اندک جایی برای زیستن🌱
آیا فهم زنانه از روی متون مقدس ممکن است؟!
این روزها از همهچی و از همه جا میخونم. نمونهش:
مایکل سلز معتقد است متن قرآن متنی کاملاً متعادل است و تصویر مؤنث و مذکر در آن در هماهنگی بینظیری قرار دارد. مثلاً تصویری که خواندن سورهٔ شمس (به معنای خورشید و به لحاظ دستوری، مؤنث) با ضمیرها و تأکیدهای مؤنث مکرر و با آهنگ خاص در ذهن مخاطب عربیزبان ترسیم میکند تصویری کاملاً زنانه با حسی زنانه است. در مقابل، تصاویری با همین قدرت با اسمهای مذکر ساخته میشود. اما این بارِ جنسیتی متن قابل انتقال به زبان دیگری نیست. اسماء بارلاس هم به همین وجه تصویرپردازی در قرآن توجه کرده است و معتقد است در قرآن زنانگی و مردانگی در سطح زبانی برابرند و بلکه زنانگی در متن غالب است. او توضیح میدهد که مهمترین صفات یا اسمهای خدا در قرآن «رحمن» و «رحیم»اند و ریشهٔ این دو اسم به واژهای بازمیگردد که دلالتی کاملاً زنانه دارد: واژهٔ «رَحِم» که عضو اختصاصی جنس مؤنث و کانون آفرینندگی است. به این ترتیب، حتی تصویر خدا در قرآن نیز جنسیتی نیست ـ اگر هم باشد، بیشتر دلالت مؤنث دارد تا مذکر.
از مقالهٔ «آیا فهم زنانه از متون مقدس ممکن است»: نوشته دکتر زهرا مبلغ.
پ.ن: این برداشت و دلالتش بر مونث بودن خداوندی و حیاتبخشی خیلــی برام جذاب بود.

مطلبی دیگر از این نویسنده
نازکآغوش
مطلبی دیگر در همین موضوع
کار برابر، دستمزد نابرابر
بر اساس علایق شما
آیا عبور از "یا این یا آن" و "نه این نه آن" ممکن است؟!