن هم که خود را برای جنگ جهانی دوم مهیا می کرد، دچار کمبود شدید سیمان شده بود اما هوندا عزم خود را جزم کرده بود تا این کارخانه را بسازد. او با گروهی از دوستانش هفته ها شبانه روز کار کرد تا راهی برای ساختن سیمان یافت. او کارخانه اش را ساخت و سرانجام توانست حلقه های پیستونش را تولید کند.
داستان هوندا به همینجا ختم نمی شود،در طول جنگ آمریکا، کارخانه را بمباران کرد و بیشتر آن را نابود ساخت و او مجبور شد کارو کسبش را به تویوتا بفروشد. وقتی جنگ پایان گرفت، وضع کشور ژاپن بسیار آشفته بود، ذخایر کشور بسیار پایین آمده بود. گازوئیل جیره بندی شده و در بعضی مناطق، نایاب شده بود « آقای هوندا » حتی برای اتومبیلش گازوئیل نداشت تا برای خانواده اش از بازار خرید کند اما او بجای ناامید شدن، سوال نیرومندی از خودش پرسید: چه راه دیگری برای تامین غذای خانواده ام دارم ؟ چگونه میتوانم چیزهای کمی که هم اکنون دارم به بازار بفروشم ؟
«هوندا» موتور کوچکی در اتاقش دید.ناگهان به فکرش رسید آن را بر روی دوچرخه اش سوار کند، در آن لحظه بود که اولین موتور سیکلت جهان ابداع شد . او با اختراع جدیدش به بازار میرفت و برمی گشت، در طی زمان او تصمیم گرفت کارخانه جدیدی تاسیس کند و به تولید موتور سیکلت بپردازد، اما او پولی نداشت و وضع مالی ژاپن هم بسیار آشفته بود.« هوندا » چگونه میتوانست موفق شود؟
ولی هوندا بجای اینکه بگوید هیچ راهی نیست و ناامید شود ،به ایده ای جدید رسید.او تصمیم گرفت نامه ای به صاحبان فروشگاه های دوچرخه در سراسر ژاپن بنویسد و بگوید که برای تولید وسیله نقلیه جدید و ارزان و قابل استفاده برای همگان، طرحی دارد که می تواند تمام ژاپن را به حرکت در آورد، هوندا در نامه اش خواسته بود که صاحبان فروشگاهها در طرح او سرمایه گذاری کنند. از 18 هزار صاحب فروشگاه دوچرخه که نامه هوندا را دریافت کردند ،3 هزار نفر برایش پول فرستادند و او توانست اولین سری موتور سیکلت خود را تولید کند. به طور حتم فکر می کنید این طرح با موفقیت فراوانی روبرو شد ، مگر نه ؟ خیر این طور نیست.
هوندا با شكوفائی مجدد حرفه اش در سال 1948 ، یك كارگاه موتور سیكلت دایر كرد.
موتور سیکلت اولیه بیش از حد بزرگ و سنگین بود و تعداد محدودی آن را خریدند ، بنابراین هوندا با دیدن عیب موتور سیکلت ،بجای اینکه ناامید شود تغییر رویه داد. او تصمیم گرفت موتور سیکلت را سبکتر و کوچکتر کند « هوندا نام محصول کوچک شده را بچه خرس گذاشت . موتور سیکلت جدید بلافاصله در سراسر کشور مورد استقبال قرار گرفت و جایزه امپراتوری را برای هوندا به ارمغان آورد، همه با حسرت به او نگاه میکردند و به شانس او در رسیدن به چنین طرحی غبطه می خوردند.
آیا هوندا با خوش شانسی به اینجا رسیده بود ؟ یا خیر . او با کار سخت و آگاهی صحیح به موفقیت دست یافت و امروزه شرکت هوندا از موفقترین شرکتهای دنیاست. چون آقای هوندا هرگز تسلیم و ناامید نشد، او مطمئن بود که اگر انسان عزم خود را جزم کند،همیشه راهی برای پیروز شدن وجود خواهد داشت.
چند سال بعد تولیدات شركت هوندا همه جا پیچید و مدلهای گوناگون آن به بازار های جهان عرضه شد. شركت هوندا در سال 1962 به طور رسمی اعلام كرد كه به جرگه تولید كنندگان اتومبیل پیوسته است. زندگی هوندا را با دستور العمل هایی كه برای كسب موفقیت در پنج عبارت زیر خلاصه كرده به پایان می رسانیم.
1- همواره بلند نظر و با نشاط باشید.
2- به نظرهای معقول اهمیت دهید، به اندیشه های تازه توجه داشته باشید و اوقات خود را صرف بهبود تولید كنید.
3- كارتان را دوست داشته باشید و بكوشید تا آنجا كه ممكن است كار را برای خود دلپذیر كنید.
4- بی وقفه تلاش كنید تا آهنگی موزون و آرام به كار خود بدهید.
5- ارزش تحقیق و تلاش را در نظر داشته باشید.
و اما هوندای موتور سوار، درست است "سوئی چیرو" برای مدتی در مسابقات موتورسواری شركت میكرد. با وجود علاقه شدید سوئی چیرو این دوره بسیار كوتاه و عاری از هرگونه موفقیتی بود. او معمولا با موتورسیكلتهای ساخت خود كه حاصل تجربیات شركت آرت شوكای و تجهیزات كهنه موتورهای اسقاطی بودند، در این مسابقات شركت میكرد. سوئی چیرو در یكی از همین مسابقات در سال 1936 به شدت مصدوم شد و پس از آن تلاش كرد تا فرصت قهرمانی را برای سایر جوانها فراهم كند.
اولین باری كه سوئی چیرو به راحتی گریست:
كسب مقام در مسابقات Tourist Trophy، در سال 1961 با موتورسیكلتهای تولید كارخانجات هوندا، موفقیتهایی نبودند كه بتوان ساده از كنار آنها گذشت.
سوئی چیرو در این سری از مسابقات حضور داشته و خود از نزدیك شاهد پیروزی تیم مسابقات كارخانجات هوندا بود. سوئی چیرو از این لحظات به عنوان لحظاتی وصف ناشدنی یاد كرد و در خاطرات خود گفته است: «تلاش و تحمل سختیها از همان كودكی در زندگی من نقش اساسی داشتهاند و من همیشه سختكوش بودهام.
من برای از پیش برداشتن موانع و ناملایمات تلاش میكردم و هیچ وقت به چشمهایم اجازه خیس شدن نمیدادم. این موضوع باعث شده بود كه من خیلی سخت گریه كنم و خوشحالی و یا ناراحتیهایم را با هر چیز به جز اشكهایم برملا سازم، اما در آن لحظات من هیچ مقاومتی نمیتوانستم از خود نشان بدهم من میگریستم و تنها نیازم این بود كه تمام كارمندان كارخانجات هوندا را یك به یك در آغوش بگیرم، كسانی كه در این موفقیت حتی بیشتر از من نقش داشتند.
این جمله معروفترین شعار تبلیغاتی كارخانجات هوندا است كه منجر به فروش چشمگیر این موتور در كشور آمریكا در اواخر دهه 1950 شد. در همان زمان، هوندا به طور رسمی اعلام كرد كه كارخانجات موتورسیكلتسازی وی در آینده نزدیك تمام رقبای خود را پشتسر گذاشته و بازارهای جهانی را از آن خود خواهد كرد.
پیشبینی وی از دید بسیاری از صاحبنظران یك بولوف تبلیغاتی و از سوی برخی دیگر غیرمنطقی و ایدههای بلندنظرانه رئیس یك شركت تازه به دوران رسیده میآمدتاریخچه كارخانجات موتورسازی هوندا به تولد مردی باز میگردد كه از كودكی رویای موتور را در سر میپروراند؛ عشق موتوری كه در 17 نوامبر 1906 در یاما هیگاشی ژاپن متولد شد.
عزم راسخ و روح ریسكپذیر سوئی چیرو هوندا ریشه در دوران كودكی او داشت. وی در خانوادهای متوسط متولد شد و تحت نظر پدری آهنگر پرورش یافت. جیهی هوندا مرد آهنگری بود كه در مواقع لزوم به كارهایی نظیر دندانپزشكی نیز اقدام میكرد.
جی هی ارزش كار سخت، تلاش و اراده را از همان كودكی به فرزندش آموخت و سوئی چیرو به زودی صیقل دادن لبههای برنده ابزار آلات كشاورزی و ساختن اسباببازیهای ساده برای خود را آموخت. كار كردن در آهنگری پدر باعث كثیف بودن دائمی صورت و دستهای او میشد و به همین خاطر همكلاسیهایش او را روباه دماغ سیاه صدا میكردند.
عشق موتور از همان كودكی در خون او بود و یكی از بزرگترین سرگرمیهای وی، تماشای موتور كوچكی بود كه به منظور تامین نیروی محركه كارخانه برنجكوبی مجاور منزل آنها به كار میرفت. سر و صدای موتور برای همگان سرسامآور و برای سوئی چیرو سحرانگیز بود. سوئی چیرو ساعتها در مقابل كارخانه برنج كوبی به سر و صدای موتور گوش میداد و به رویای بزرگ خود یعنی كسب مقام و شهرت جهانی در مسابقات موتورسواری میاندیشید.
شركت آرت شوكای:
در سال 1922، هوندای 15 ساله بدون هیچگونه تحصیلات فنی به عنوان شاگرد تعمیر كار به استخدام شركت تعمیرات اتومبیل آرت شوكای درآمد. كار سوئی چیرو در آن بازه زمانی بر ماشینهای مسابقه آرت دایملر متمركز بود.
ساكی باها را راننده مسابقات ماشینسواری برای اولین بار با ماشین آرت دایملر در مسابقات رالی Tsurumiشركت كرد و توانست مقام اول را كسب كند. فردی كه به عنوان مكانیك وی را همراهی میكرد سوئی چیروی 17 ساله بود. هوندا به منظور افزایش دانش فنی و پرورش استعدادهای ذاتی خود در آموزشگاه فنی ثبتنام و به كسب تخصص لازم در زمینه موتور و خودروسازی پرداخت.
نیاز به ساخت بخشهای پیشرفته ماشینهای آرت دایملر مهمترین محرك سوئی چیرو در مراحل بعدی كار بود.در سال 1928 هوندای جوان به اصرار رئیس خود به افتتاح و اداره یكی از شعب شركت آرت شوكای در هاماماتسو اقدام كرد. بدینترتیب وی توانست گامهای اولیه در زمینه كارآفرینی و نوآفرینی را به طور مستقل و بدون هیچ سرمایه مالی هنگفت بردارد.
علاقه به وسایل نقلیه موتوری، اراده آهنین، تلاش روزافزون و استعداد خدادادی مهمترین عواملی بودند كه در كسب موفقیتها و غلبه بر ناكامیها وی را یاری میكردند.
هوندا با تكیه بر دانش جدید فنی و تجربیات كذشته به ساخت و تولید رینگهای پیستون پرداخت. اگرچه تولیدات اولیه این محصول، كیفیت لازم را نداشته و با استانداردهای معمول مطابقت نمیكرد، اما سوئی چیرو دست از تلاش برنداشت و به منظور گسترش تحقیقات و پرورش خلاقیت و نوآوری گروهی موسسه تحقیقاتی فنی هوندا را پایهگذاری كرد.
تحقق رویای بزرگ:
كارخانجات موتورسازی هوندا با مسوولیت محدود در سپتامبر 1948 در هاماماتسو افتتاح شد كه بزودی جایگاه مناسبی را در ساخت و تولید موتورسیكلت كسب كرد.در ابتدا شركت، موتورهای بنزینی كوچك و كار كرده را خریداری كرده و پس از بازسازی بر روی دوچرخه نصب میكرد و بدینترتیب وسایل نقلیه سبكی را در اختیار كارگران ژاپنی میگذاشت.
موتورسیكلت مدلC به عنوان نخستین تولید كارخانجات هوندا به زودی وارد بازار شد. عرضه نسبتا موفقیتآمیز این موتور تلاش و جدیت هوندا و كاركنان وی را برای عرضه مدل جدیدتر افزایش داد.موتورسیكلت مدل D با نام رویای D به زودی جای موتورهای مدل C را در بازار پر كرد. نامگذاری هوشمندانه این موتور توجه تمام ژاپنیها را به خود جلب كرد.
رویای D، تحقق رویای بزرگ هوندا، كاركنان و كارگران كارخانه و حتی جامعه ژاپن پس از جنگ جهانی دوم بود. مهمترین ویژگیهای مدل جدید موتورسیكلتهای هوندا ارزان بودن، مصرف بهینه سوخت و اولویت در كیفیت بود اینها باعث محبوبیت روزافزون این كالا در جامعه ژاپن شد و آن را در صدر پر فروشترین موتورهای ژاپن قرار داد.
پنج سال پس از ركود اقتصادی اوایل دهه 1950، كارخانجات هوندا توانستند جایگاه بهترین تولیدكننده در كشور ژاپن را از آن خود كنند و در صدر پرفروشترین موتورسیكلتها قرار گیرند، اما این جایگاه نمیتوانست جوابگوی سوئی چیروی بلندنظر باشد. سوئی چیرو تنها به یك نقطه چشم داشت و آن نیز كسب جایگاههای جهانی در تولید موتورسیكلت بود.
عرصه جدید موفقیتهای سوئی چیرو :
هوندا باور داشت كه كمپانیها و شركتهای ژاپنی میتوانند از دستورالعملهای مبتنی بر تجارت آمریكایی و تكیه بر سود شخصی بهرهمند شده و موفقیتهای بیشتری را كسب كنند.سوئی چیرو در سال 1959 به تحقیقاتی همهجانبه در جهت شناسایی و كشف پتانسیلهای خارجی اقدام كرد.بهرغم تلاش و توصیههای كارشناسان اقتصادی، هوندا كشور آمریكا را برای سرمایهگذاری انتخاب كرد. توصیههای كارشناسان اقتصادی مبنی بر فروش پایین موتورسیكلت در آمریكا و دلایلی از این قبیل نتوانستند هوندا را از تصمیم خود منصرف كنند.
هوندا با استناد به بازارهای روبه رشد آمریكایی و ورود آنها به بازارهای جهانی و مشورت با مشاور مورد اعتمادش فوجی ساوا، كارخانجات آمریكایی موتورسیكلت هوندا AHMC را بطور رسمی به عموم مردم آمریكا معرفی میكرد.
این كارخانجات با سرمایهای بالغ بر 250.000 دلار آغاز به كار كرد.فروشندگان آمریكایی موتورسیكلت به دلیل عدم اعتماد به موتورسیكلتهای هوندا از عرضه و فروش آنها در فروشگاههای خود سر باز زدند، به همین دلیل اولین محصولات هوندا در آمریكا در فروشگاههای ماشینآلات مكانیكی و كالاهای ورزشی عرضه شدند.
عدم محبوبیت جهانی ژاپن پس از جنگ جهانی برای مردم آمریكا كه هنوز خاطرات تلخ جنگ را به خاطر میآوردند از مهمترین دلایل عدم استقبال مردم آمریكا از این كالا بود، تا جایی كه حتی عواملی نظیر مصرف سوخت كم، طرح زیبا و برتری كیفیت نتوانست جایگاه مناسبی برای موتورسیكلتهای هوندا كسب كند.
موتورهای هوندا در بازار، توانایی رقابت با وسایل نقلیه آمریكایی را نداشتند. محبوبیت وسایل نقلیه آمریكایی به دلیل سریع و راحت بودن، تمام نقاط مثبت هوندای تازه وارد را تحت الشعاع قرار میداد.
تازه وارد بینالمللی:
در بحبوحه مشكلات ناشی از كارخانجات نو پای آمریكایی، سوئی چیرو در حال فراهم كردن مقدمات شركت در سلسله مسابقات موتورسواری Tourist Trophy بود. شركت در مسابقات موتورسواری آرزوی دیرینه سوئی چیرو بود و به زودی نام او را به عنوان تولیدكننده موتورسیكلت به جهانیان معرفی كرد.
تلاش پنج ساله هوندا با كسب مقام اول مسابقات در سالهای 1959 و 1961 همراه شد.دریافت جایزه تولیدكننده برتر سال 1962 و تبلیغات گسترده و پرهزینه، شهرت سوئی چیرو و موتورسیكلتها او را به اوج رساند. ویژگیهای برجستهای نظیر قابل اعتماد بودن، مصرف بهینه سوخت، سهولت در كاربرد و نگهداری و نیز طراحی منحصر بهفرد، در مدت كوتاهی رقبا را از میدان خارج كرده و منجر به فروش میلیونی این موتورسیكلتها شد.
15 سال پیش از آن نیز موتورسیكلتهای تازه وارد هوندا در مدت كوتاهی رقبا را كنار زده و در صدر جدول پرفروشترین موتورسیكلتهای ژاپن جای گرفت. یك بار دیگر تاریخ تكرار میشد اما نه در ژاپن و نه حتی در آمریكا، بلكه در سرتاسر جهان.تكرار تاریخ اتفاقی نبود.
اراده آهنین، تلاش بیوقفه، روح ریسكپذیر، درایت و آگاهی ذاتی و بهرهگیری از استعدادهای خدادادی عواملی بودند كه موفقیت و شهرت را برای این چشم بادامی ریز نقش به ارمغان آورده بودند.هوندا، تلاشهای بشردوستانه و خیرخواهانه زیادی انجام داد كه شهرت او را بیشتر كرده و باعث نقش بستن نام او در افكار جهانیان شد.
شلیك نهایی؛ تسلط بر صنعت خودروسازی:
در سال 1969 كارخانجات آمریكایی هوندا، محصولات اتومبیل و كامیون خود با عنوان N600 سدان را وارد بازار كرد. اما این سوال در افكار عمومی كه سالها با محصولات موتورسیكلت هوندا آشنا بودند، نقش بست: «آیا كارخانجات معتبر تولید موتورسیكلت میتواند خودروهایی مرغوب با كیفیت و ایمنی لازم را وارد بازار كند؟»
در سال 1972 همزمان با رشد صنعتی كشورهای در حال پیشرفت و روند روبهرشد ساخت كارخانجات، مساله آلودگی محیطزیست مطرح شد و محصولات هوندا به دلیل تولید آلودگی كمتر مورد حمایت گسترده قرار گرفتند. حمایت رسمیدولت آمریكا از محصولات این كارخانجات یكی از این موارد بود.
قواعد پیشرفت:
سوئی چیرو هوندا تولیدكنندهای بود كه در اكثر موارد منتظر درخواست بازار نمیماند. او محصولات شركت را با نهایت دقت و با در نظر گرفتن سلایق موتورسواران طراحی كرده و به بازار عرضه میكرد. بسیاری معتقد بودند او خواسته تمام موتور سواران را میداند.
Benly در سال 1959، CB77 در سال 1961، CB750 در سال 1969 و Gold wing Gllooo در سال 1975 نمونههایی از تولیدات كارخانجات هوندا هستند كه مورد توجه جوانان و موتور سواران قرار گرفته و با تقاضای شدید بازار مواجه شدند.
كارخانجات موتورسازی هوندا از دیر باز به تولید محصولاتی بر پایه مهندسی و فناوری معروف بوده است. هوندا به منظور موفقیت در قبضه بازار، ارتباطی نزدیك با مشتریان موتورسیكلتهای خود داشت و همین امر باعث موفقیت روز افزون او میگشت.
كارخانجات هوندا سالها پس از بازنشستگی وی نیز بر پایه همان اصول یعنی تولید محصولاتی با كیفیت برتر، تكیه بر دانش و فناوری جدید، در نظر گرفتن سلایق و توقعات موتورسواران و احترام به حقوق شهروندی در تولید محصولاتی با آلودگی كمتر گام برمیدارند.
عملكرد محدود، تفكر جهانی:
كارخانجات موتورسیكلت هوندا با تولید بیش از 100 میلیون دستگاه، جایگاه بزرگترین كارخانجات تولید موتورسیكلت جهان و در صنعت خودروسازی مقام هفتم را از آن خود كردهاند. هماكنون كارخانجات هوندا با تولید سالانه بیش از 10 میلیون موتورسیكلت، اسكوتر، دستگاههای چمنزنی، تراكتور و تجهیزات فنی جایگاه محكمی را در این صنعت به خود اختصاص داده است.
افتخار كسب تمام این موفقیتها از آن مردی است كه پس از جنگ جهانی دوم و مشكلات ناشی از ركود اقتصادی دهه 1960 قاطعانه بر اصول خود- تولید ملی در گرو بازاریابی جهان- اصرار ورزید.او معتقد بود اقتصاد كشورها تنها با زیر نظر داشتن بازارهای جهانی میتوانند به موفقیت دست پیدا كنند.سوئی چیرو مدیری بود كه نمیتوانست میز كار خود را برای دو ساعت متوالی تحمل كند.
وی همیشه در سالن تولید كارخانجات یا موسسه تحقیقاتی هوندا بهسر میبرد و معتقد بود كه موفقیتهای بزرگ اقتصادی در سالنهای تولیدی رقم میخورد.
بازنشستگی هوندا:
«كارخانجات هوندا همیشه چند گام جلوتر از زمان خود در حال حركت بوده است. جوانگرایی، طراوت و برخورداری از رویاهای بزرگ مهمترین دلایل جهانی بودن كارخانجات هوندا است.»سوئی چیرو در بیستوپنجمین سالگرد تاسیس كارخانجات هوندا پس از گفتن این جملات اعلام بازنشستگی كرد و كارخانجات هوندا را در اختیار جوانترها گذاشت. بر خلاف تصور عموم هوندا تمامی مناصب و مسوولیتهای خود در كارخانجات هوندا را واگذار و به عنوان مشاور عالی به فعالیت در كارخانجات هوندا ادامه داد.
پایان راه مردی كه هنوز زنده است:
سوئی چیرو هوندا بزرگ مرد صنعت موتور و خودروسازی در سال 1991 در سن 85 سالگی از دنیا رفت.