ویرگول
ورودثبت نام
Kasra
Kasra
خواندن ۴ دقیقه·۲ سال پیش

رستاخیز کلمات

شاید تالا متوجه روش خودمونیو بی‌شیله‌پیله من واسه نوشتن پستام شده باشین!
فرمی از نوشتن که نمیتونم بگم سبک جدیدی برایِ نوشتن محسوب میشه. بهترِ بگم ، نمیدونم فرم جدیدی برای نوشتن محسوب میشه یا نه..! راستش من خیلی تجربه و پیشینه‌ی خاصی ندارم که بتونم سیر تاریخی رو مرور و بررسی کنم که ببینم همیشه این‌طوری بوده یا الان بیشتر ملموس شده که.. فرم جدیدی از نوشتار و یا نقد به وجود بیاد که کیفیتی خاص از هارمونی و فرمالیسم زبان شناختی (شبه)مدرن رو به نمایش بذاره..
فرمی که مصداق بارز مونولوگ هست ، نه دیالوگ.
فرمی که مثال آشکاری از ابراز ظرافت‌ها و بالاوپایین‌های ادراکی و عاطفی هست ، تا شکلی سفت و سخت از استدلال و بیانِ منحصر و قاعده‌مند که ما رو یادِ لحن رسمیِ زمان‌های قدیمی که جلوه‌ای کلیشه‌ای از فرم سخنوری در فیلم‌ها و سریال‌هاست میندازه!
فرمی که ورژنِ متنیِ EQ محسوب میشه تا IQ!
همه‌ی ما با لحن رسمی ، دیالوگ‌مانند ، نظام‌مند ، قلمبه‌وسلمبه ، خشک و حوصله سربری که معمولن برای نوشتن مقالات استفاده میشه آشنا هستیم.
و این به من کمک میکنه که راحتتر به شما حالی کنم که منظورم از فرم هارمونیک نوشتار چیه ، این فرم دقیقن عکس ویژگی‌هایی هست که توی بند قبلی گفتم!
غیررسمی ، خودمونی ، مونولوگ‌مانند ، بی‌چارچوب و ول ، رایج و در عین‌حال فینگیلیش ، پر جنب و جوش ، سرگرم‌کننده ،فرانکشین(فرانسوی_ایرانی (نمونه‌ی ظرافتیه که مثلن یک نفر میتونه داخل این فرم استفاده کنه برای بیان منظورش)) ، به شدت اصطلاح‌محور ، استفاده‌ی مکرر از کنایه و طنز ، انگولک کردن هنجارها یا تابوها و و و...
اگر بخوایم ادویش رو زیاد کنیم که قشنگ بره توی مودِ بلجن (بلژیکی) ، میشه به همه‌ی ویژگی‌هایی که گفتم..
ملودرام ،سانتی‌مانتالیسم ، بازی با کلمات ، اغراق بیش از حد بر تجربیات شخصی ، فحش و ناسزا(!)، کنایه‌های نژادی و قومی (بااحتیاط) ، روایتِ کامل با حالتی نسبتن مطمئنِ قضاوتی شرایط و حتی با لحن غرغرمانند و زوزه‌کش ، اما در عین حال با تسلط بر روی مسیر نوشته و منظوری که قرار به وسیله‌اش رسونده بشه ، حفظ میشه.. اضافه کرد!




و احتمالن خودتونم تونستین تا الان حدس بزنین که این سبک نوشتاری ، بیشتر تو چه حوزه‌هایی استفاده میشه.. این فرم بیشتر به درد تحلیل اجتماعی ، موسیقی(لیریکس) ، روزمرگی‌ها ، نقد و امثالهم میخوره و به تبع کار سختیِ که از این فرم برای موضوعاتی مثل فلسفه ، سیاست ، علوم و .. استفاده کرد.
اما و اما..
کار جایی قشنگ و جالب میشه که ما این فرم رو طی یک حرکت ناباورانه وارد حوزه‌هایی کنیم که همیشه و سال‌هاست درگیر لحن رسمی و خشک بودن. روزنامه‌ها ، مطبوعات ، مقالات رسمی و دانشگاهی، نامه‌های اداری و سازمانی ، رسانه‌های خبری ، نقدها ، تحلیل‌ها و و و..
این کار نمود پنهان و پشت پرده‌ی فرایند غیررسمی کردنِ چیزهاست. دنیا مدت‌هاست که وارد این حالت شده و داریم میبینیم که در حوزه‌های مختلف ، رسمیت جای خودش رو داده به بیان و روشی ملموس‌تر و کمتر سخت‌گیرانه که منجر به نتایج بهتری هم میشه..

پس چی شد؟
ما پاپاراتزی‌های قلم به دستیم که به جای دوربین و شات ، با واگن‌های به هم پیوسته‌ی کلمات روی صفحات کاغذ یا ویرچوال داکیومنت‌هامون ، مغزهای به فنا رفته‌ی عموم رو تحریک میکنم تا سلول‌های مبارکِ خاکستری ، کمی به جنب و جوش بیفتن و انزال روحی-روانی رخ بده! بلکن که این وضع فاجعه‌بار اجتماعی آغشته به حماقت و جهالت و شوتییَت :)(: بهبود پیدا کنه.


سلسله‌مراتب ، ارباب و رعیت ، چَشم قربان ، ساختار عمودی(بالا به پایین) ، بروکراسی ، رسمیت ، جدیت ، خشک و کم‌انعطاف..
باید جاش رو بده به ساختارخطی(همه از لحاظ مقام مثل هم هستن و نظر هر کس مهمه) ، اما قربان(دیگه قربان وجود نداره) ، لیبرتاریانیسم ، غیررسمیت ، شفقت ، منعطف و ..
آقایان میفرماییدن که ما ، دهه هشتادی‌ها رو نمیشناسیم. خیلی عجیبن ، فلانن و بهمانن..
یکی به آقایان بگه اگر یک سر به ویرگول بزنید ، شاید بتونید تا حدودی یک بخش‌هایی از این پیچیدگی رو درک کنید و بفهمید که پیچیدگی در کار نیست ، این مغز معیوب شماست که همه چیز رو پیچیده میکنه.
و این رو هم خواهید فهمید که ، با وجود افرادی مثل ما ، این کشور دیگه هیچ نیازی به شما نخواهد داشت.. :)
مقایسه‌ی چیزی که قرارِ بیاد ، با چیزی که قبلن بوده ؛ مثل مقایسه‌ی بلوبانک با صادراته!
میدونیم نتیجش چیه! ?










پ.ن: همچنین این فرم نامعلوم‌الحالِ چموش ، برای نتایج بهتر ، میطلبه که پیرهن ساحلی گلدار با شلوارک رو بپوشیم و وسط یزد تست کنیم ؛ بعدش نتیجش رو به مونولوگ‌طورترین و فینگیلیش‌ترین شکل ممکن تبدیل به متن کنیم ;)
پ.ن دوم: دیدن سریال‌های Frasier و Bojack Horseman در همین راستا توصیه میشه
پ.ن سوم: بسم‌الله..

هنرفرمالیسمهوش هیجانیسبک نوشتنموسیقی
در آینده انحراف معیار دیده شد!
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید