بنظر من دیوار یک آیینه کامل از جامعه شناسی زندگی ایران است.. مردم مضطربی که همه چیز را می فروشند و میخرند.. از ویلای لاکچری تا آفتابه مسی. من مسافرت به هر کشوری بروم روزنامه میخرم و اول صفحه نیازمندیها را نگاه میکنم از اخبار سیاسی و ورزشی و اقتصادی اطلاعات بیشتری به من میده. این اخبار دلمشغولیهای بیشتری را نشون میده.. هر کسی که گوشی هوشمند داره حتما به دیوار سری زده.
من توی اثاث کشی تمام وسایل مازاد را فروختم مشتریها از دورترین نقاط اومده بودند بعضیها خانوادگی می اومدند با اهل و عیال. خوشحال و خندان می و میرفتند. نکته جالب این بود که همه تخفیف میخواستند. اولین سوال میزان تخفیف بود نه کیفیت اجناس. چیزهایی را فروختم که باورم نمیشد. تشک خوشخواب دست دوم و نیمدار.تا تابلوی روی دیوار که از دیدنش حالم بد می شد. می آمدند و توی خونه میگشتند و همه چیز را دیوانه وار می خریدند.. چند نفری هم جو گیر شده بودند چیزی را خریده بودند و پشیمان شده بودند و مرجوع کردند .خلاصه دیوار یک دانشگاه است. دیوار برای من یک میدان تحقیق است.من با دیوار زندگی کردم