سرعت اینترنت در شهر کوچک ما از دورهای دیال آپ میشد هم کمتر است اینکه میگویند آسمان همه جا یه رنگه اصلاً مطلب را درست و جامع بیان نمیکند، اصلاً همین شهر دور از مرکز ما با فاصلهای قریب به 24 ساعت امروز آسمانش خیلی هم آبی پررنگ بود روزی که ما تقاضای ابر و باد و باران و برف در نزدیکیهای مرکز داشتیم ما را با این فاصله با قابی پررنگ با مایههایی از آسمان در پاییز آشنا میکنند، هوا را کمی خنکتر میکنند امّا به داخل خانه که میآیی کارهایت را که شروع میکنی میبینی صفحهی اوّل گوگل هم بالا نمیآید دوباره و دوباره سعی میکنی نمیشود که نمیشود، بیخیال میشوی مغزت هم دیگر بالا نمی آید اصلاً هیچ جوره این جبرهای جغرافیایی را از کودکی تاب نمی آوردی و از همان کودکی با این حرفهای صد من یه غاز و کلیشهای مشکل هم که داشته باشی دیگر بدتر اینکه از بحث مرکز و دور از مرکز فاصله بگیری همان مرکزش هم به گفتهی عباس معروفی در کتاب سمفونی مردگان تمام کشور را خراب کردند که تهرانش را آباد کنند که آن هم اینطوری است حالا این جمله از کودکیهایم که کتابهایش را سق میزدم یادم مانده الان اصلاً زیاد هم از معروفی خوشم نمیآید حالا تناقض قضیه اینجاست که همین کتاب را بعدها در جوانی هم یک بار خواندم کلاً با شخصیت آیدیناش خیلی خودمان را همذات پنداری میکردیم یا با قلش که خود را به آتش کشید، حالا بگذریم یک قضیه اینست که کلاً باید برای قضاوت سطحی از هنرمند و هنرش یک چیزهایی اعمال شود حالا معروفی چیزی به ادبیات فارسی اضافه نکرده است یا اصلا ً بگذریم کلیتش میشود اینکه ازش خوشم نمیاد حالا هر چی حوصلهی جامعیت موضوع را ندارم، گل بود و به سبزه نیز آراسته شد به خبری که هماکنون به دست من رسید توجه فرمایید ممنوعیت ورود و خروج به تهران، مشهد و ارومیه اعمال شد، خب ممنونم برای رضایت از کاری که باید 9 ماه پیش انجام میشد، واقعاً نمیدانم بیشعورتر از دولتمردان ایرانی در جهان چه کسی است که خب پاسخ به جمله هم نمیکشد بقیهی دولتمردان در جاهای دیگر دنیا.
اصلاً این نوشتهام هم قرار بود ادبی فلسفی باشد میخواستم دربارهی فیلم خاطرات یک قتل یا همان the memories of murder یا همچین چیزی بنویسم به قابهایش و به فیلم به آن نقدی که میگفت 2019 قاتل را گرفتهاند همهی فیلم یک طرف سکانش آخرش یک طرف به این که جنایتکارها خود ما هستیم ما انسانهای عادی و دوربین قاتل را نشان میدهد که آن موقع نگرفته بودندش به اینکه ما هم باید با خودمان و وجدان مان صادق باشیم اینقدر در مجامع و مجالس مختلف داعیهی انتقاد را به سمت بقیه نگیریم همه چیز از خودمان شروع شده، خلاصه که نگذاشتند برایتان بنویسیم، ای کاش میشد جهان را کودکان اداره کنند با همین بازیهای مسخره شان و ما هم توسط آنها به سخره گرفته شویم نه توسط مشتی حمّال.