#شمال_و_جنوب
نوشتهی #الیزابت_گسکل
ترجمهی #ثمین_نبی_پور
#نشرافق
«شمال و جنوب» روایت مارگارت است. دختری که پدرش کشیشی است که با وجدانی بحرانزده و مملو از آشوب به کلیسا پشت میکند و این اتفاق، باعث میشود به میلتون که جایی است مشمئزکننده و وحشتناک کوچ میکنند. مارگارت، زمانی که اهالی آنجا و وضعیت بد اجتماعی و رفاهیشان را میبیند، روحیهی انساندوستی و عدالتجوییاش برانگیخته میشود و در همینحین، رابطهاش با جان بورتون، یکی از صاحبان کارخانهها، آتش احساس را که معلوم نیست عشق است یا نفرت شعلهورتر میکند...
#الیزابت_گسکل در ایران، مانند #خواهران_برونته و #جین_آستین شناخته شده نیست؛ اما قلمش هیچ کم از آنها ندارد. درحالی که همه از #غرور_و_تعصب و #جین_ایر میگویند، نشر افق کار هوشمندانهای کرده و آمده و نویسندهی کلاسیکی را برای اولینبار در ایران معرفی کرده؛ الیزابت گسکل که در رمان «شمال و جنوب»اش توانسته به خوبی آدمها و جهان دوران خودش را بهتصویر بکشد. گسکل از زنی جوان نوشته که خوب به اطرافش نگاه میکند و دغدغههایی فراتر از ازدواج و عروسی دارد؛ کمک به آدمهایی که مستحق ظلمهایی که میبینند نیستند. از احساسات مبهمش که مشخص نیست از روی محبت و عشقاند یا از روی نفرت و خشم؟ نویسنده توانسته بهخوبی سردرگمی دختری که همه فقط به فکر ایجاد شرایط برای ازدواج و بهقول معروف، بهخانهی بخت رفتن او هستند را، به روی کاغذ بیاورد. و توصیفات معرکهاش در مورد شخصیتهای داستانش و حسوحال خانهها و خیابانها و دخیل کردن ماجراهایی غافلگیرکننده و جذاب مانند کلاس درس داستاننویسی میمانند.
قلم نویسنده خواندنیست و پرکشش و برای کسی که میخواهد کلاسیک خواندن را شروع کند گزینهی محشری است. اما چیزی که ما مخاطبان فارسیزبان بهآن توجه کنیم، ترجمه است. #ثمین_نبی_پور در کارنامهاش هم ترجمه رمان نوجوان دارد و هم رمان کلاسیک و داستان بلند و کوتاه. و حالا، در این داستان کلاسیک، به معنای واقعی کلمه گل کاشته است. از ترجمهی روان و قابل درکش گرفته تا پینوشتهایی که در مورد هر چیزی هستند؛ شعرهای اول هر فصل و توضیحات تاریخی و اجتماعی و حتی اصطلاحات استفاده شده. ما به این دسته از مترجمها که به همهچیز توجه دارند و مخاطبان نسل جدید را خوب میشناسند بیشتر از همیشه نیاز داریم.
شمال و جنوب داستانیست برای همهی ما؛ همهی ما عاشقان ادبیات، بهویژه ادبیات کلاسیک قرن نوزدهم. «شمال و جنوب»، از جذابهای کمتردیدهشدهی دنیای کلاسیک است.
در پایان هم تشکری ویژه میکنم از نشر افق و آتلیهاش تمام تلاششان را کردهاند تا جلدی جذاب طراحی و از کاغذی باکیفیت استفاده کنند و در آخر، یک خروجی عالی و تا حد امکان بینقص ارائه دهند. باید بگویم: دمتان حسابی گرم بابت این کیفیت چاپ فوقالعاده:)