Katty:)
Katty:)
خواندن ۱ دقیقه·۲۵ روز پیش

در بهت آفتابی‌ام

بعد از سپری شدن آن دقایق دوربین را به روی میز گذاشت و از جایش بلند شد: " می‌دانی این عکس‌ها زیبا هستند، خیلی زیبا. گویی من را نوازش می‌کنند؛ اما گاهی فکر می‌کنم ما در شهری نفس می‌کشیم که خورشید راهش را نمی‌شناسد.🌞

گذشته از تمام این پرت و پلاهایم؛ به این فکر می‌کنم بِیب؛ انسان باید درون خودش به دنبال آن عواطفی بگردد که مدت‌هاست آن‌ها را حفظ کرده! "قلب انسان به مانند گردش فصول دگرگون میشود" ، اما چیزی که در میان این تحول ثابت می‌ماند، باید فراتر باشد، نمی‌دانم فراتر از چه، فقط میدانم فراتر است، فراتر، فراتر، فراتر..
فراتر از مسیری که این نامه برای رسیدن به تو طی می‌کند.🌞



دیگه چه خبر
„ تو زیبایی، چو صلح در چشمان ملتی خسته از جنگ‌ها “
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید