آنچه قبل از مهاجرت بهتر است بدانید

وقتی صحبت از مهاجرت میشه فاکتور های زیادی به میان میاد که بررسی همه اونا در یک نوشته امکان پذیر نیست. مهمترین اونهایی که از سوالات افراد مختلف گرفتم رو سعی کردم پوشش بدم امیدوارم که مفید باشه براتون. متن زیر تجربیات شخصی منه که بعد از مهاجرت به هلند ترجیح دادم باهاتون به اشتراک بگذارم.

عکس از آرشیو شخصی
عکس از آرشیو شخصی


مهاجرت


داستان مهاجرت بسیار جریان پیچیده و زمان بری هست و همیشه این رو به یاد داشته باشید که هرشخصی ماجرا و تجربه متفاوتی از مهاجرت رو برای به اشتراک گذاشتن داره بنابراین حتی اگر دو شخص که همزمان وارد یک کشور یا حتی یک شهر همسان میشن ممکنه تجربیات بسیار متفاوتی از همدیگه کسب کنن.
پس لزوما تجربه یک شخص رو نباید بسط داد به همه افراد و اینکه تجربه یک شخص برای شما ممکنه اتفاق نیافته و پروسه بسیار متفاوتی برای شما رقم بخوره فارغ از بهتر یا بدتر بودن آن.


از چه کسی سوال بپرسیم؟


قبل از سوال پرسیدن درمورد راه و چاه مهاجرت، بخاطر داشته باشید که شخص مورد نظر دو ویژگی بسیار مهم باید داشته باشه. اول اینکه دانا باشه و دوم دلسوز باشه. در صورت نداشتن هرکدوم از اینها، به نتیجه که نمی‌رسید هیچ، حتی بعضا سردرگم هم میشید.
بعضی وقتا بهتره اجازه بدین خودتون خیلی چیزها رو تجربه کنین و از اشتباه نترسید البته تا زمانی که هزینه اشتباه در حد معقولی باشه.


مقوله زبان


میشه گفت زبان جزو مهمترین بخش های مهاجرت هست که متاسفانه افراد بعد از مهاجرت یا بمحض گرفتن آفر از تمرین کردن دست میکشن. به جرأت میتونم بگم هرچقدر زبان انگلیسی تون قویتر باشه به همون اندازه میتونه تجربه های بهتری نسیبتون کنه، از اجاره کردن خونه گرفته تا ارتباط و تعامل با محیط و شرکت و همکاران.
يادگيری زبان یک پروسه دائمیه که هیچ وقت ته نداره پس هواستون به این باشه که وسواس نشین و سعی نکنین تا فی خالدون اون رو در بیارین.
اگر از صحبت های کسی که انگلیسی صحبت میکنه میتونید حس و انرژی بگیرید یا در حین حرف زدن خودتون، میتونید طرف مقابل رو به وجد بیارین پس زبان شما در سطح خوبیه. در غیر اینصورت بازهم کارتون راه میافته اما همیشه انگار نتیجه هایی که به دست میارین اون چیزی که دلتون میخواد یا واقعا براش تلاش کردین نیست و گاها متوجه نیستین که ممکنه به دلیل سطح زبان تون باشه.
خلاصه بگم موقعیت های عالی رو میتونه سر راه تون بگذاره یا ازتون سلب کنه. ‌


شام شریف


میتونم بهتون تضمین بدم که در هیچ کجای دنیا برای قشر متوسط شام شریف وجود نداره پس بهتره که سطح انتظاراتتون رو با آنچه در دنیایی واقعی هست بروز رسانی کنین. همیشه سود و زیان موقعیت رو بسنجین نه بصورت یکطرفه فقط خوبی ها یا بدی ها رو ببینید.


به خودتان فرصت دهید


بعد از مهاجرت به خودتون فرصت بدین تا کم کم کاراتون روی روال بیافته. دوره بعد از مهاجرت امکان داره 6 ماه تا یکسال زمان ببره و در این‌ بازه، انتظارات غیرمعقول از خودتان نداشته باشید. کارفرمای شما بهتر از خودتون متوجه این جریان هست پس اگر تحت فشار قرار گرفتین مستقیم از خودشون تقاضای کمک کنین یا با افراد مطمئن مشورت کنین.


دایره ارتباط خود را بزرگ کنید


ارتباط خودتون رو فقط به افراد ایرانی محدود نکنین و سعی کنین با افراد بومی و مهاجر از کشورهای دیگه ارتباط بگیرین. اگر فکرمیکنین این کار سخته بهتره که روی تقویت کردن توانایی های اجتماعی ارتباط گیری خود تمرکز کنین و اونها رو تقویت کنین.
البته حواستون باشه که به همه مهاجرین یا افراد بومی نمیشه اعتماد کرد.


انتخاب کشور مقصد


پارامترهای مختلفی میتونه تاثیر گذار باشه روی انتخاب مقصد مثلا بازار کار، زبان، امتیازات دولت ها برای نیروی متخصص، میزان مالیات، فرهنگ، آب و هوا و غیره.
درمورد کشورهایی که دوست دارین باید تحقیق کنین و فقط به سوال پرسیدن از افراد بسنده نکنین. بهترین مرجع وبسایت های مربوط به دولت اون کشور هست.
بطور مثال هلند که مقصد خیلی از برنامه نویسان هست، یکی از امتیازاتی که خیلی مفیده برای نیروی متخصص، قانون 30 درصد هست که تا 5 سال شما شامل 30درصد تخفیف مالیاتی میشین و همچنین گواهینامه رانندگی تون رو با این امتیاز میتونین به راحتی تبدیل کنین و گواهینامه هلندی بگیرین. همچنین به دلیل اینکه اکثر مردم هلند میتونن انگلیسی صحبت کنن شما عملا در چندسال اول نیازی به یادگیری زبان هلندی ندارین.


از کجا شروع کنیم؟


راه حل های متفاوتی برای شروع وجود داره و روش حل هرشخصی متفاوته. اما بهترین قدم برای شروع، یادگیری زبان انگلیسی و بعد تقویت دانش تخصصی حوزه کاری تون هست. اینها هیچکدوم یک شبه اتفاق نخواهد افتاد و نیاز به تکرار روزانه و گذاشتن زمان و انرژی داره و لازمه ش اینه که از عواملی که باعث حواس پرتی تون میشه فاصله بگیرین. مثالش هم کم نیست: اینستاگرام، توییتر و اخبار سیاسی و ...

قدم بعدی نوشتن رزومه کاریتون هست که بسیار بسیار مهمه و ارسال اون به شرکت های مختلفه که ترجیحا بصورت فله ای نفرستید و با دقت شغل موردنظر و شرکت رو بررسی کنید.

آیا ارزش داره؟

این یکی از سوالات عجیبیه که بهش برخوردم چون تعریف ارزش از دیدگاه هر شخصی متفاوته و نمیشه بهش جواب مشخصی داد.

بنظرم بهترین راه برای سنجیدن ارزش اینه که محاسبه کنیم که چه میزان هزینه مالی و زمانی و ریسک رو تقبل میکنیم و در عوض چه میزان سود و بهره وری عایدمان خواهد شد. در مقوله مهاجرت بنظرم برای اکثر افراد میزان دستاورد و بهره وری که بدست میارن به میزان هزینه و ریسکش می چربه. بهرحال این وسط شاید برای افراد عکس این صادق باشه.


چه کسانی از مهاجرت ممکن است صدمه ببینند؟

کسانی که ارتباط عاطفی نزدیکی با خانواده یا دوستان خود دارند مخصوصا افراد متاهل بیشتر در معرض آسیب هستن. تقریبا همه ما تعلق خاطر به خانوادمون داریم اما اگر تابحال از آنها دور نبودید یا همسرتون این رو تجربه نکرده باید با تقبل این ریسک کشور رو ترک کنین و مطمئنا سال های اول آسان نخواهد بود.


نهایتا


پروسه مهاجرت و یادگیری زبان چالش های زیادی داره و بنظرم استعداد نقش کمرنگی در موفقیت داره بلکه این پشتکار و تداوم هست که بهتون کمک میکنه.

اگر سوالی پیش اومد در لینکدین برام پیام بگذارین، همیشه از کمک کردن خوشحال میشم. :)