محسن کامیاب نژاد
محسن کامیاب نژاد
خواندن ۱ دقیقه·۳ سال پیش

نوشتار 123 یا آفتابه لگن هفت دست، شام و ناهار هیچی!

هر چی می کشیم از ایده آل گرایی در همان آغاز و در اجراست.

از همون اول میخوایم یه نرم افزاری هم کنار بیزنسمون باشه که تعداد پلک زدن های کاربر رو بشمره که شاید از دیتاش بتونیم با هوش مصنوعی در اینده برق تولید کنیم که با برقش بتونه منابع سرورهای ما رو تامین کنه!

از همون اول میخوایم دم کردن چایی رو هم اتوماتیک کنیم که وقت بچه ها گرفته نشه!

والا کتاب ترکشن واینبرگ رو میخوندم که موسس داک داک گو بود که یه موتور جستجو هست. میخواست به خواننده هاش حال بده، داشت معرفی میکرد یه نرم افزار بسیار خفن و عالی ای هست که شما میتونین با اون خیلی از کاراتون رو کامپیوتری انجام بدین، اصلا خداست. از خیلی از کارای دستی رهایی پیدا میکنین! فکر میکنین منظورش چی بود؟! اکسل! یعنی منتظر بودم یه سیستم BI خدا رو معرفی کنه! تازه خیلی کارش گرفته بود رفته بود سراغ اکسل! اونوقت بعضی از ماها هم که تعدادمون هم خیلی کمه! کمتر از سیستم های مبتنی بر ماشین لرنینگ رو قبول نداریم! والا.

شدیم آفتابه لگن هفت دست، شام و ناهار هیچی!

مینیمالایده آل
.Co-founder and CTO at MedSist Health Technologies Inc
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید