ابتدا KPI ( شاخص های کلیدی عملکرد )را تعریف میکنیم:
معیارهای خاص و عددی بازاریابی هستند که سازمان ها برای سنجش پیشرفت خود در جهت یک هدف مشخص در کانال های بازاریابی خودشان ، ردیابی می کنند.سازمان ها از KPI ها در کمپین های بازاریابی خود استفاده می کنند تا مشخص کنند که آیا آنها بودجه خود را در مناطق مناسب خرج می کنند یا خیر.
تعیین مجموعه مشخص KPI های بازاریابی برای شرکت خود می تواند مشکل باشد.برای کمک به تعیین KPI بازاریابی خودتان ، می توانید با پرسیدن چند سوال ساده از جمله:
1. Sales Growth(رشد فروش)
در پایان روز بهترین روش برای قضاوت در مورد موفقیت بازاریابی شما ، اندازه گیری رشد آن در درآمد فروش است.
2.Leads ( سر نخ )
هرچه منجر به فرصت فروش بیشتر شوید و فرصت فروش بیشتری داشته باشید شانس رشد شما بیشتر است.
3.Lifetime Value of a Customer (ارزش زندگی مشتری)
مشتری شما در طول عمر رابطه شما چه ارزش تجاری دارد؟هر ایده؟ سلام؟ خریدار؟این KPI یک روش عالی برای سنجش ROI شرکت شما است و یک شکل عالی برای کمک به استراتژیک در اهداف تجاری آینده است.
4.Cost of Customer Acquisition (هزینه خرید مشتری )
5.sale team response time ( مدت زمان پاسخ گویی تیم فروش )
هر چه زمان پاسخ گویی سریع تر باشد در فروش محصول یا خدمات بیشتر تاثیر می گذارد.
6. Website Traffic to Website Lead Ratio(ترافیک وب سایت به نسبت سرنخ وب سایت )
این KPI برای اندازه گیری دو چیز مفید است:
7. Website Traffic(ترافیک وب سایت )
آشنایی با ترافیک وب سایت شما این است که بدانید این افراد کجا هستند ، از کجا هستند و پس از ورود به سایت شما چه کاری انجام داده اند. تمام این اطلاعات می توانند به شما در تعیین یک بخش مهم از اطلاعات کمک کنند: آنچه از شما می خواهند. دانستن این امر به شما کمک می کند تا نیازهای مشتریان احتمالی خود را پیش بینی و پیش بینی کنید همان چیزی است که بازاریابی در آن انجام می شود.
· Sessions
· Users
· Page views
· Page per Session
· Average Session Duration
· Bounce Rate
8.Social Media Reach and Engagement(دستیابی و مشارکت در رسانه های اجتماعی)
استراتژی رسانه های اجتماعی شما بخش عظیمی از تلاش های بازاریابی ورودی شما است زیرا به شما این امکان می دهد محتوای خود را توزیع کنید و با مشتریان فعلی و بالقوه خود در تعامل باشید.
نکته:
و به یاد داشته باشید ، همه رسانه های اجتماعی برای تجارت شما کار نمی کنند ، بنابراین حتما مواردی را که واقعاً برای شما و مشتری شما مهم است ، ردیابی کنید.
9.Email Marketing Performance (عملکرد بازاریابی ایمیل )
استراتژی بازاریابی ایمیل شما اساساً جدا از رسانه های اجتماعی البته نجات دهنده مشتری شماست. به این ترتیب ، هر کمپین بازاریابی ایمیل باید مورد قضاوت ، تحلیل ، داوری مجدد و تحلیل بیشتر قرار گیرد.
10.Inbound link building
ایجاد لینک باید گوشه ای از استراتژی SEO شما باشد. هرچه افراد بیشتری به عنوان سایت به سایت شما پیوند دهند ، رتبه بندی جستجوی شما بهتر می شود و ترافیک وب سایت شما بیشتر خواهد شد.
11. Landing Page Conversions(تبدیل صفحه ورود)
اگر صفحات فرود در وب سایت شما افرادی را به سمت خود جذب نمی کند و آنها را تبدیل نمی کند ، در واقع در آب مرده اید. یک روش خوب برای قضاوت در مورد اینکه آیا صفحات فرود شما برای شما کار می کند ، ارزیابی میزان افرادی است که به آنها مراجعه می کنند و اینکه آیا CTA شما در حال تبدیل آنها است یا خیر.
12. Blog Post Visits(بازدید پست بلاگ)
پست های وبلاگ شما باید سهم عمده ای در ترافیک وب سایت داشته باشد. ما پست های وبلاگ را یک تاکتیک رانندگی می دانیم. این بدان معنی است که باید ترافیک را از دو طریق به وب سایت شما وارد کند. اولین مورد از طریق توزیع زمانی است که در سیستم عامل های رسانه های اجتماعی منتشر می شود. دوم این که باید در موتورهای جستجو برای کلمات کلیدی مورد نظر شما رتبه بندی کند.
ممکن هست تمامی این موارد در کسب و کار شما به کار آید و ممکن هم هست بعضی از آنها به کار آید این بستگی به نوع کسب و کار شما متفاوت خواهد بود.