خريد کتاب علوم غريبه برای بسیاری از والدین، حتی آنهایی که یکشنبه ها به کلیسا می روند، در خانه با فرزندان خود دعا نمی کنند. اغلب اکراه، بیزاری یا بد اراده نیست. شاید کسی در خانه با آنها نماز نخواند. یا دعا را فقط یک متن آموخته می دانند. آنها همچنین اغلب وقت ندارند.خريد کتاب علوم غريبه او می ترسد که بچه ها از آن لذت نبرند. اما اگر آنها بتوانند تجربه کنند که دعا در خانواده چیز شگفت انگیزی است که همه ما را در برابر خدا متحد می کند، دیگر چیزی نمی خواهند. بنابراین حتی اگر احساس می کنید وقت ندارید، نمی دانید، شرمنده بچه ها هستید، فقط آن را امتحان کنید. و خواهید دید. فقط چند دقیقه در روز کافی است.
آیا می دانید که کسی وجود دارد که می توانید در هر زمان با او صحبت کنید؟ وقتی غمگین هستید، زمانی که عصبانی هستید، زمانی که عصبانی هستید،خريد کتاب علوم غريبه یا زمانی که عصبانی هستید، زمانی که ناامید هستید، زمانی که بیمار هستید، اما همچنین زمانی که خوشحال هستید، یا زمانی که مشتاقانه منتظر چیزی هستید. فقط در هر
این خداست. شما می توانید همه چیز را به او بسپارید، حتی آنچه را که از گفتن به دیگران خجالت می کشید. اینکه در مدرسه یا مهدکودک از دست همکلاسی خود عصبانی هستید. اینکه برای چیزی متاسفید اینکه چیزی بهت آسیب میزنه گاهی غمگین میشوی،خريد کتاب علوم غريبه حتی نمیدانی چرا. شما هم می توانید در این مورد با خدا صحبت کنید. شما می توانید همه اینها را با صدای بلند، با زمزمه یا فقط با روح به او بگویید. او آماده است تا در هر زمان به شما گوش دهد. مشتاقانه منتظر آن هستیم! اگرچه ممکن است درک آن برای شما دشوار باشد، اما او شما را بیشتر از هر کس دیگری دوست دارد. و او منتظر است تا از او بخواهید به شما کمک کند. آیا این شگفت انگیز نیست؟ هرگاه با خدا صحبت می کنید، چیزی از او می خواهید، برای چیزی از او تشکر می کنید، یا او را تمجید می کنید، حتی از نظر روحی، دعا می کنید.خريد کتاب علوم غريبه آیا می دانستید که؟
سعی کنید آنچه را که دوست دارید امروز از خدا بخواهید یا آنچه دوست دارید به او بگویید را نقاشی کنید.
دعا و مسواک زدن
مارگارت صبح قبل از رفتن به مدرسه پرسید: "مامان، آیا می توانم هنگام نماز مسواک بزنم؟" مامان لبخند زد. مارگارت متعجب شد: «در حین نماز نمیتوانی دندانهایت را مسواک بزنی، اما میتوانی وقتی دندانهایت را مسواک میزنید دعا کنی.» چه مفهومی داره؟ همینطور است! مامان توضیح داد: نه. «وقتی تصمیم به دعا دارید، فقط دعا کنید و سعی کنید فقط به دعا فکر کنید. بسیار دشوار است و اغلب با شکست مواجه می شود، اما خوب است که تلاش کنید.خريد کتاب علوم غريبه اما وقتی هر کار دیگری انجام میدهید - وقتی دندانهایتان را مسواک میزنید، وقتی به مدرسه میروید، وقتی در اتوبوس یا ماشین مینشینید، وقتی در مدرسه استراحت دارید، یا وقتی در اتاق انتظار پزشک هستید، اینها هستند. تمام لحظاتی که حتی می توانی دعا کنی مارگارت با تعجب به مادرش نگاه کرد، اما احتمالاً متوجه شده بود. مسواک را در لیوان حمام گذاشت و با مادر، پدر و خواهر و برادرش به نماز صبح قبل از رفتن به مدرسه نشست.
سعی کنید فکر کنید در چه موقعیت هایی می توانید برای خود دعا کنید
دعا چیست؟
پس شما تعجب می کنید که دعا چیست؟ آیا فکر کردی که این فقط یک دعای آموخته شده است، مانند پدر ما، سلام مریم یا فرشته، وصی من؟ شما چی فکر میکنید؟
یا چیز دیگری است؟ چیزی بیشتر؟
دعا گفتگو با خداست. بله، صحبت کردن با کسی که هرگز ندیدهاید، که نمیتوانید او را لمس کنید، نمیتوانید «شنوید» صحبت کنید، سخت است. این مهم است که بدانید او صدای شما را می شنود. همیشه! شما می توانید با خواندن دعاهای آموخته شده با او صحبت کنید، اما همچنین می توانید با کلمات خود با او صحبت کنید. می توانید به او بگویید، "خدایا، امروز خیلی خسته هستم، روز سختی را پشت سر گذاشتم، اما بابت آن متشکرم." مهمترین چیز این است که صادق باشید آنچه را که احساس می کنی بگو! می توانید از او بپرسید، اما تشکر از او نیز مهم است. این را فراموش نمی کنی؟ در مورد آنچه می خواهید از خداوند خداوند تشکر کنید فکر کنید. تشکر باعث شادی می شو
کوتاه ترین دعا
آیا می دانید کدام دعا کوتاهتر است؟خريد کتاب علوم غريبه این نشانه صلیب است. شما می گویید: «به نام پدر و پسر و روح القدس. آمین. «وقتی خیلی خسته هستید، یا وقتی عجله دارید، مثل رفتن به مدرسه در صبح، تنها کاری که باید انجام دهید این است که یک صلیب بسازید. با این کار نشان می دهید که می خواهید هر کاری را که انجام می دهید با کمک خدا، عیسی و روح القدس انجام دهید. شما همیشه برای آن وقت پیدا می کنید، اینطور نیست؟ حتی در درب خانه، وقتی لباس پوشیده اید و بیرون می روید. شما همچنین می توانید قبل از غذا خوردن، به نشانه سپاسگزاری، برای او دعا کنید. یا زمانی که در شب بسیار خسته هستید و نیاز به خواب دارید.
آیا تا به حال فکر کرده اید که می توانید یک صلیب کوچک روی پیشانی خود برای مادر، پدر یا خواهر و برادر یا حتی برای مادربزرگ خود بسازید؟ با این کار نشان می دهید که آرزو دارید آنها با خدا باشند و به آنها برکت دهید. آن را امتحان کنید.
آیا می توانی از خودت عبور کنی؟ اگر نه، از یک بزرگتر بپرسید که قبلاً می داند چگونه به شما آموزش دهد.
زانو زدن یا دراز کشیدن؟
ماروسکا نمی خواست هنگام دعا زانو بزند. نه حتی نشستن و بنابراین او مانند یک گونی سیب زمینی در گهواره دراز کشید. و او دعا کرد. شاید او حتی به آنچه می گوید فکر نمی کرد - و می خواست دعایش را پشت سر بگذارد. بنابراین او می تواند بخواند. به نظر شما در نماز چه چیزی می توانیم دروغ بگوییم؟
احتمالاً بله، اما توجه داشته باشید که نگرش شما هر چه باشد، در حال حاضر با خداوند خداوند صحبت می کنید. اگر زانو زده باشید یا دروغ بگویید چه چیزی برای خداوند خداوند مهم است؟
من اینطور فکر نمی کنم. اما وقتی بلند می شوید، احترام می گذارید. وقتی می نشینی به خدا می گویی که وقت داری با او صحبت کنی و به او گوش کنی. و وقتی زانو می زنید مثلاً می گویید چیزی می خواهید یا از چیزی پشیمان هستید. وقتی برای نماز می روید، به این فکر کنید که آیا امروز می خواهید بایستید، بنشینید یا زانو بزنید.
دعا با پدر و مادر
در برخی خانواده ها فرزندان هر صبح و عصر با والدین خود نماز می خوانند. نماز صبح کوتاهتر است زیرا همه با عجله به مهدکودک، مدرسه، سر کار می روند، در عصر نماز طولانی تر است، زیرا وقت بیشتر است و خانواده می توانند در کنار هم باشند. گاهی بابا دیر سر کار می آید و بچه ها فقط با مادرشان نماز می خوانند. اما گاهی اوقات می توان تنها نماز خواند. خوب است که بتوانید به تنهایی و با دیگران دعا کنید. وقتی تنها نماز می خوانی کمی فرق می کند. آن را امتحان کنید!
اگر با پدر و مادر خود در خانه نماز نمی خوانید، امتحان کنید. به عنوان مثال، می توانید در مورد آنچه روز گذشته تجربه کردید، آنچه را که دوست داشتید، آنچه را که نداشتید، از چه چیزی لذت بردید، چه کاری انجام دادید، چه چیزی را نداشتید، صحبت کنید. شما می توانید در مورد همه اینها صحبت کنید و در نهایت همه را به خداوند خدا بسپارید، سپاسگزارم، بخواهید، عذرخواهی کنید.
امروزت چطور بود؟ از چه چیزی می خواهید تشکر کنید، برای چه چیزی متاسفید؟ دفعه بعد چه کاری متفاوت انجام می دهید؟
دعایی که خداوند عیسی به ما آموخت
گاهی مردم می گویند نمی توانند نماز بخوانند. و لذا ترجیح می دهد که نماز نخواند. شاگردان عیسی نیز چنین نکردند. اما آنها از او التماس کردند که به آنها تعلیم دهد. "خداوندا، به ما دعا بیاموز." و آیا می دانید خداوند عیسی به آنها چه آموخت؟ دعای "پدر ما". این ایده زیبایی است. دعایی که همه ما می دانیم، می دانیم و دعا می کنیم، توسط خود خداوند عیسی به رسولان داده شد. او حدود دو هزار سال سن دارد، اما ما هنوز او را دعا می کنیم! دفعه بعد که برایش دعا کردی یادت باشه!
پدر ما که در بهشتی
نامت درخشان باد
پادشاهی تو بیاید
اراده تو انجام شود
همانطور که در آسمان، در زمین نیز
نان امروز ما را بدهید
و گناه ما را ببخش
ما هم مثل ما عاملان خود را می بخشیم
و ما را وسوسه نکن،
اما ما را از شر شر خلاص کن.
آیا شما و والدینتان می توانید جایی در کتاب مقدس بیابید که عیسی خداوند این دعا را به رسولان آموزش دهد؟
نماز آتش
آیا می دانید نماز آتش چیست؟ این در واقع یک دعای کوتاه است که شما ناگهان به سمت خداوند خدا "شلیک" می کنید. مثلاً وقتی آمبولانسی بیرون است، در ذهن خود می گویید: «خداوندا، لطفاً از مردی که سوار آن است محافظت کن». یا وقتی بیرون می آیید و خورشید می درخشد، می توانید بگویید: "اوه، خدای من، از تو برای آن روز زیبا سپاسگزارم." یا زمانی که به میدان می روید، می توانید از حضور در زمین تشکر کنید. اگر کسی شما را خوشحال می کند، ممکن است بتوانید از خداوند خداوند بخواهید که به او کمک کند و جبران کند. وقتی متوجه شدید که فلانی مریض است، می توانید یک دعا به درگاه خداوند بفرستید: «خداوندا، خواهش می کنم، زود خوب شود». اگر کسی شما را آزار می دهد، و شما ترجیح می دهید آن را به شما پس دهید، می توانید بگویید: "خداوندا، کمکم کن تا بتوانم ببخشم." به طور خلاصه، شما می توانید دقیقاً همان طور که نیاز دارید به نماز آتش بیندیشید و در هر زمانی از روز می توانید آن را بخوانید. فقط به آنها فکر کنید.
فکر کنید چه نوع دعای آتشی می توانید بخوانید. اگر نمی دانید، از مادر یا پدرتان بپرسید، آنها به شما کمک خواهند کرد
دعا زیباست!
آیا تا به حال هنگام نماز لمس شده اید؟ اینکه تو دلت یه چیز خیلی قشنگ حس کردی؟ اینکه تو و پدر و مادرت برای چیزی دعا کردی و خوب شدی؟ که دعای شما مستجاب شده است؟ گاهی اوقات ما آن را در کلیسا احساس می کنیم. یا وقتی از عشای ربانی می رویم. یا وقتی مدرسه بچه ها زیبا می خواند. وقتی در کلاس دینی شمع روشن می کنیم. اما همچنین زمانی که در طبیعت هستیم. یا وقتی رنگین کمان را می بینیم. یا مثلا وقتی تابستان به دریا می آییم یا صبح که از خواب بیدار می شویم و می بینیم یک شبه برف باریده است. لحظات زیادی وجود دارد که می توانیم زیبایی را احساس کنیم. اگر چنین لحظاتی را به خاطر دارید، پس خداوند با شما صحبت کرد و شما را لمس کرد. حواستان به این لحظات باشد و بابت آنها سپاسگزارم. بدانید که آنها از جانب خدا هستند.
سعی کنید زمانی که آخرین بار خوب بودید نقاشی کنید.
امروز بچه ها روز بدی داشتند. بعد از ظهر هنوز نوازش می کردند و می شستند. سوفیا عکسش از لوکا را خراب کرد، لوکا دستش را برای آن نیشگون گرفت تا اینکه او را کبود کرد. و جیتکا به آنها خندید، بنابراین او نیز یک ضربه به پشت خورد. فقط روزی که درست نشد و ناگهان قرار شد نماز بخوانند. لوکا با عصبانیت گفت: برای اینکه سوفیا احمق نباشد. و لوکا بلافاصله از رختخواب پرید و شروع به کشیدن موهای خواهرش کرد. جیتکا خندید - و او هم یکی را روی سرش گذاشت... چگونه باید در این مورد دعا کنیم؟ مامان بی خبر بود!
گاهی اوقات دعا کار نمی کند. مخصوصاً وقتی تعداد فرزندان در خانواده بیشتر باشد، ممکن است در سنین مختلف باشند یا «روزشان» باشد. آن وقت احساس می کنیم که نماز حتی زیبا نیست. شاید ما او را نمیخواهیم، دوست داریم تمام کارهای زشتی که با ما انجام دادهاند را به خواهر و برادرها بدهیم. و ما قطعا نمی خواهیم ببخشیم! با این چی؟ کتاب مقدس می گوید: «آفتاب بر غضب خود غروب مکن.» یعنی بدون آشتی نباید بخوابیم. اما اغلب برای بزرگسالان کار نمی کند، چه رسد به کودکان. آیا می دانستید که وقتی ناسازگار به خواب می روید، ممکن است خواب های بد ببینید؟ شیطان می بیند که شما عصبانی هستید و می تواند برای شما بیشتر هزینه کند!
اگر نمی توانید با خواهر و برادرتان آشتی کنید، از مادرتان کمک بخواهید. او می تواند یک صلیب جداگانه روی پیشانی شما بسازد و از خداوند خداوند برای آشتی با شما بخواهد. یا شمعی روشن کنید و خشم را به درون شعله "بفرستید".
وقتی خدا نمی شنود
ماروشکا با خواهر و برادر و والدینش برای بهبودی مادربزرگش دعا کرد. اما مادربزرگ مرد. ماروسکا بسیار غمگین است زیرا خدا او را «نشنیست». جیتکا دوباره از خداوند التماس کرد که پدرش برایش سگ بخرد. با این حال، بابا ادعا میکند که ما نمیتوانیم یک سگ در این ساختمان داشته باشیم. در همان زمان مارگارت دعا کرد که بچه آنها به دنیا بیاید و واقعاً به دنیا آمد! و Janička می خواست برای آخر هفته به مادربزرگش برود و واقعاً به آنجا رفت! چرا خداوند دعای انسان را می شنود و دعا می کند؟
مهم است بدانیم که او دعای همه را می شنود. او همه آنها را نخواهد شنید، زیرا آنطور که او می خواهد پیش می رود. مادربزرگ قبلاً کارش را اینجا در دنیا انجام داده است و خدا او را می خواهد. شاید حتی به این ترتیب او بتواند برای ما شفاعت کند. خداوند دعاهای ما را زمانی می شنود که بداند برای ما خوب است. چه کسی می داند، شاید پدر و مادر در مورد سگ در بلوک آپارتمان زیاد بحث کنند. یا معلوم می شود که جیتکا به خز سگ حساسیت دارد. یا خدا آن را فوراً به او نمی دهد، اما او به مرور زمان حرکت می کند، و شاید در نهایت سگ را بدست آورد. گاهی اوقات قبل از اینکه به خواسته خود برسیم، باید مدت زیادی دعا کنیم. اما ما همچنین هر روز در دعای پدرمان دعا می کنیم و می گوییم: "اراده تو انجام شود." پس از خدا می خواهیم که هر چه بهتر می بیند انجام دهد. اگرچه ما گاهی اوقات آن را دوست نداریم. پس بیایید وقتی احساس می کنیم که خدا صدای ما را نمی شنود ناامید نشویم. او قطعا می داند چرا.
یادت باشه یه بار از خدا چیزی خواستی و بهش رسیدی. چی بود؟ بعد یادت رفت تشکر کنی؟
مدبر باشید
جیتکا با نفرت لحاف را به چانهاش کشید و مطمئناً نمیخواست نماز بخواند. او گفت: ما نماز صبح خواندیم. مامان یه ایده گرفت "پس میدونی چیه؟ شما امروز نماز را اقامه خواهید کرد. شما می توانید بفهمید که ما چگونه دعا می کنیم. و برادرت فردا جای تو را خواهد گرفت، نه؟» برادر از اینکه باید تا فردا صبر کند کمی ناراحت بود، اما در نهایت هر دو موافقت کردند. جیتکا یک شمع آماده کرد، از مادرش خواست تا آن را روشن کند، چراغ اتاق را خاموش کرد و همه دستان خود را دور شمع گرفتند. زیبا بود! روز بعد، میشا در حال یافتن چگونگی دعا کردن بود. او تصاویری را روی تکه های کاغذ نقاشی می کرد که در شب از آنها تشکر می کرد و التماس می کرد. جیتکا دوست داشت بپیوندد و دوباره نقاشی خودش را بکشد. و در شب دعاهای خود را از روی تصاویر "خواندند". آنها برای دوستان، عموها و عمه ها، مادربزرگ ها و همچنین به پدر التماس می کردند که هوای خوبی داشته باشد، زیرا فردا به یک سفر کاری دور می رود. خلاصه هرچیزی که فکرش را می کردند روی عکس ها نقاشی می شد. و در غروب، جیتکا گفت که او از قبل منتظر نماز فردا است.
اگر روزی از دعا خسته شدید، چیزی برای لذت بردن بیاورید. هرچه خداوند بیشتر از خداوند پذیرایی کند. آن را بنویسید!
به این فکر کنید که چگونه می توانید نماز را خاص کنید. دیگر چگونه می توانیم دعا کنیم که "متفاوت" با معمول باشد؟
کتاب مقدس نیز یک دعا است
آیا کتاب مقدس کودکان در خانه دارید؟ پردازش های بسیار متفاوتی وجود دارد، با تصاویر، با متون کوتاه تر یا طولانی تر، با وظایف و افکار مختلف. خواندن کتاب مقدس با پدر و مادر در واقع یک دعا است. گاهی اوقات، مثلاً وقتی حال شما بد است، چیزی شما را آزار می دهد، متاسفید، غمگین هستید، فقط باید کتاب مقدس را بردارید و شروع به خواندن کنید. معمولاً راحت خواهید شد. فوق العاده تزئین شده آن را امتحان کنید!
گاهی اوقات می توانید به جای نماز عصر، از کتاب مقدس بخوانید. هر شب فقط کمی همچنین ممکن است آنچه را که دیروز خوانده اید به خاطر بیاورید. یا همیشه می توانید انجیل را از کتاب مقدس بخوانید که روز بعد در کلیسا خوانده می شود. به شما کمک می کند بهتر تمرکز کنید. آن را امتحان کنید! اگر از قبل خواندن بلد هستید، می توانید کتاب مقدس را برای خواهر و برادر خود نیز بخوانید. آنها قطعا خوشحال خواهند شد!
به حامی شما
آیا می دانید حامی غسل تعمید شما کیست؟ از مامان بپرس درباره زندگی مشترک او چیزی بخوانید. مقدسین افرادی مثل ما بودند. گناه هم کردند. آنها غم، نگرانی، ترس را تجربه کردند. آنها فقط به این دلیل که مقدس بودند زندگی سبک تری نداشتند. شاید درست برعکس. اما آنها آن را به کمال با خدا زندگی کردند. اکنون آنها در بهشت مقدس هستند. و آنها می توانند برای ما شفاعت کنند. آنها می توانند در درد خاص ما به ما کمک کنند. آنها مشتاق التماس آنها هستند! به عنوان مثال، ترزکا سنت ترزیچکای لیزیو را به عنوان حامی خود دارد. او اغلب ترس، ترس، شکننده و آسیب پذیر است، درست مانند ترزیچکا. بنابراین او می تواند از ترزیچکا بخواهد که در این زمینه به او کمک کند. مارگارت دوباره به راحتی از دوستانش عصبانی می شود، به راحتی با آنها عصبانی می شود، بنابراین از سنت مارگارت اسکاتلند می خواهد که به او کمک کند تا ببخشد. فرانتیشک تنبل است. او دوست ندارد یاد بگیرد، دوست ندارد در خانه کمک کند - بنابراین می تواند از سنت فرانسیس بخواهد که از او حمایت کند. ماروسکا، او دوباره بی حوصله است، بنابراین از مریم باکره می خواهد که به او کمک کند تا صبورتر باشد. زدسلاوکا دوباره به حامی خود، سنت زدسلاوا، دعا می کند تا برادر کوچک بیمارش به زودی بهبود یابد. می توانید به حامی و همچنین به هر مقدسی که برای شما عزیز است مراجعه کنید. او برای شما در بهشت شفاعت خواهد کرد. شما می توانید او را با کلمات خود خطاب کنید. آنچه بر دلت است، آنچه تو را آزار می دهد، به او بسپار.
به این فکر کنید که می خواهید حامی شما چه چیزی بخواهد.
به مریم باکره
بیخود نیست که گفته می شود ماریا بزرگترین شفاعت کننده است. او مثل مادر ماست. او ما را بسیار دوست دارد، ما گنجینه های او هستیم. و اگر از او چیزی بخواهیم ما را شفاعت می کند. حتی ممکن است دعایی که خدای پدر نشنود سرانجام شنیده شود زیرا ما از مریم باکره این کار را خواستیم. به یاد بیاورید که خداوند عیسی چگونه اولین معجزه را انجام داد: او آب را به شراب تبدیل کرد. شاید او حتی نمی خواست این معجزه را انجام دهد. اما مریم مقدس آن را ترتیب داد. این بدان معنا نیست که هر چه ما بخواهیم، مریم مقدس ترتیب می دهد. قطعا نه. اما اگر یک درخواست خالصانه و آرزوی خالصانه داشته باشیم و به آن روی بیاوریم، مطمئن باشیم که او ما را شفاعت خواهد کرد.
حتما دعای سلام مریم را می شناسید. آیا می دانید این کلمات از کجا آمده است؟ فرشته آنها را به مریم باکره گفت هنگامی که او تولد عیسی را به او اعلام کرد. اما می توانید دعای تسبیح را نیز بخوانید. در آن دعای سلام مریم در عشر تکرار شده است. در میان آنها "اسرار" تسبیح فردی وجود دارد. از مادرتان بپرسید که چگونه هستند و با هم آنها را بررسی کنید. سپس می توانید آنها را رنگ آمیزی کنید و شاید طبق آنها تسبیح را بخوانید.
وقتی می ترسی
گاهی اوقات می ترسیم. ما از کسی یا چیزی می ترسیم، چه اتفاقی می افتد، اگر چیزی را مدیریت کنیم، می ترسیم که برایمان اتفاقی بیفتد، یا چگونه مدرسه را اداره کنیم. ما از عزیزان خود می ترسیم، از بیماری ها، افراد بد یا فرزندان، درگیری ها، گاهی اوقات از معلمان یا همسایگان نیز می ترسیم. گاهی اوقات ترس آنقدر زیاد است که نمی توانیم با آن مقابله کنیم.
اگر می ترسید، سعی کنید از مریم باکره بخواهید که از شما محافظت کند. مثلاً با این دعا:
ما در پناه تو فرار می کنیم،
مادر مقدس
درخواست های ما را در نیازهایمان رد نکنید
اما از همه خطرات
همیشه ما را آزاد کن
باکره معروف، مبارکه
خانم ما، واسطه ما، مزدور ما
از پسرت طلب رحمت کن
ما را به پسرتان معرفی کنید
ما را تا پسرت همراهی کن
در طول سال
همچنین می توانید نماز خود را در طول سال تغییر دهید. سال کلیسا با ظهور آغاز می شود. می توانید با والدین خود به روراتا بروید - صبح خیلی زود، هنوز در تاریکی، به مراسم عشای ربانی بروید، آهنگ های ظهور بخوانید، شمع هایی را با فانوس روشن کنید. اگر هنوز آن را تجربه نکرده اید، حتما آن را امتحان کنید. در کریسمس بیشتر از سال به کلیسا می رویم، اما می توانیم جلوی مهدکودک توقف کنیم، همچنین با خواندن سرود دعا می کنیم. در طول روزه، دوباره، دعای ما ممکن است اجرای روزه باشد، ما می توانیم به کلیسا برویم تا راه صلیب را بخوانیم. مثلاً در اردیبهشت ماه مریم مقدس می توانیم به عبادات اردیبهشت برویم. در تعطیلات می توانیم خدا را برای تابستان شکر کنیم، برای تعطیلات، از او می خواهیم که از ما در جاده محافظت کند و از آنچه در جاده به ما می دهد تشکر کنیم. در ماه سپتامبر، سال تحصیلی بعدی را به خداوند خدا می سپاریم - چه به مهدکودک برویم و چه مدرسه. مهرماه به دعای تسبیح اختصاص دارد. و سپس هر روز از سال او یک تعطیلات مقدس را جشن می گیرد، بنابراین ما می توانیم به مقدسی که در آن روز بزرگداشت می کنیم مراجعه کنیم. امکانات زیادی وجود دارد.
کسی که میخواند دو بار نماز میخواند
ماروسکا شروع به رفتن به مدرسه کودکان کرد - یعنی به کلیسای کلیسا. آنها همیشه یک بار در ماه در مراسم عشای کودکان آواز می خوانند. و ماروشکا عاشق چند آهنگ شد و آنها را در خانه با مادرش می خواند. مامان آنها را روی سی دی می گذارد یا فقط از سرش آواز می خواند. اگر می توانید یک ساز بنوازی، می توانید "باند" خود را در خانه بسازید. سعی کنید به اشعار آهنگ های کودکانه ای که از کلیسا می شناسید فکر کنید. اینها در واقع دعاهای جداگانه هستند. برخی التماس می کنند، برخی تشکر می کنند، برخی تمجید می کنند. اغلب می گویند کسی که می خواند دو بار دعا می کند، زیرا با آن آهنگ حتی می تواند دعا را بهتر تجربه و احساس کند. آهنگ هایی را که دوست دارید انتخاب کنید. شما همچنین می توانید آنها را بر روی سی دی خریداری کنید. و هنگامی که غمگین هستید، یا در حال بدی هستید، ترس، اضطراب یا شاید پشیمان هستید، آواز بخوانید. همچنین می توانید قبل از غذا یا هنگام خواب به عنوان دعا بخوانید. اما مراقب باشید - فقط گوش دادن کافی نیست. تو باید تنهایی بخونی
چه چیزی نماز نیست؟
نماز واجب نیست. آینه اقرار از ما می پرسد که نماز صبح خوانده ایم یا مغرب؟ اما این بدان معنا نیست که وقتی به پدرمان صبح می گوییم و سلام بر شما برآورده می شود. عمدتاً برای اینکه مجبور نباشیم اعتراف کنیم که نماز را فراموش کرده ایم. بله، ممکن است این اتفاق بیفتد که ما بخوابیم، یا به دلایلی - مثلاً هنگام بازدید یا در تعطیلات یا مدرسه در طبیعت، فراموش کنیم که نماز بخوانیم. جهان فرو نمی ریزد. باید دانست که نماز واجب نیست. این چیزی نیست که ما مجبور باشیم، زیرا خدا آن را می خواهد. چیزی است که خداوند به ما داده و دارد به ما کمک می کند. چه چیزی ما را به او نزدیکتر می کند. اینجا دعا برای خدا نیست، برای ماست. اگر این را بفهمیم، تعقیب نخواهیم کرد تا همه چیز را کنار بگذاریم. اما ما می توانیم همه چیز را آرام کنیم (نه فقط صبح و عصر). تمام زندگی من ما میتوانیم تلاش کنیم تا تمام زندگیمان را دعا کنیم.