داستان دو شهر ، در لندن و پاریس اتفاق میافتد.
لوسی” دختر جوانی است که در زمان کودکی ، پدرش در دسته ی زندانیان سیاسی به زندان می افتد و دوست صمیمی پدرش آقای “لاری” که در بانک مرکزی فرانسه کار می کند سرپرستی او را به عهده می گیرد و او را تا بعد از انقلاب کبیر فرانسه که پدر لوسی از زندان آزاد می شود پیش خود نگه می دارد.
اما چارلز سریعتر از سیدنی دست به کار می شود و با لوسی ازدواج می کند و صاحب دختری نیز می شوند.
از سوی دیگر چارلز عموی بسیار ثروتمندی دارد که قبل از وقوع انقلاب کبیر فرانسه ظلم زیادی به مردم کرده است و اموال آنان را غارت کرده است. خود چارلز نیز خدمتکار با وفایی دارد که به علت فرار چارلز به انگلستان به زندان افتاده است.
از سوی دیگر چارلز بسیار علاقه مند است که اموال مردم را که توسط عمویش به یغما برده شده است به آنان برگرداند و همین دو مسئله موجب می شود که چارلز مخفیانه و بدون اطلاع لوسی و پدرش به فرانسه بازگردد. در جریان ورود به فرانسه چارلز شناخته می شود و به زندان می افتد. لوسی و پدرش و سیدنی کارتن برای نجات او به فرانسه باز می گردند.
در جریان دادگاه چارلز با شناخته شدن نسبت فامیلی چارلز با پدر لوسی (که در بین مردم محبوبیت بسیاری داشته است) چارلز آزاد می شود. اما مدت کوتاهی بعد از آزادی چارلز یکی از افرادی که عموی چارلز اموال او را غارت کرده است دوباره او را به زندان می اندازد و این بار با فاش شدن نسبت چارلز با عمویش حکم اعدام او صادر می شود.
شب قبل از اعدام سیدنی کارتن به علت علاقه ی زیادی که به لوسی دارد به زندان می رود و چارلز را با اتر بیهوش می کند و لباس هایش را با او عوض می کند و او را به جای خود به بیرون از زندان می فرستد.
(قبلا گفتم که چارلز و سیدنی شباهت زیادی به هم داشتند) لوسی به همراه چارلز ، پدرش و دخترش شبانه از فرانسه خارج می شوند و فردای آن روز سیدنی کارتن به جای چارلز با گیوتین اعدام می شود.
داستان دو شهر اوج هنر چارلز ديكنز در رماننويسي و شاهكاري بيبديل است.
🖊️کمیابوک (مرجع کتاب دست دوم)