استارتاپ چیست؟ تعریف واقعی استارتاپ چیست؟
تعرف استارتاپ اصلا کار آسانی نیست. من به تعدادی از مسائلی که حین تعریف استارتاپ به آنها برمیخوریم اشاره نمودهام. بعضی از مسائل، جزو مهمترین مسائلی هستند که میتوانست وجود داشتهباشد. اینبار قرار نیست دربارهی مشکلاتی کلی صحبت کنیم. بلکه قرار است مبدا این کلمه را جستوجو کنیم. اولین استارتاپ چه بود؟ چقدر متفاوت بود؟ ریشه تاریخی این کلمه واقعا چیست؟
شما جواب این سوالات را خواهید یافت، همینجا!
همانگونه که قبلاً ذکر شد، تعریف واحدی برای استارتاپ وجود ندارد. یکی از مشهورترین تعاریف استارتاپ به شرح زیر است:
«استارتاپ نوعی ریسک کارآفرینانه و درواقع نوعی کسبوکار نوظهور است که با سرعت بالایی رشد میکند و با توسعهدادن یک محصول نوآورانه یا یک نوع سرویس، قصد دارد تا به بازار موردنظر خود دست پیدا کند. استارتاپ درواقع نوعی شرکت از قبیل کسبوکار کوچک، شراکت یا سازمان است که با هدف توسعه سریع یک مدل مقیاسپذیر کسبوکار طراحی شدهاست. عموماً استارتاپها با ایدهای فناورانه پدید میآیند مثلاً اینترنت، تجارت الکترونیک، کامپیوترها، ارتباط از راه دور، رباتیک و ... . این شرکتها عموماً درگیر طراحی و پیادهسازی روندهای خلاقانهی توسعه، اعتبارسنجی و تحقیق برای بازارهای هدف هستند. علیرغم تمام استارتاپهایی که در حیطهی تکنولوژی فعالیت ندارند، این کلمه درحین حباب دات-کام در اوخر دهه 1990 میلادی که شرکتهای اینترنتمحور بیشتری تأسیس شدهبودند، درسراسر جهان گسترش یافت.»
همانگونه که قبلاً گفتهام، این تعریف که از ویکیپدیا گرفتهشدهاست، کامل نیست بلکه عیبونقص دارد. علت این است که هرچند این تعریف برای ایدهدادن به شما درباره مفهوم اولیه استارتاپ کافیاست اما ابزارهای کافی را برای تشخیص اینکه یک برند استارتاپ هست یا خیر، دراختیار شما نمیگذارد. آنچه که درکنار مفهوم کلی استارتاپ دراختیار شما میگذارد، کمی از پسزمینه تاریخی استارتاپ است که درواقع یکی از مهمترین بخشهای تعریف استارتاپ است (اگر مهمترین قسمت آن نباشد.)
بیایید با هم بیشتر به مفهوم استارتاپ نزدیک شویم!
همانطور که میبینیم، مبدا و سرچشمهی کلمهی استارتاپ ارتباط بسیار تنگاتنگی با «حباب دات-کام» دارد.
حباب دات-کام (با نامهای دات-کام بوم، حباب تکنولوژی، حباب اینترنت، فروپاشی دات-کام و حباب فناوری اطلاعات نیز شناخته میشود) حبابی فکری بود که در اواخر دهه 90 میلادی و اوایل هزارهسوم شکلگرفت. دلیل این نامگذاری، تأسیس شمار زیادی از شرکتهای اینترنتمحور در این دوره بود که با برند شرکتهای «دات-کام» شناختهمیشدند و پس از حباب دات-کام ارزش سهام آنها بهسرعت افزایش پیداکرد.
براساس اطلاعات ویکیپدیا، «ترکیبی از افزایش سریع ارزش سهام، اطمینان بازار به سوددهی این شرکتها در آینده، گمانهزنیهای شخصی افراد در بازار سرمایه و سرمایهگذاریهای خطرپذیری که بهنحوی گسترده در دسترس بودند، محیطی را ایجاد نمودند که درآن بسیاری از سرمایهگذاران معیارهای سنتی سرمایهگذاری نظیر نسبت قیمت به درآمد را با تکیه بر پیشرفتهای تکنولوژیک نادیده بگیرند. تا پایان سال 1990، بازار سهام نزدیک به نسبت قیمت به درآمد 200 رسید که این رقم خیرهکننده، رکورد قبلی جهان در بازار سهام ژاپن (80) را پس از نردیک به یک دهه شکست.» که این بهمعنای یک انفجار است؛ یکی از بزرگترین انفجارهای فکری در کل تاریخ.
بهعلت این انفجار عظیم، سرمایهگذاران زیادی جذب شرکتهای متعددی شدند. شرکتهای جدیدی نیز شروع به ظهور و عرضه سهام اولیه نمودند. ارزش سهام آنها بهطور لحظهای بالا میرفت و همین امر سرمایهگذاران بیشتر و بیشتری را جذب مینمود و سرمایهگذاریهای بزرگ آنها، باعث ظهور شرکتهای بیشتری میشد. این انفجار فکری آنقدر عظیم بود که در مواردی شرکتها میتوانستند به سادگی و تنها با افزودن پیشوند e(به معنای الکترونیکی) و یا پسوند داتکام به نام خود، ارزش سهام خود را افزایش دهند.
در طول این مدت، بسیاری از شرکتهایی که اکنون موفق هستند، تأسیس شدند. در همین دوران، کلمهی «استارتاپ» در همهجا گستردهشد و معنای معمول خود را بهدست آورد. همانطور که گفتم «استارتاپ نوعی ریسک کارآفرینانه و درواقع نوعی کسبوکار نوظهور است که با سرعت بالایی رشد میکند و با توسعهدادن یک محصول نوآورانه یا یک نوع سرویس قصد دارد تا به بازار موردنظر خود دست پیدا کند.» توجه داشته باشید که این توضیح، نمایانگر روش کاری اغلب شرکتهای تأسیسشده در حباب دات-کام است.
اینکه ظهور اولین استارتاپها را بهطورکلی به حباب دات-کام مرتبط سازیم، امری نادرست است. با اینکه در دورهی حباب دات-کام این کلمه (استارتاپ) گسترده شد اما اولین استارتاپها خیلی خیلی قبلتر از این دوره به وجود آمدند. قدمت برخی از آنها به دورهی رکود بزرگ اقتصادی آمریکا باز میگردد و برخی از آنها از این هم قدیمیترند.
وقتی تعیین دقیق تاریخ شروع «عصر استارتاپ» ممکن است، بهتر است فرض کنیم که پیدایش این دوره، ارتباط شدیدی با ظهور اکوسیستم کسبوکاری سیلیکونولی دارد. همچنین بهتر است فرض کنیم که اولین استارتاپها، شرکتهای مستقر در سیلیکونولی، به عنوان مثال IBM، بودند. IBM در سال 1911 تأسیسشد. از آن تاریخ، این شرکت[1]به یکی از بزرگترین تولیدکنندگان سختافزار، میانافزار و نرمافزار مبدل گشتهاست. حتی اگر این شرکت اولین استارتاپ واقعی نباشد و نیز معیارهای فوقالذکر در تعریف استارتاپ را نداشتهباشد، باز هم برای اینکه آن را یکی از اولینها درنظر بگیریم، مناسب است.
شرکت اپل نیز مثالی عالی برای این موضوع است. حتی میتوان به مایکروسافت نیز اشاره نمود. حتی مثالی بهتر از اینها، گوگل است، که از زمان پیدایش خود، یک جاویژه بزرگ را برای تمامی بازار ساختهاست. گوگل در سال 1998 تأسیسشد. پایه و اساس موتور جستوجوی مشهور آن، در سال 1997 و بهعنوان جزیی از برنامهی دکترای بنیانگذاران آن شکل گرفت. خیلی زود و پس از ارائه این ایده، بنیانگذاران گوگل پتانسیلهای عظیم آن را یافتند و تصمیم به تأسیس شرکت گرفتند.
چیزی که گوگل را به مثالی عالی برای استارتاپ تبدیل میکند، آن است که این شرکت آزمایشی شروع بهکار کرد و رشد نمود تا اینکه امروز در بازار حرف اول را میزند؛ دقیقاً همان چیزی که هر آرزوی هر بنیانگذار استارتاپی است. نهتنها جاویژه بازار خود را یافت بلکه یک جاویژه جدید برای بازار ساخت. شرکتهای زیادی وجود دارند که به بالاآمدن وبسایتها در نتایج گوگل با استفاده از اصول سئو کمک میکنند. همچنین شرکتهای زیادی وجود دارند که به اموری از قبیل تبلیغات آنلاین و جمعآوری داده مشغولند که همگی از گوگل سود میبرند.
اگرچه تمامی این شرکتها از حباب داتکام سود میبرند و برخی از آنها نظیر گوگل در این دوره تأسیس شدهاند اما هیچکدام از آنها بهخودیخود یک کسبوکار دات-کام نیست. همهی آنها استارتاپ هستند که دامنهی تعریف آن از شرکت داتکام وسیعتر است.
مطالب زیادی را میتوان درمورد استارتاپها گفت. مطالب زیادی نوشته شدهاست. حتی مطالبی بیشتر در آینده نوشته خواهندشد. حقیقت این است که پوشش کامل موضوع غیرممکن است: مطالب زیادی درمورد پیشینهی تاریخی وجود دارد که توضیف همهی آنها ممکن نیست.
به عنوان جمعبندی باید گفت: حباب دات-کام را نمیتوان نقطهی آغازی برای دورهی استارتاپها درنظر گرفت. با این حال در این دوره کلمهی استارتاپ بسیار گسترده و شایع شد چراکه بیشتر کسبوکارهای این دوره، بر اساس مدل واقعی استارتاپی شروع بهکار کردند و تنها برخی از این کسبوکارها استارتاپ بودند.
همچنین، گمانهزنیهای زیادی دربارهی آنچه که من آن را «استارتاپهای حقیقی قبل از عصر استارتاپ» خواندم، وجود دارد. برخی کمپانی بریتانیایی هند شرقی را اولین استارتاپ واقعی میپندارند اما من به این اندازه دور نمیروم. با وجود اینکه مدل کسبوکار استارتاپی در آن زمان وجود داشت، دیجیتالیشدن بود منجر به ایجاد توانایی توسعه و جهانیشدن به این مدل شد.
[1] در واقع شرکت IBMکه از ادغام 4 شرکت بزرگ در زمان خود تشکیل شدهبود، حتی در سال 1911 نیز شرکتی عظیم بود – بهتر است در این مقاله بیش از این به جزئیات نپردازیم.
گروه تولید محتوای مرکز کارآفرینی دانشگاه صنعتی شریف