یکی از مشکلات اصلی اکثر صاحبان کسبوکار این است که سعی دارند محصول خود را برای همه بازار در نظر بگیرند، یعنی بازار هدفشان تمام افراد است. دلیل این تصمیم این است که دوست دارند مشتری بیشتری داشته باشند و در نتیجه به درآمد بالاتری برسند.
یعنی صاحب یک کسبوکار کوچک دوست دارد به شیوه شرکتهای بزرگ تجاری رفتار کنند و آنها را الگوی تبلیغات خود قرار می دهند که این کار کاملا اشتباه است. چون یک کسبوکار کوچک امکان تبلیغات انبوه را ندارد، پس بودجه تبلیغاتش با یک روش اشتباه از دست میرود.
معمولا شرکتهای بزرگ با بودجههای بزرگ تبلیغات خود را به صورت انبوه و در چندین رسانه انجام میدهند و در اصطلاح این نوع بازاریابی را برند سازی میگوییم.
حال شما به عنوان صاحب یک کسبوکار کوچک اگر بخشی از فرآیند بازاریابی این شرکتهای بزرگ را انجام دهید مطمئن باشید نتیجهای که شرکتهای بزرگ (اصطلاحا برند های معتبر) میگیرند برای شما اتفاق نخواهد افتاد. دلیلش هم واضح است که شما تنها قادر هستید بخشی از فرایند بازاریابی آنها را انجام دهید و بودجه شما به پایان میرسد، در نتیجه کار ناتمام خواهد ماند. یک اصل دیگر در بازاریابی برند سازی تکرار است، یعنی شاید شما یک آگهی را در تلویزیون دهها بار ببینید، آیا شما چنین بودجهای دارید؟
یک کسبوکار کوچک یا متوسط برای موفقیت در بازاریابی خود نیاز دارد تا تمرکز خود را بر یک بازار هدف محدود قرار دهد. کاری که بسیاری از کسبوکار کوچک انجام نمیدهند و سعی دارند محصول یا خدمات خود را به همه ارائه دهند.
بارها شاهد این موضوع بودهایم که تبلیغاتی بیهدف در سطح شهر به ما میرسد و ما هر روز در میان بمباران تبلیغات بسیاری قرار میگیریم. تبلیغاتی که هر یک فریاد میزنند بیا از من بخر، بیا از من بخر، بیا از من بخر.
این نوع بازاریابی درست است شاید فروشهایی برای افراد ایجاد کند (چون اگر فروشی ایجاد نمیکرد افراد دیگر از این روشها استفاده نمیکردند) اما مطمئنا این فروشها کافی نیست. در بیان دیگر بخش زیادی از هزینه بازاریابی بدون در نظر گرفتن یک بازار هدف خاص و محدود از بین میرود.
برای مثال شما شاخهی آموزش را در نظر بگیرید، بسیار وسیع و نامحدود است، حال یک آموزشگاه فنی را در نظر بگیرید. باز هم این شاخه بسیار بزرگ است و خدمات بسیاری را در زمینههایی از جمله کامپیوتر، مکانیک، کشاورزی، برق، الکترونیک، لولهکشی و ... به ذهن ما وارد میکند.
حال تصور کنید آموزشگاه فنی رباتیک، حال محدودتر شد به یک علم و یک تخصص اما باز هم میتوان بازار هدف خاصتری را انتخاب کرد. برای مثال آموزش رباتیک دانشآموزی ویژه سنین 7 تا 16 سال
حال ما یک بازار هدف خاص داریم. البته باید این نکته را در نظر گرفت که بازار هدف ما در حالی که خاص و محدود است به اندازه کافی بزرگ باشد. برای مثال اگر ما در مثال قبل بازار هدف را آموزش رباتیک برای سنین 7 سال در نظر بگیریم شاید کلیه افراد 7 سالهای که به رباتیک علاقهمند هستند به اندازه کافی نباشند.
پس برای بازار هدف خود این دو نکته را در نظر بگیرید که علاوه بر محدود بودن به اندازه کافی بزرگ باشد. یکی از برتریهای کسبوکار اینترنتی این است که شما با بازار بسیار بزرگی روبرو هستید و مشکل تعداد کافی کمتر بوجود میآید.
پس شما از یک بازار محدود شروع خواهید کرد و در ادامه به شما میگویم که چطور پس از تسلط بر بازار هدف محدود خود بازارتان را به مرور زمان گسترش دهید.