بهاره آروین (عضو سابق شورای شهر تهران)
در این نشست بیان کرد: مهمترین رویکرد مبارزه با فساد در دهههای گذشته مبارزه با مفسد و فاسد به جای فساد بوده است و این همیشه وجود داشته است. به عبارتی طوری برداشت میشود که این کارها نمایشی است و این مسئله کمترین آسیب آن است. آسیب بزرگتر این قضیه کاهش اعتماد عمومی است که همه فکر میکنند در کشور همه مسئولان یا مدیران دزد یا فاسد هستند. با این کار که فقط فاسدها را بگیریم، اتفاقاً فساد مخفیانهتر میشود. مشکل ما در کشور این است که اغلب فرآیندهای ما فسادزاست. در کشور انبوه قوانین و مقررات وجود دارد که بعضا با هم تناقض دارند. فرآیند فسادزا چیز عجیبی نیست و همه جا داریم. فرآیند فسادزا یعنی اینکه به افرادی اختیار تشخیص بدهیم و هر جایی که قوانین و مقررات به افراد اختیار تشخیص میدهند، این وضعیت پیش میآید. در حال حاضر واقعا لازم نیست به افراد و شوراها اختیار تطبیق یا عدم تطبیق قوانین را بدهیم. برای اصلاح این روند یک نمونه آن این است که روابط و نظارتها به صورت الکترونیک شود و سیستم به ساختارها نظارت کند که البته این سیستماتیک و الکترونیک شدن ساختارها به این سادگیها نیست و مقاومتهای زیادی را در پی دارد.
انبوه فعالیتهای نظارتی خود باعث ایجاد فساد میشود
وی در ادامه افزود: در حال حاضر باید گفت انبوه فعالیتهای نظارتی خود باعث ایجاد فساد میشود. نظارت متمرکز کاری را از پیش نمیبرد و خود باعث بیشتر شدن فساد میشود. دو راه برای مبارزه با فساد داریم که ۱۲ بند نقشه راه رئیس جمهور در مبارزه با فساد توانایی چرخش فرمان این راه را دارد. اول مسئله شفافیت است که البته حلکننده مشکلات نیست، اما تسهیلکننده آنان است و دوم حذف بسیاری از فرآیندهاست. این دو راه تنها راههای مبارزه ساختاری با فساد است.
پاشنه آشیل فساد در مدیران؛ عدم مطالبهگری از سوی جامعه
آروین در ادامه این نشست با اشاره به پاشنه آشیل فساد درکشور گفت: اگر از من بپرسند پاشنه آشیل فساد در مدیران و بخشها چیست، میگویم عدم مطالبهگری از سوی جامعه است. اگر من مسائلی را پیگیری نمیکردم، هیچ کس دیگری به دنبال پیگیری آنان نبود. به عبارتی از سمت خود مردم بسیاری از مسائل باید به صورت جدیتر پیگیری شود. هر مدیری را میتوان با مطالبهگری وادار به کار کرد. در حال حاضر آدمها را باید واقعیتر دید و قوانین و مقررات ما در ساختارهای مختلف به درستی اجرا نمیشود. سیاستمداران ما به جامعه نگاه میکنند و میبینند که آنان چه بازخوردی به آنان میدهند و این مسئله مطالبهگری از سوی مردم باید دیده شده و به عبارتی تغذیه سیاستمداران صورت گیرد.
در کشور ذی نفع ساختاری و سازمان یافته برای عدم مبارزه با فساد داریم
عضو سابق شورای شهر تهران در پایان اظهار کرد: همان طور که سیاستمداران شعارهای کلی میدهند، مردم و مطالبهگران نیز این شعارهای کلی را میدهند. باید گفت در حال حاضر در این گونه مسائل کمیته و شوراهای سازمان یافته لازم داریم. ما در کشور ذینفع ساختاری برای مبارزه با فساد نداریم، اما ذی نفع ساختاری و سازمان یافته برای عدم مبارزه با فساد داریم. باید بین نقش مردم و حاکمیت وزن بیشتری به نقش مردم داده شود و مطالبهگری جدی از سمت جامعه وجود داشته باشد. مدیران دولتی تعارض منافع ساختاری دارند و این مانع است و منافع شخصی فقط مطرح نیست. به عبارتی دولت تعارض منافع ساختاری در اصلاح خود دارد. در حال حاضر باید کار سهولت در فرآیندها، دولت الکترونیک و شفافیت در اولویت همه کارها قرار بگیرد.
"کارگروه مبارزه با فساد و تبعیض بسیج دانشگاه صنعتی امیرکبیر"