پیشرفت تکنولوژی، زندگی مردم را کاملا تحت تاثیر قرار داده و این روزها بدون فضای مجازی شاید نتوان زندگی کرد؛ خصوصا بعد از شیوع ویروس کرونا و خانه نشین شدن مردم، استفاده از سرویسهایی همچون اینستاگرام و تلگرام حتی بیشتر از قبل ارزیابی میشود. یکی از بحثهای داغ این روزها در رابطه با فیلتر شدن اینستاگرام است، یک شبکه اجتماعی مبتنی برمحتوای تصویری که طرفداران بسیار زیادی در سراسر دنیا دارد. امروز میخواهیم نگاهی به این موضوع بیندازیم و تحلیلی در رابطه با این سرویس محبوب فیسبوک داشته باشیم. با کاوشا همراه باشید.
اینستاگرام همچون یک چاقوی دو لبه است. این سرویس بستری را فراهم ساخته تا همه بتوانند از آن استفاده مفید داشته باشند. در مدت زمانی که این شبکه اجتماعی روی کار آمد، بسیاری از کسب و کارها رونق گرفتند، شغلهای جدید و پردرآمدی معرفی شدند، بسیاری از افراد دوستان قدیمی خودشان را پیدا کردند و خیلیها اوقات فراغتشان را با مشاهده کلیپهای طنز پر کردند. در واقع مزایای این شبکه اجتماعی بر هیچکس پوشیده نیست و شاید بتوان یک کتاب در رابطه با آن نوشت.
همچون هر سرویس دیگری، اینستاگرام نیز در کنار مزایای خودش، معایبی دارد؛ با این تفاوت که در مزایای آن نسبت به معایبش برتری خاصی دیده نمیشود. یعنی بهراحتی میتوان یک کتاب در رابطه با معایب این شبکه اجتماعی برای یک جامعه سخن گفت. اینستاگرام این روزها به مکانی برای عریان شدن زنان، فخر فروشی مدعیان (!)، توهینهای نژادی، تمسخر افراد و… تبدیل شده است. به زبان سادهتر، در شرایط امروزی هر کسی که چیزی برای ارائه دادن ندارد، میتواند به راحتی از موارد گفته شده استفاده کرده و به شهرت برسد!
وقتی یک شبکه اجتماعی (یا هر چیز دیگری) به جایی میرسد که نمیتوان مزایای آن را بر معایبش برتری داد، یعنی یک جای کار میلنگد! به همین دلیل است که بحث فیلتر شدن اینستاگرام دوباره بر سر زبانها افتاده و ظاهرا باید در رابطه با آن تصمیم گیری شود. در این شرایط چه باید کرد؟ آیا باید چشمها را بر مزایای آن بست و با یک فیلتر ساده ماجرا را تمام کرد؟ یا مزایای آن را دید و بدون توجه به معایب، اینستاگرام را به حال خود واگذار نمود؟!
مطابق معمول، سیاستمداران ما همیشه راحتترین راه را انتخاب کرده و به دنبال فیلتر کردن اینستاگرام هستند. موضوع زمانی جدی شد که در هفته گذشته بحثهایی در رابطه با فیلترینگ اینستاگرام در حضور آذری جهرمی به عنوان وزیر ارتباطات و اطلاعات کشور در مجلس مطرح شد. نماینده مردم قزوین رو به وزیر جوان دولت گفت:
اینستاگرام در ماههای گذشته اقدام به حذف پستهای مربوط به سردار سلیمانی کرد و یا مدتی میشود که تصاویر هرزهانگارانه را آزاد کرده است. شما در این باره چه اقدامی انجام دادهاید؟ در حال حاضر بیش از نیمی از ترافیک اینترنت کشور را اینستاگرام در اختیار دارد.
نماینده مردم بم در مجلس نیز وارد صحبت شد و خطاب به آذری جهرمی گفت:
امروز اینستاگرام قتلگاه اعتقادات جوانان ما شده است، بسیاری از خانوادههای ایرانی به دلیل این فضا متلاشی شدهاند.
محمد باقر قالیباف نیز صحبتهای خودش را در رابطه با تولید محتوا ادامه داد:
برای رهایی از این فضای آلوده باید به دو بخش نگاه کرد. یکی تولید محتواست که وزارتخانه و بقیه دستگاهها در آن مسئول هستند و دیگری مربوط به توسعه سرویسهای داخلی، سیاستها و اعمال مدیریت در شبکه میشود.
وزیر ارتباطات با اشاره به یک نکته مهم و در پاسخ به سوالات مطرح شده گفت:
با بستن و دست روی دست گذاشتن، چیزی درست نمیشود ما باید در این زمینه کار کنیم. اینستاگرام با توجه به سیاستهایی که ما اتخاذ کردیم، به یک قطب تبدیل شده است؛ چرا که سایر پلتفرمها را ما بستهایم.
در سالهای گذشته وایبر، ویچت و توییتر فیلتر شدند. تلگرام نیز به هر بهانهای که بود فیلتر شد و سایر پیامرسانهای داخلی همچون سروش، روبیکا، آیگپ و رفقا وارد عمل شدند تا جای خالی آن را پر کنند. حالا نتیجه کار چه شده است؟ به هر دلیلی که بود کسی از سرویسها و پیامرسانهای داخلی استفاده نمیکند؛ بنابراین این پروژه جایگزینی با شکست مواجه شده است. از طرفی اینگونه نیست که با فیلتر کردن، همه قید آن را بزنند. میبینیم که بعد از فیلترینگ شبکههای اجتماعی در گذشته، اشتیاق مردم برای استفاده از این سرویسها کمتر نشده و حتی بیشتر هم شده است.
در واقع وقتی مردم به یک چیز عادت کردهاند، به راحتی یک فیلتر ساده نمیتوان از کنار آنها گذاشت. مردم با فیلتر از یک شبکه اجتماعی به جایی دیگر میروند و این ماجرا تا ابد ادامه خواهد داشت. اخیرا که بعد از فیلتر شدن تلگرام، ماجرا حتی بدتر هم شده و بهجای کوچ کردن به یک سرویس دیگر، همه از فیلترشکن برای دسترسی به تلگرام بهره میبرند. استفاده از فیلترشکن یعنی دسترسی جوانان و مردم به تمام فضای اینترنتی که حتی گاهی اوقات در خارج از کشور نیز با ممنوعیت مواجه میشود.
متاسفانه فرهنگ جامعه امروزی و به زبان سادهتر، خود ما مردم ایران هستیم که این فضا را بوجود آوردهایم! بله درست خواندید، مشکل اصلی جایی نیست جز در میان مردم. بیایید نگاهی به افراد مشهور در اینستاگرام بیندازیم. اکثر آنها سلبریتیهایی هستند که بهجای حضور روی صحنه و یا هنرنمایی روی پرده سینما، با پرداختن به حواشی به شهرت رسیدهاند. یا معتادی را میبینیم که با یک مصاحبه ساده به سرعت مشهور شد.
همه اینها نشان میدهد که ما مردم، حاشیه را از اصل قضیه بیشتر دوست داریم. ما به دنبال موارد طنز و نامتعارف هستیم و به همین دلیل است که افراد از همین راه برای به شهرت رسیدن استفاده میکنند. اگر به شوخیهای جنسی افراد واکنش نشان ندهیم، اگر به دنبال حاشیه نباشیم، اگر محتوای سالم را به نمونههای بیارزش آن ترجیح دهیم، مسلما شرایط برای خودنمایی این دسته از افراد فراهم نخواهد شد و دیگر کسی به دنبال عریان شدن برای رسیدن به شهرت نخواهد رفت. با حل شدن این موضوع دلیلی هم برای فیلتر شدن اینستاگرام وجود نخواهد داشت چه رسد به اینکه بخواهند در رابطه با آن تصمیم بگیرند!
در حالت کلی، نه مردم و نه سیاستمداران، خیلی به دنبال سواد رسانهای نیستند. تنها با یک فرهنگ سازی درست میتوان جلوی تمام این موارد را گرفت و اینستاگرام را به شبکهای تبدیل کرد که مزایای آن هزاران برابر بیشتر از معایبش به چشم میآید.
نظر شما در این باره چیست؟ آیا با فیلتر شدن اینستاگرام موافق هستید؟ راهکار شما برای رهایی از این فیلترهای همیشگی چیست؟ نظرات خودتان را با ما و سایر دوستانتان در کاوشا به اشتراک بگذارید. برای آنکه یکی از حرفهایهای این شبکه اجتماعی باشید، پیشنهاد میکنم، حتما ترفندهای اینستاگرام ما را دنبال کنید.
منبع: کاوشا