همیشه قبل از شروع هرکاری به این فکر میکنم که چقدر میتونم اون رو خوب انجام بدم آیا کار رو بدون نقص پیش میبرم ؟ آیا به اون شکل که میخوام پیش میره ؟ میتونم به اون چشم اندازی که مدنظرم هست برسم؟ و در نهایت خیلی از این افکار به جای اینکه موتور محرکه ای باشه برای من در عوض به عنوان یه ترمز دستی عمل کرده و حتی باعث شده قبل از قدم گذاشتن در اون مسیر پاپس بکشم .
خب من همیشه دوست داشتم بنویسم حالا چه هدفمند و چه روزانه نویسی برای دل خودم با اینکه تجربه اش رو داشتم اما دور موندن از این مسیر برای مدت زیادی تو رو به این فکر میندازه آیا الان زمان شروع دوباره است ؟ باید شروع کنم به نوشتن ؟ کی بهترین حس و تایم برای من ایجاد میشه که قلم به دست بگیرم ؟ کی میتونم از دغدغه ذهنی و برخی کارهام کم کنم که به اون برسم ؟ خب جواب این سوالا اینه که( هیچ وقت زمان مناسب نمیرسه ) و تو الان یا شروع میکنی یا دقیقا معلوم نیست کی شروع کنی و شاید هیچ وقت !! نکته اصلی اینجاست که اگر امروز ننویسم آیا فردایی هست برای نوشتن؟ اگر امروز روز آخر باشه چی؟ برای من که نوشتن چیزی شبیه به طعم داغ یه هاتچاکلت تو هوای سرد زمستونی همراه با یه کیک کاکویی وانیلی هست جواب دادن به این سوال چالش برانگیز بسیار آزاردهنده است .
شاید دلیل دیگه این بود که نوشتن ،تمرکز زیادی نیاز داره که متاسفانه من ذهن نامنظمی دارم و از طرفی باید تحقیق کرد ، ویرایش کرد و ... تا متن خوب ارائه بشه پس زمان زیادی باید گذاشت و چون من آدمی هستم که میخوام سریعتر به نتیجه برسم گاهی وقتا متن این اجازه رو نمیده به جایی میرسم که فکر میکنم و برای منی که سه تا کار مهم دیگه هم دارم عملا منتفی میشه چون اگر اتفاق خوبه نیوفته انرژی منفی میگرم و در نهایت تاثیر خودش رو روی فعالیت ها دیگه من میزاره .
خب حالا چی شد که من اینجام ؟ :) به این فکر کردم چرا دقیقا باید همه چی خوب باشه؟ چرا انقدر باید به خودم سخت بگیرم ؟ مهم اینه که قدم اول رو بردارم حتی اگر اون قدم ضعیف باشه و مهمتر از همه یه برنامه ریزی درسته . مهم این نیست که من میخوام چقدر متنم عالی باشه یا اگر عالی نباشه چی میشه به جای تمرکز روی نتیجه باید به مسیرم فکر کنم و از اون لذت ببرم یه برنامه ریزی درست داشته باشم .
بهترین جمله ای که شاید به خودم گفتم این بود که افتضاح ترین متن های تو عالی ترین هستن پس دست بجنبون و بدون که در قوی ترین متن ها هم ضعف هایی وجود داره و تو یک باره نمیتونی به اون متن خوب و قوی برسی پس تلاش کن ، صبر کن و از مسیر لذت ببر ، وقتی رسیدی به دست انداز ها کلاچ رو بگیر اما ترمز نکن تو پیچ ها آرام و دقیق برو ولی برو و حرکت کن چون هیچ وقت زمان مناسب نمیرسه .
متن این قسمت رو حتی رو کاغذ نوشتم اما این متن که اینجاست فی البداهه است و از این بابت خوشحالم.