با تقریب نسبتا خوبی میتوان گفت که تمام فوتبالدوستان ایران، از تخلفات سپاهان در نقل و انتقالات تابستانی این فصل و دور زدن قانون از سوی آنها آگاهند.
کسی نیست که نداند رضا اسدی و رضا شکاری قراردادی هزار میلیارد ریالی بستهاند؛ کسی نیست که نداند عیسی آلکثیر قرارداد ۱۵ میلیارد تومانی در پرسپولیس را به هوای ۷۰ میلیاردِ پیشنهادی اصفهانیها رد کرده است؛ کسی نیست که نداند سپاهان بیش از یک میلیون یورو برای رضایتنامه پیام نیازمند پرداخت کرده و قراردادی ارزی با این گلر ملیپوش بسته است؛ کسی نیست که نداند سپاهان برای دور زدن قانون، با همسر کاوه رضایی قرارداد بسته و دهها تخلف بزرگ و کوچک دیگر از تیمی که مدیرعاملش بیش از ۱۵ سال است که بازنشسته شده و هنوز به شکل غیرقانونی بر مسند مدیریت باقی مانده.
پولپاشیهای مجموعه ثروتمند فولاد مبارکه اصفهان در حوزه ورزش برای برخورداری از معافیتهای مالیاتی، فینفسه موضوع بدی نیست و اتفاقا جای تقدیر دارد. به هرحال مجموعهای که با یک فقره اختلاس نود و چند هزار میلیاردی آن میتوان کل لیگ عربستان را دو بار خرید، حق دارد بهترین بازیکنها و کادرفنی و امکانات را در اختیار داشته باشد؛ اما آیا قانون هم قیمت دارد؟
??
مهدی تاج و رفقای سئولنشین، برای کنترل بازار نقل و انتقالات لیگ برتر خلیج فارس، تصمیم گرفتند تا قانون عجیب سقف بودجه را مصوب کنند؛ قانونی که البته میتوان در شرح نواقص آن، مثنویها سرود! خوب یا بد، این قانون به تمام باشگاههای لیگ برتری ابلاغ شد و همه موظف به تمکین از آن هستند؛ همانطور که استقلال به دلیل همین قانون مدتها در جذب بازیکن ناکام بود و پرسپولیس هم برای افزایش ظرفیت بودجه جهت جذب مهاجم خارجی، مجبور شد مهدی عبدی را به تراکتور قرض بدهد.
در این میان اما سپاهان طبق معمول از قدرتهای فراقانونی استفاده میکند. قدرتهایی که باشگاه تراکتور را به دلیل سنگپرانی هواداران، به درستی بازنده دیدار مقابل پرسپولیس میکنند اما به سالها نارنجکپرانی در بازیهای به میزبانی سپاهان کاری ندارند؛ قدرتهایی که کتک خوردن هواداران مهمان و آتش زدن خودروی خبرنگاران در اصفهان را میبینند و سکوت میکنند؛ قدرتهایی از زمان قانون سقف قرارداد ۳۵۰ میلیون تومانی مقابل تخلفات نقل و انتقالاتی سپاهان سکوت کردهاند و توانایی کنار گذاشتن مدیری که ۱۵ سال است بازنشست شده، ندارند.
تصویب قانون اشتباهی مثل سقف بودجه، خود ماجرایی مفصل است اما اگر باشگاهی مثل پرسپولیس، استقلال و یا حتی هوادار و پیکان ملزم به رعایت همین قانون اشتباه هستند، پس همه باید در برابر آن یکسان باشند.
??
همانطور که در ابتدای مطلب ذکر شد، همه از تخلفات سپاهان، خصوصا در پنجره نقل و انتقالات تابستانی این فصل آگاهند؛ از فدراسیون و سازمان لیگ گرفته تا مقامهای بالاتر از مهدی تاج و رفقایش. مسئولان سازمان لیگ فعلا به بهانه اشتباه سپاهانیها در فرمت ثبت قرارداد عیسی آلکثیر و برایان دابو، از صدور کارت بازی برای این دو بازیکن امتناع کردهاند تا زمان بخرند؛ زمانی برای ماستمالی کردن رسوایی سپاهان گیت! عمل به وعده آقای رئیس فدراسیون و بازنده کردن تیمهایی که سقف قرارداد را رعایت نکردهاند، ممکن نیست. البته اگر تیم متخلف هر باشگاهی جز سپاهان بود، شاید ماجرا فرق میکرد چون در فوتبال ایران همه تیمها با هم برابرند، اما برخی برابرترند!
در پایان، ماجرای سپاهان یادآور آن دیالوگهای معروف از سریال تحسین شده چرنوبیل است. «وقتی حقیقت آزاردهنده میشود، دروغ میگویم و دروغ میگویم تا زمانی که دیگر یادمان نمیآید که حقیقتی هم وجود داشته است؛ اما حقیقت هنوز آنجاست. هر دروغ، یک بدهی بر گردن حقیقت است که دیر یا زود باید پرداخت شود.» سپاهانیها با شکایت از مدعیان و مطلعان تخلفاتشان، مصاحبههای تلویزیونی و چاقوکشیهای مجازی، به دنبال کتمان حقیقت هستند اما حقیقت هنوز آنجاست.