در حال حاضر تهدیدهای منطقه ای مانند شبه طالبانی و شبه داعشی از مهمترین تهدیداتی است که بازگشت به اندیشه های شهید بهشتی موثرترین و کارآمدترین ابزار برای واکسینه کردن جامعه در برابر این تهدیدات است.فرشاد مومنی عضوهیات علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی چهارشنبه هفته گذشته درمراسم رونمایی از کتاب”آزادی مترقی اندیشه شهید بهشتی” در موسسه مطالعات دین و اقتصاد بتدا با بیان علل گرفتاریهای اقتصاد ایران و لزوم رفتن به سمت بازگشتی بنیاد گرایانه به عنوان راهی برای برون رفت از مشکلات بازار پول و … گفت: آنچه انقلاب اسلامی در زمینه های مشروع و قانونی وعده داده بود مانند عدالت اجتماعی، استقلال اقتصادی وهر یک از آرمانهای دیگر با زیر ذره بین قراردادن آنها ملاحظه می کنیم که اوضاع غیر قابل توجهی پیدا کرده ایم.
وی با بیان اینکه برای بازگشت به بنیادها اندیشه نظام جمهوری اسلامی ایران بیش از هر کس دیگر تحت تاثیر اندیشه های آیت الله شهید بهشتی قرار دارد، افزود: برداشت ما این است اگر این بازنگری انجامشود می توانیم متوجه شویم که در چه نقاطی از آن مسیر انقلاب اسلامی فاصله گرفته ایم.همچنین می توانیم مسیر اصلاح وبهبود را بر اساس چارچوب اندیشه ای شهید بهشتی پیدا کنیم.این بازگشت بازگشت یاست که نه تنها مارا به سمت بهبود و اصلاح رهنمون می کند بلکه می تواند ایران را دربرابر بسیاری از آفت ها و آسیب هایی که در طسح منطقه با آن روبرو هستیم، نجات دهد. به طور معلوم تهدید اندیشای و عملی جریانهای شبه طالبانی، شبه داعشی و… در حال حاضر یکی از مهمترین تهدیدهای منطقه ای محسوب می شود که بازگشت به اندیشه های شهید بهشتی موثرترین و کارآمدترین ابزار برای واکسینه کردن این تهدید است و از آن مهمتر اینکه بنام داعش، طالبان و ..به بدترین شکل امروز در سطح جهان از اسلام دفاع می کند و آن عناصر گوهری و نورانی اسلام را می تواند از طریق اندیشه های شهید بهشتی به دنیا معرفی کنیم.
مومنی اظهار داشت: با مطالعه مجموعه آثار شهید بهشتی متوجه می شویم با یک نظام حیات جمعی روبرو هستیم که این نظام حیات جمعی دو ویژگی داردکه یکی این است که اجزای آن کاملا با هم سازگارند و ویژگی دوم این است که اعتلا بخش است نه حذف کننده و سرکوب کننده. آن مساله ای که در آثار ایشان متوجه می شویم یک ترکیب خردمندانه از میان نظر و عمل مطرح شده است هر وقت میان نظر و عمل وقفه ایجاد شود هر دولطمه می بینند هم قابلیت برای فهم واقعیت ها و هم قابلیت اندیشه ها دچار اختلال می شود.شهید بهشتی روی اصولی تاکید داشتند و کوبنده ترین وقاطع ترین مرزبندی ها را با حیله شرعی می توان بطور استاندارد در آثار ایشان مشاهده کنیم که در این زمینه کتاب بانکداری اسلامی و مسائل ربا نمونه ای مثال زدنی است.اگر شفافیت نداشته باشیم یا آگاهانه واقعیت ها را مخدوش کنیم به خودمان لطمه وارد کرده ایم اینکه قادر نیستیم از مرحله آزمون وخطا خارج شویم به این دلیل است که آن جسارت برای روبرو شدن با واقعیت ها را از دست داده وابزارهای آنرا مخدوش کرده ایم. شهید بهشتی بر شفافیت و صدق ورزی تمرکز داشتند. بطوریکه می گفتند نجات در صدق است ونکته بسیار مهم دیگر بویژه از زاویه یک اسلام شناس بزرگ تمرکز و تاکیدی است که ایشان بر روی روش علمی برای فهم حل و فصل مسائل دارند. شهید بهشتی این را دون شان انسان مسلمان می داند که از غیر علم تبعیت کند.در حال حاضر مشاهده می شود که در سالهای اخیر بر سر کشور چه بلاهایی آمده است بواسطه اینکه ما روش علمی را قربانی مسائلی دیگر کردیم. و آخرین آنها که برای کشورخیلی سرنوشت ساز است طرز برخوردی است که کشور با برنامه میان مدت یعنی برنامه ششم دارد و آن این است که هر نسبتی را می توان داشت بجز داشتن اعتبار علمی.خوب معلوم است که از این کشور چه انتظاراتی می رود . نکته سوم این که شهید بهشتی هم با یک ژرفای روش شناختی و هم سیره عملی روی آن تاکید داشتند مساله سودمند بودن و پاسخ به آن مسائل در عمل است.
وی با اشاره به داشتن دانش ضمنی به عنوان کانون اصلی مزیت رقابتی کشورها، تصریح کرد: اینکه کسانی فکر کنند تنها با موعظه و خطابه می توانند جامعه را اداره کنند چنین مساله ای وجود ندارد. چرا که وجه معرفتی این قضیه بدین گونه است که باید وقوف روش شناختی داشته باشیم. متاسفانه با مسائل بنیادی، سهل انگارانه برخورد می شود و اینکه میدان برای رانت و دلالی و ربا وقاچاق باز نشده، باعث شده است که فرهنگ کار در ایران به طرز وحشتناکی صدمه ببیند و این است که از دل فرهنگ کار، دانش ضمنی پیدا می شود. کانون اصلی مزیت رقابتی کشورها داشتن دانش ضمنی است. انباشت دانش ضمنی تدریجی است به صورت دوپینگی می توان مقالاتی که قابل انتشار نیست، به چاپ رساند اما این مقالات علمی پیشرفت ندارند و این بدین معنا است که در غیاب دانش ضمنی چاپ کردن مقالات مناسب نیست.رشد علمی این است بتوانیم توان استقامت و رقابت اقتصاد را افزایش دهیم که ازطریق دانش ضمنی میسر می شود و ویژگی کلیدی دانش ضمنی این است که وارد کردنی نیست.
این استاد دانشگاه با اشاره به اندیشه شهید بهشتی در رابطه با دانش ضمنی، ادامه داد: شهید بهشتی روی دانش ضمنی یک وقوف روش شناختی عرضه کردند که شاه بیت آن را در مراحل اساسی نهضت، آنجا که ایشان مخاطبانش را در معرض این قرار می دهد که اگر یک جامعه اسلامی برپا شود باید چه کارهایی انجام شود، نشان می دهد و این مساله سودمند بودن از نظر معرفتی، نیازمند دانش چگونگی است.
وی با بیان خاطره ای از شهید بهشتی که در کتاب “بانکداری ربا و مسائل مالی در اسلام” نوشته ایشان، نقل شده است، افزود: ایشان در این کتاب فرموده اند که افرادی از سر لطف به من تذکر می دهند که چرا با این منزلت اجتماعی هر جایی از کشور صنوق قرض الحسنه ایجاد می شود حضور پیدا می کنید و به عوامل آن جایزه می دهید؟ ایشان پاسخ می دهند که اگر قرار باشد روزی مناسبات اقتصادی اسلامی بنا کنیم به تمرین های عملی نیاز داریم و از این نظر است کهخود را موظف می دانم که از این افراد قدر دانی کنم. همچنین از شهید بهشتی اثری وجود دارد که متاسفانه هنوز منتشر نشده و یکی از جذابترین و افتخار آمیز ترین واریث از نظر اندیشگی که نشان می دهد قانون اساسی ایران روی چه ستون هایی از خرد ودانایی و تجربه بنا شده است.
مومنی با بیان این مطلب گفت: در حال حاضر مد شده است هر کسی که می خواهد خودنمایی کند به قانون اساسی طعنه می زند در حالیکه در حیطه اقتصادی ایران تمام گرفتاری های اصلی و بحران ساز به واسطه دور زدن یا نادیده گرفتن قانون اساسی بویژه اصل 44 و 43 است که این اصول از پر افتخارترین، جامعترین و کارآمدترین اصول قانون اساسی کشور هستند. آن ترکیب خردورزانه که در اصول قانون اساسی اقتصاد ایران به آن اشاره شده است از سال 68 به بعد تحت عنوان خصوصی سازی کنار گذاشته شد که جای سوال دارد برآیند آن چه می تواند باشد؟ اسم آن خصوصی سازی بوده است اما از سال 1370 تا امروز میزان دخالت دولت در اقتصاد ایران هرگز از 60 درصد پایین نیامده است در دوره دولت قبلی از مرز 80 درصد هم عبور کرده است یعنی موضوعی که سوسیالیست های افراطی هم به ندرت تجربه کرده بودند در ایران تحت عنوان خصوصی سازی و آزاد سازی اتفاق افتاد. حال اگر نمی خواهیم از آن درس بگیریم چون با منافع رانتی و ربوی منافات دارد که این مشکل جامعه بوده و مشکل قانون اساسی نسیت.
عضو هیات علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی با اشاره به مساله آینده نگری بر اساس اندیشه شهید بهشتی به عنوان آخرین نکات قابل بحث خود، خاطر نشان کرد: شهید بهشتی آینده نگری و دورنگری را یکی از شاخصه های انسان مسلمان می داند که طبق این دیدگاه اگر جامعه ای بخواهد با موازین اسلامی اداره شود یکی از ارکان سنجش اسلامی بودنش داشتن آینده نگری است.اقتصاد سیاسی ایران که در حال حاضر دچار بحران شده که یکی از کانونهای کلیدی این بحران کوته نگری است که بدنبال این کوته نگری یک اتحاد سه گانه برای اقتصاد ایران فاجعه آفرینی می کند که تنها از طریق اسلوب اندیشه ورزی شهید بهشتی می توانیم بر آن غلبه پیدا کنیم.دردوران حیات شهید بهشتی و دوران پس از شهادت ایشان همواره این احساس درونی وجود دارد که زمانی که با اندیشه های شهید بهشتی مواجه می شویم احساس غرور می کنیم و این احساس در خواندن آثار ایشان نیز پدیدار می شود چرا که مجموعه آثار ایشان بازگشت به آن اسلوب اندیشه ورزی و ترکیب خردمندانه است که می تواند نجات بخش جامعه ایران شود و می طلبد که همه قدر این ذخیره دانایی و بی بدیل را بدانیم و در این زمینه احساس مسئولتی کنیم.
سید محمد رضا بهشتی فرزند شهید بهشتی نیز در این مراسم ضمن تشکر از نویسنده کتاب “آزادی مترقی شهید بهشتی” و برگزار کنندگان مراسم رونمایی از این کتاب، افزود: در حال حاضر در زمانه ای بسر می بریم که بلحاظ فکری دوره بسیار پیچیده ای است و اگر به سه دهه گذشته ایران برگردیم به نظر می رسد از لحاظ فکری بر اساس یک چارچوب های نسبتا روشن تری می توانست در جامعه صورت گیرد. با یک نگاه در سطح جهانی به نظر می رسد که با عرصه هایی مواجه هستیم که عرصه های شفاهی هستند و آراء متفاوتی و لو در درگیری با یکدیگر در مسیر خود را طی می کنند. مدت ها است که با چنین وضعیتی روبرو هستیم و بسیار جای دارد که برروی مسائل فکری، اندیشه ای و فرهنگی کشور اندیشیده شود. در حال حاضر با یک پدیده ای بنام اندیشه طالبانی، داعشی و .. روبرو هستیم و این موضوعی جدی است که نتوانسته ایم در مورد آن به تحلیلی درست برسیم ودر مورد آن مباحث علمی ارائه دهیم. براستی این پدیده بلحاظ فکری و عملی چه پدیده ای است؟ در حالیکه جواب به آن برای جامعه ایران ضروری است. حال این سوال وجود دارد که چرا ضروری است؟ در ابتدا باید نسبت خود را با آن مشخص کنیم که آیا در واقع آن طور که بیانیه ها، عواطف، احساسات و آن موضوعاتی که مطبوعات بیان می کنند فاصله زیادی با ابعاد این اندیشه ها داریم یا نه ممکن است زمانی که جستجو می کنیم می بینیم در یک جاهایی با آن روبرو هستیم. البته با یک پدیده خیلی دور و نا آشنایی نیست که روبرو می شویم واین سوال وجود دارد که آیا این اندیشه همان اندیشه ای است که در بیرون از درهای این سرزمین باقی مانده و یا ممکن است دیر یا زود بطور ملموس و غیر ملموس با اشکل مختلف با این پدیده سرشار از آسیب مواجه شویم؟
فرزند شهید بهشتی با اشاره به مبحث دکتر فرشاد مومنی در خصوص بازگشت به سر آغاز ها ادامه داد: رجوع به سر آغازها کار آسانی نیست بلکه باید ارزیابی کنیم و نقاط قوت را در بیاوریم و در این مسیر با واقع بینی بتوانیم کاستی ها را هم استخراج کنیم. البته یک روحیه شرقی در جامعه ایران وجود دارد و آن این است که زمانی که یک مسیر طی می شود مشاهده می کنیم در قیاس شاخص های مختلف بین خواسته ها فاصله ایجاد شده است.
وی با اشاره به چگونگی تشکیل نهضت اسلامی و برخورد شهید بهشتی در این خصوص گفت: علی رغم تمام موانعی که بر سر راه قرار داشت شهید بهشتی توانستند نهضت اسلامی را در فاصله کوتاهی تشکیل دهند که نه تنها سرزمین عربستان بلکه مناطق بزرگی از دنیای آن روز را در نوردید و توانست اندیشه ها و دلها را همراه کند و فرهنگ ساز شود.
این استاد دانشگاه افزود: شهید بهشتی اسلام شناس بزرگی است که برروی روش عملی تاکید فراوان داشتند چرا که به نظر ایشان روش عملی برای فهم و حل وفصل مسائل لازم است. البته گره خوردن موضوع نظر و عمل در شخصیت ایشان قابل تحسین است چرا که ترکیب نظر و عمل در افراد تا به این اندازه وجود ندارد ومی بینیم که در دیدگاه شهید بهشتی هر دو این دیدگاهها وجود دارد.
لازم به گفتنی است، کتاب” آزادی مترقی در اندیشه شهید بهشتی” حاصل پایان نامه ارشد مهدوی است که به مقوله آزادی به عنوان یکی از دغدغه های جامعه ایرانی بعد از قرن نهم پرداخته که با ادبیات جدیدی وارد ادبیات سیاسی ایران شده و توانسته نظر و آراء سیاسیون را به خود جلب کند.
منبع:
https://www.beheshti.org/?p=7602