ویرگول
ورودثبت نام
kdjcom
kdjcom
خواندن ۲ دقیقه·۴ سال پیش

بار امانت

آسمان بار امانت نتوانست کشید قرعه کار به نام من دیوانه زدند، مسئله اینه که چرا من؟

من که ناتوان­ترین مخلوق جهانم من که مخless ام و تو خالص، داستان سر اینه که چرا من؟

آخرین کتابی که قبل از قائله ­ی کرونا داشتم می­خوندم کتاب­های نوح هراری بودند یادمه که سال­های قبل­تر انسان خردمند رو خونده بودم و بقیه­ ی کتاب­هاش مونده بودند، این­قدر این آدم از پیشرفت علم و دانش و چیزی نیست که جهان رو درگیر ویروس جدید بکنه و همه­ ی این داستان­ها با یقین عجیبی صحبت می­کرد که همون­جا اعصابم خرد می­شد و بلند می­شدم و برای این اطمینان ایستاده دست می­زدم، تا این­که اوایل اسفند یعنی همان روز مذکور تمام شایعاتی که از قبل برای بد حال شدن آدم­ها و اومدن ویروس عجیبی که قدرت انتقال بالایی داره محکم­تر پیچید و رد نشد و در کمال ناباوری تأیید شد.

دو میلیونی که برای خرید گوشی جمع کرده بودم به خرید سرکه و الکل و ضدعفونی­ کننده خرج شد چون گوشی به چه دردی می­خوره اگر قراره زنده نمونم، دیگر هرگز بیرون نرفتم چون مرگ هراس عمیقی بهم می­ده این­که بدون پاسخ دادن آمدنم بهر چه بود در بحر عمیق این نیستی غرق شوم نظرم نبوده و نیست بی­ آنکه بدانم زندگی چیست؟ چرا هستم و اصلاً چرا قرعه­ ی کار به نام من دیوانه زدند.

این دیوانه از آن جمعه­ مذکور که ویروس در مغز ما رخنه کرد، ویروس عدم قطعیتی که جناب یووال با قاطعیت آن را نمی­دید با دیدن کتابش جیغی را که ادوارد مونک کشیده بود بار دیگر کشیدم.

حالا پس از 7 ماه در حالی­که سومین موج از زمان شروع کرونا با سرعت و دقت بیشتری جهش بی­مثالی نسبت به موج اول آغاز شده است، درباره­ ی مسئله ­ی ترسناکی می­نویسم که ممکن است این موج من را نیز با خود به ساحل افراد مُرده ببرد، هراسم از مرگ نیست و تازه زندگی را شروع کرده ­ام، از هیچ چیزی نمی­ترسم و برای مرگی که همراه هیچ قطعیتی نیست آماده­ی رفتن هستم و حالا امّا مطمئنم که جهان برای ما که قطعی سخن می­گوییم، جای بی سر و ته تری است.

یووال نوح هراریادوارد مونککرونازندگی روزمره
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید