ویرگول
ورودثبت نام
رضا کریمی
رضا کریمی
خواندن ۸ دقیقه·۵ سال پیش

چرا با پیوستن به کنوانسیون برن مخالفم

چرا با پیوستن جمهوری اسلامی ایران به کنوانسیون برن مخالف هستم

رضا کریمی

کنوانسیون برن به زودی برای بررسی به صحن مجلس شورای اسلامی خواهد رفت، تا در صورت بررسی و تائید و طی روال، ایران نیز به عضویت این کنوانسیون در آید، کنوانسیونی که در ظاهر، و بر اساس توضیحات کلی، اقدامی پسندیده است و مخالفت با آن شاید برای بسیاری قابل درک نباشد، و حتی اقدامی بدون منطق و عجیب به نظر برسد. کنوانسیون برن که در حال حاضر177 کشور عضو دارد، از تاریخ 9 سپتامبر 1886 میان اولین اعضا امضا شده و موضوعیت یافته است، و ایالات متحده آمریکا نیز در سال 1989 به آن پیوسته است. در این یادداشت کوتاه، دلیل آنکه پیوست به این کنوانسیون، در شراط فعلی را اشتباه می­دانم به شکلی کوتاه شرح داده­ام، و بار دیگر بر عبارت «شرایط فعلی» داشته و شاید عضویت در آن در شرایطی جز آن می­توانست عاری از این انتقادا باشد.

ابتدا اجمالا به بررسی این نکته می­پردازیم که از نظر این کنواسیون، و مواد ذکر ده در متن آن، چه آثار و متونی در دایره حمایتی حق مولف قرار می گیرند: در متن کنوانسیون برن، عبارت " کارهای هنری و ادبی" که پایه تمام توافقات و قانین مندرج در این کنوانسیون قرار گرفته است، طبق ماده 2 این کنوانسیون، " هر نوع کار ادبی، علمی و هنری" را شامل می شود، " به هر شکل و شیوه­ای که بیان شوند." این به آن معناست که نوع بیان، فرم بیان، اجرا، یا انتقال اهمیتی نداشته و همه موارد را شامل می شود. در همین ماده دوم اعلام می شود که هر نوع ترجمه، اقتباس و کار روی متون ادبی، علمی و هنری، باید تحت حمایت قانون کپی رایت قرار بگیرند. در همین ماده ذکر شده است که مجموعه کارهای علمی و هنری و علمی، مانند دایره المعارف ها نیز همچنان کار فکری محسوب شده و تحت پوشش این قانون هستند، در نتیجه تمام کتب مرجع علوم، ادبی و هنری، در این دسته قرار گرفته و مورد این حکایت هستند. در همین ماده 2 ذکر شده که کارهای مورد اشاره، در هر یک از کشورهای عضو کنوانسیون که انجام شده باشند، در تمام کشورهای دیگر تحت پوشش و حمایت کپی رایت هستند. طبق ماده 3، این آثار، چه نویسنده دارای ملیت یکی از کشورهای عضو باشد، و چه نویسنده یا صاحب اثر دارای ملیت کشورهای عضو نباشد، اما اثر او در یکی از کشورها عضو منتشر یا انجام شده، باز هم تحت حمایت این قانون است، شرایطی که تقریبا می­توان گفت اکثریت ملطق صاحبین اثر را شامل خواهد شد. حتی در ماده 4 فراتر رفته و ذکر می کند که در مواردی مثل آثار سینمایی، اگر صاحب اثر یا کمپانی، دارای یک محل زندگی یا دفتر در یکی از کشورهای عضو باشد هم کفایت می کند، و صاحبین آثار معماری که بر اساس اثرشان سازه­ای در یکی از کشورهای عضو ساخته شده باشد. در ماده 5 هم ذکر شده در صورت نبود قوانین در کشور مبدا، قوانین کشوری که ادعا در آن صورت میگیرد هم کافی­ست، تا صاحب اثر تحت حمایت قرار گیرد، واین جداست از حمایت کلی از صاحب اثر در تمامی کشورهای عضو این کنوانسیون. و باز در همین ماده ذکر شده که صاحب اثر اگر دارای ملیت کشوری که در آن اثر را ساخته نباشد، بر اساس این کنوانسیون، برای حمایت از کپی رایت دارای حقوق مانند افراد دارای همان ملیت است. در ماده 5 ذکر شده است که اگر چنانچه یک اثر همزمان در دو کشور، یکی داخل کنوانسیون، و دیگری خارج از کنوانسیون منتشر شود، انتشار در کشور عضو کنوانسیون حساب شده و مورد همان حمایت­هاست، حتی اگر اثر به تنهایی در کشوری خارج از کنوانسیون منتشر شود، ملیت نویسنده اگر از کشوری عضو باشد، باز هم اثر تحت حمایت است، شرایطی که باز هم احتمال حمایت از اکثر آثار را فراهم کرده. در ماده 7 مدت کپی رایت هر اثر تا 50 سال پس از فوت صاحب ار ذکر شده است. طبقه ماده 8 این کنوانسیون، صاحبان اثر باید اجازه ترجمه اثر در دیگر کشورها را رسما واگذار کنند طبق ماده 11 هر گونه ارائه آثار هنری علمی و ادبی به عموم، از هر طریق، چع رادیویی، خواندن یا چاپ، فقط با اجازه رسمی صاحب اثر ممکن است. طبق ماده 12 استفاده از اثر، اقتباس یا استفاده از بخش هایی از آن نیز تنها با کسب اجازه رسمی ممکن است، که شامل تمام آثار علمی، ادبی و هنری می شود.

البته این نکات که ذکر شد، خلاصه­ای از برخی مواد این کنوانسیون است، اما آنها را از این جهت انتخاب کردم، که نشان دهم طبق این تعریف و تشریح­ها، می­توان گفت تقریبا اکثریت مطلق آثار علمی، ادبی منتشر شده در جهان به شکلی در حمایت این کنوانسیون قرار خواهند گرفت، یا دانشمندان یا نویسنده­ها عضو این کشورها هستند، یا مهاجرت کرده در یکی از آنها چاپ­شان می کنند، یا به عنوان مثال اثر یک معمار اگر هیچ یک از اینها هم نبود در یکی از این کشورها ساخته شده. و جالب اینجاست که اگر اثری همزمان در دو کشور چاپ شود، چاپ آن در یک کشور عضو کنوانسیون هم برای حمایت کفایت می کند. یعنی تقریبا تمام آقار علمی، که بیش از هر چیز مد نظر و دلیل نگرانی بسیاری­ست، و همینطور تمامی دایره المعارف­ها، مجموعه­های علمی و انسایکلوپدیاها، همگی در این گروه مورد حمایت قرار میگیرند که استفاده از آنها، اقتباس، استفاده از بخشی از آنها و چاپ و ترجمه­شان به اجازه رسمی از صاحبین اثر نیاز دارد.

تا اینجا این مواد و قوانین ذکر شده در آن هیچ اشکالی ندارد، و اتفاقا از نظر منی که کار ترجمه انجام می دهم و حق نشر و حق مولف برایم موضوعی مهم است، چنین کنوانسیونی می تواند بسیار هم کارساز باشد. اما آنچه شرایط را به کل متفاوت می کند، اوضاع حال ایران و تحریم­های ظالمانه اعمال شده بر ایران است. در شرایط عادی این قوانین میتواند از صاحبین آثار و حقوق آنها حمایت کند، و حتی به کشورهای در حال توسعه که آثار علمی فراوانی توید میکنند، در حفاظت از حقوق و امتیازاتشان کمک کند. اما متاسفانه اینگونه نیست. اول آنکه شرایط دنیای علمی به هیچ عنوان شرایطی برابر و عادلانه نیست، اصولا همه چیز در راستای قدرت بیشتر کشورهای غربی و صاحب مراکز علمی فعلی­ست، و از سوی دیگر، شرایط تحریم­ها اوضاع را متفاوت می کند، بخصوص برای ما در ایران.

این بحث تحریم را از دو منظر میبینیم. اول بانکی، به این دلیل که در ماده 11 همین کنوانسیون ذکر شده است که مجوز رسمی جهت استفاده از اثر باید از صاحب اثر دریافت شود، و این جر با پرداخت حق خرید یکجا، یا پرداخت بر اساس فروش و سود ممکن نیست، و این موضوع به امکان پرداخت ساده به افراد خارج از ایران نیاز دارد. اوضاع پرداخت های بانکی و ارتباط مستقیم بانکی با بسیاری کشورهای صاحب علم و مترقی دانشگاهی غربی ممکن نیست، چراکه بانک ها پولی از ایران دریافت نمی کنند، و اصولا سازمان ها حق همکاری با ایران را ندارند. در مورد دارو هم همین داستان بود، شاید رسما خود دارو تحریم نبود، اما راه پرداخت و خرید بسته شده بود و در نتیجه دارو هم تحریم بود. حالا هم وقتی امکان پرداخت هزینه های حق مولف و خرید حق امتیاز و بستن قرارداد نباشد، چطر می شود قانونا این حقوق را بدست آورد؟ پس حداقل در زمینه خرید حق امتیاز با مشکلات بسیاری رو به رو خواهیم بود، که یا صاحب امتیاز را منصرف خواهد کرد، یا مجبور به استفاده از روش­های دور زدن تحریم­هاست، که باز هم صاحب اثر احتمالا علاقه چندانی به آن ندارد.

منظر دوم، تحریم­ها علمی، و بحث تکنولوژی­های دو کاربردی یا همان Dual Use است که از زمان ترک برجام توسط آمریکا تشدید هم شده. طبق این نوع تحریم­ها، بسیاری از حوزه ها علمی که به هر شکلی امکان ارتباط با هر یکی از برنامه­های علمی ایران، از هوافضا، موشکی، اتمی و شیمیایی و نفت را دارند تحریم هستند، و اصولا موسسات تحقیقاتی، دانشمندان و محققان نمیتوانند علنان و رسما به همکاری با طرف ایرانی جهت چاپ، کمک به چاپ، حق استفاده یا اقتباس از آثارشان بپردازند. دامنه­ی این نوع تحریم­ها و علوم چنان گسترده است که تقریبا بسیای از علوم را در بر گرفته است.پس موسسات، انتشارات، و صاحبین اثر بر اساس این تحریم­ها حق همکاری با ایران، عقد قرارداد و واگذاری حق استفاده از اثر نخواهند داشت، و حتی اگر قوانین بتوان یافت که این تحریم­ها را بی اثر کند، تجربه نشان داده که ترس از اینکه موضوع تحریم­ها دامن­گیر آنها شود، معمولا نسبت به همکاری بی میل هستند.

نتیجه چه می شود؟ یک خودتحریمی شدید جدید. یعنی در شرایطی که حداقل این روزها این امکان وجود داشت که از منابع علمی و کتب استفاده کرد، ترجمه­ی ثار جدید علمی را در کشور در اختیار داشت، و در شرایطی که غرب در تلاش برای تحریم و کوبیدن پایه­های علمی کشور است به پیشرفت ادامه داد، با پیوستن به این کنوانسیون، رسما دست خود را در بسیاری از شاخه های علم، و حتی چاپ آقار ادبی هم خواهیم بست، و بنابر همین کنوانسیون، و مواد آن، دولت موظف به جمع آوری آثاری خواهد بود که حق امتیاز را به صاحب اثر نداده اند، که دلیل آن یا مشکلات بانکی بوده، یا عدم امکان همکای با ایرانف که هر دو به دلیل تحریم ها هستند، و اگر چنین نکند، اقدام تنبیهی، تحریم علمی و اخاج در پی خواهد داشت، که به یک آبروریزی در عرصه جهانی تبدیل خواهد شد، و اگر قرار است به چنین نقطه­ای ختم شود، چرا از ابتدا باید به عضویت این کنوانسیون در آمد؟

دلیل مخالفت بنده، و سایر کسانی که چنین فکر می کنند، با حق مولف و رعایت چنین حقوقی نیست، که اتفاقا رعایت و اجرای آن را به واقع کاری ستودنی می دانم، اما هر کار و اقدامی، باید بر اساس شرایط مشخص مورد بررسی و تحلیل قرار بگیرد. پیوستن به کنوانسیون برن، در شرایط تحریم­های موجود، موجب خودتحریمی شدید جمهوری اسلامی در زمینه علوم خواهد شد.

شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید