عالم زاده انصاری
عالم زاده انصاری
خواندن ۳ دقیقه·۱ سال پیش

آیا از حریم خصوصی چیزی مانده است؟


آیا از حریم خصوصی چیزی مانده است؟
میروی که گواهینامه بگیری (تهران و شهرستان هم ندارد) برای عدم اعتیاد یک آزمایش ادرار می گیرند متاسفانه و با کمال تعجب، به بهانه های احمقانه بجای تفتیش از روی لباس، به همراه مراجعه کننده یک نفر به دستشویی می فرستند! حالا من از پوست کلفت ها بودم و با هزار بحث و جدل درمورد عقاید خودم، جلوی این مسئله ایستادم و کسی همراهم نیامد، اما از بالا تا پایین مسئولین واحدِ مورد نظر را مورد خطاب قرار دادم که آقا این همه آدم که می آیند حریم خصوصی دارند و از آن بالاتر ما مسلمانیم و این تجاوز به حریم اعتقادی ماست، کسی گوش نداد و فقط توجیه هایی در باب امنیت!
مسلمانان هموطن، شاید از فردا به نام امنیت یا بهداشت می توانید لخت شوید!!!!
این فاجعه را به امام جماعت نزدیک ترین امام زاده گفتم پیر مرد کمی فکر کرد و گفت فکر نکنم چنین باشد، به ایشان گفتم همراه من بیایید و ببینید که این فساد چگونه ریشه می دواند و آنگاه با قدرتی که دارید، جلوی آن را بگیرید. بهانه آورد که کاری دارم و حتی برای صحبت و نصیحت همراهم نیامد!. توجه کنید من حتی به ایشان گفتم نصیحتشان کنند و باز قبول نکرد!
شاید نهی از منکر فقط برای ضعفاست!
سالها پیش در زمان طاغوت، گروهی از ایرانیان با کمک هموطنان به صورت نایب الزیاره به سمت عراق رفتند ولی در مرز عراق مرزبانان عراقی، خواستند همه حتی خانمها را بازرسی بدنی کنند، جمعی از گروه، با ناراحتی برگشتند و جمعی این خفت را پذیرفتند و زیارت کردند!
وقتی همه برگشتند، دسته جمعی به خدمت مرجع تقلدیشان رفتند و از زیارتی که کرده یا نکرده بودند گفتند ولی گروه دوم که زیارت کرده بودند آنچنان دچار اندوه شده بودند که میگفتند کاش هرگز نرفته بودیم. که البته با سوال و ناراحتی آن مرجع گرانقدر در اثر این حادثه، مواجه شدند که چرا رفتید؟! عبادت به قیمت گناه، گناه است نه عبادت!.
اما گروه اول که از زیارت منصرف شده بودند فقط ناراحت این بودند که چرا آقا امام حسین را نتوانستند زیارت کنند والبته این درد، خیلی کمتر از دردی بود که گروه دوم می کشیدند.

برای تزریق به بخش تزریقات برادران می روم، و با کمال ناباوری با پرستار خانم مواجه می شوم و از خیر تزرق می گذرم! ، آیا در درمانگاههای کلان شهر یک پرستار یا پزشک آقا یافت نمی شود؟!

بیمارستانی در تهران، برای بستری پدرت می روی و هزاران پرستار خانم با دوصد قلم آرایش در بخش قلب مردان به خدمت مشغولند، مگر پرستار آقا به میزان کافی نداریم!

برای سونوگرافی می روی مسئول سنوگرافی برای آقایان خانم است و تو خجالت می کِشی که درمان شوی و مانند دیوانگان باید به چندین جا سربزنی تا شاید بیابی!

تفتیش و معاینه بدنی تا جاهای خصوصی افراد، در استخدام نیروهای نظامی و دردسرهای اخلاقی آن، انسان دینداری چون من و شما که بماند! و در نتیجه انصراف از حضور در نظام!

آنجا که سرباز دژبان را که از دور دستها آمده بدون دیدن یک روانشناس برای تاییدِ صلاحیتِ روانیِ داشتنِ سلاح!، با سلاح جنگیِ روز مجهز می کنیم و ایشان با همان سلاح می رود و دختری را که به او جواب رد داده، به زور اسلحه می رباید، و هزار دانای دلسوز لزوم تشخیص سلامتِ روحیِ افرادِ نظامی را در قانون خواستار می شوند، حرفی از امنیت نیست اما جایی که خط قرمزِ تمامِ ادیانِ آسمانیست، مانند گِل در زیر پاهایمان لگد می شود و کسی پاسخگو نیست.

آقا در کشورهای مسیحی و گاهاً بی دین، نیز برای این نوع تفتیش ها محدودیت هایی گذاشته اند و امنیت را خارج از محدوده شخصی افراد قرار داده ولی مسئولیت و تاوان و خسارات آن را پذیرفته اند، تا حریم خصوصی و آزادی فردی و حتی حقوق انسانی لگدمال نگردد.

سیستم ما که در آن بیماران جنسی با نگاه آلوده مانند قوم لوط، با قدرت فراقانونی ای که از نبود قانون به دست آورده اند، امنیت دینی، شخصی و انسانی را هدف قرار داده اند.

آقا و خانم عزیز آیا ما از مسلمانی جز نامش چه با خود داریم؟!

حریم خصوصیدین‌داریامنیتامام جمعه
عاشق یادگیری و حل مسئله ، ملقب به روح آب
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید