
از انتخاب واژه «Slop» به عنوان کلمه سال ۲۰۲۵ تا خستگی دیجیتالی کاربران؛ چرا با وجود پیشرفت ابزارها، جای خالی «تفکر انسانی» بیش از همیشه حس میشود؟
آیا احساس میکنید اینترنت پر از محتوای بیکیفیت و تکراری شده است؟ شما تنها نیستید. در سال ۲۰۲۵، دیکشنری مریم-وبستر واژه «Slop» (لجن/بنجل) را برای توصیف محتوای بیکیفیت هوش مصنوعی انتخاب کرد. در این مقاله بررسی میکنیم که چرا با وجود پیشرفت مدلهایی مثل ChatGPT، ما بیش از تکنولوژی به «سلیقه» و «تفکر» نیاز داریم و چگونه میتوانیم از غرق شدن در این زبالهدانی دیجیتال جلوگیری کنیم.
خستگی جدید: فرسودگی ناشی از محتوای مصنوعی من خستهام. نه خستگی ناشی از یک روز کاری طولانی؛ بلکه نوعی خستگی خاص و روحفرسا که با باز کردن گوشی و بمباران شدن توسط محتوای تولید شده با هوش مصنوعی به سراغ آدم میآید. عکس آدمهایی که وجود خارجی ندارند، ویدیوهایی که حرکت لبها در آنها با نیمثانیه تأخیر انجام میشود و پستهای لینکدین که با تشویقهای ایستادهای تمام میشوند که هرگز در واقعیت اتفاق نیفتادهاند!
مسئله مخالفت با هوش مصنوعی نیست؛ من خودم روزانه از این ابزارها استفاده میکنم و قابلیتهای آنها را تحسین میکنم. مشکل اینجاست که تایملاینهای ما غرق در حجم عظیمی از محتوای بیکیفیت، کمزحمت و بدون سلیقه شده است؛ محتوایی که صرفاً چون ساختنش آسان بوده تولید شده، نه به این خاطر که ارزش اشتراکگذاری داشته است. این فضا شبیه به یک نویز تصویری و اطلاعاتی شده است؛ مزخرفاتی که با اعتمادبهنفس کامل به خورد مخاطب داده میشوند.
ظهور واژه سال ۲۰۲۵: «Slop» این حس انزجار عمومی باعث شد تا دیکشنری معتبر «مریم-وبستر» واژه "Slop" (به معنی لجن یا غذای خوک) را به عنوان کلمه سال ۲۰۲۵ انتخاب کند. این کلمه چهار حرفی به خوبی چیزی را توصیف میکند که بسیاری از ما در حال اسکرول کردن از روی آن رد میشویم و در سکوت نسبت به آن خشمگینیم: محتوای دیجیتال بیکیفیتی که معمولاً در حجم انبوه و توسط هوش مصنوعی تولید میشود.
این واژه سفری جالب داشته است؛ از گلولای نرم در قرن هجدهم و غذای خوک در قرن نوزدهم، حالا در سال ۲۰۲۵ خانهی جدیدی روی صفحههای نمایش ما پیدا کرده است. انتخاب این واژه نشان میدهد که ما دیگر نگران جایگزینی خلاقیت انسان با هوش مصنوعی نیستیم، بلکه از اینکه چقدر بد و ناشیانه از این ابزار استفاده میشود، کلافه شدهایم. گزارشها نشان میدهند با وجود سرمایهگذاری دهها میلیارد دلاری شرکتها روی هوش مصنوعی مولد، اکثریت قاطع سازمانها هیچ بازگشت سرمایهای (ROI) دریافت نکردهاند. حتی بازار کاری عجیب و جدید ایجاد شده که در آن انسانها استخدام میشوند تا این محتوای «بنجل» را تمیزکاری کنند و کمتر مصنوعی جلوه دهند.
تناقض بزرگ: معماران هوش مصنوعی و هنر انسانی
مجله تایم، «معماران هوش مصنوعی» (گروهی شامل چهرههایی مثل سم آلتمن، ایلان ماسک، مارک زاکربرگ و دیگران) را به عنوان شخصیت سال انتخاب کرد و هوش مصنوعی را مرکز ثقل سال ۲۰۲۵ نامید. آمارها خیرهکننده است: استفاده از ChatGPT دو برابر شده و به ۱۰ درصد از جمعیت جهان رسیده است؛ یعنی یک نفر از هر ده انسان با سیستمی تعامل دارد که بر پایه ریاضیات پیشگو و زبانِ وامگرفته بنا شده است.
با این حال، یک نکته ظریف و کنایهآمیز در این انتخاب وجود داشت: طرح جلد مجله تایم برای بزرگداشت هوش مصنوعی، توسط هنرمندان انسانی خلق شده بود. حتی در اوج جشن گرفتن برای ماشینها، خط باریکی از اصالت انسانی حفظ شده است که نشان میدهد هنر دست انسان هنوز جایگاه ویژهای دارد.
جنگ مدلها و اینترنتِ رباتزده
رقابت تکنولوژی همچنان داغ است. OpenAI آپدیت بزرگ ChatGPT Images (با مدل GPT Image 1.5) را عرضه کرده که ویرایشهای تمیزتر و سرعت بیشتری دارد، هرچند برخی معتقدند در کیفیت خروجی نهایی هنوز از رقیب خود یعنی مدل Nano Banana Pro گوگل عقبتر است.
اما سمت تاریک ماجرا اینجاست: گزارشهای Cloudflare نشان میدهد که ترافیک کلی اینترنت ۱۹ درصد افزایش یافته و رباتهای هوش مصنوعی اکنون بیش از ۴ درصد از کل درخواستهای آنلاین را تشکیل میدهند. خزنده (Crawler)های هوش مصنوعی حالا بیشتر از انسانها در حال خواندن اینترنت هستند. ما در حال ساختن اینترنتی هستیم که در آن ماشینها با ماشینها حرف میزنند، انسانها را خلاصه میکنند و افراد کمتری را به منابع اصلی ارجاع میدهند.
آیا OpenAI نتاسکیپ بعدی است؟ در میان هیاهوی مدلهای جدید، بحثهایی جدی درباره آینده شرکتهای پیشرو وجود دارد. برخی سرمایهگذاران مانند مایکل بری معتقدند OpenAI ممکن است سرنوشتی شبیه به «نتاسکیپ» (Netscape) داشته باشد: بیش از حد بزرگنمایی شده، در حال سوزاندن سرمایه و محاصره شده توسط رقبایی با جیبهای پرپول. این شرکت در حال ساخت آینده با هزینهای سرسامآور است، به امید اینکه نیروی جاذبه در نهایت بقیه کارها را انجام دهد.
هشدار درباره آینده کار و کرامت انسانی
در حالی که غولهای فناوری میلیاردها دلار سرمایهگذاری میکنند، هشدارهایی جدی درباره نیروی انسانی وجود دارد. راگورام راجان، اقتصاددان برجسته، یادآوری میکند که شغلهایی که نیاز به مهارت یدی، قضاوت و حضور فیزیکی دارند (مانند لولهکشی یا تعمیر موتور هواپیما) از گزند هوش مصنوعی در امان خواهند ماند؛ البته به شرطی که نیروی انسانی برای آنها آموزش ببیند. آینده کار فقط درباره مدلها و پرامپتنویسی نیست، بلکه درباره «کرامت» و احترام به مهارتهای انسانی است.
نتیجهگیری: نیاز به سلیقه، نه سرعت
مشکل اصلی این نیست که هوش مصنوعی همهجا حضور دارد؛ مشکل این است که «تفکر» اندکی پشت آن وجود دارد. ما خروجی را با بینش، سرعت را با محتوا، و راحتی را با مهارت اشتباه گرفتهایم. ابزارها قدرتمندند، اما مسئولیت نهایی همچنان با انسان است.
بیایید سال پیش رو را سالی کنیم که در آن یاد بگیریم استفاده خوب از هوش مصنوعی نیازمند تلاش، سلیقه، خویشتنداری و نیت درست است. شاید این همان اصلاحی باشد که دنیای دیجیتال به آن نیاز دارد: «لجن» (Slop) کمتر، توجه و سلیقه بیشتر.
از اینکه تا اینجای مطلب با من بودید از شما ممنونم و خوشحال میشم که نظرات و تجربیاتی که در این مورد داشتید را در زیر این مطلب باهم به اشتراک بزارید