خب بعد از حضرت آدم چند نسل که اسامی آنها هم در تاریخ موجود است مثل حضرت ادریس (جد دوم حضرت نوح) که در این میانه است. حضرت ادریس جد دوم حضرت نوح (ع) است. اولین رگه های تمدن سازی در زمان حضرت ادریس با موضوع علم ایجاد میشود،
یعنی بنیان گذاری نهاد آموزش که یکی از مهمترین جلوه ها و پایه های تمدن سازی است. ولی هنوز نمیدانیم در این مقطع تمدن داریم یا نه اگرچه من خیلی چیزها پیدا کردم که زمان حضرت آدم شریعت قانون و کتاب بوده است ولی آن چیزی که مشهور است این است که میگویند این اتفاق زمان حضرت نوح (ع) افتاد و بعد اولین اولوالعزم هم ایشان است. این جریان علمی که البته به صورت تقیه شکل می گرفت چون که بعد از هابیل انبیاء رفتند و به اصطلاح، انبیاء مخفی شدند و تقیه میکردند تا زمان قیام حضرت نوح (ع). یعنی همه ی این بحث هایی که میبینیم تقیه است،
از جمله آموزشهای حضرت ادریس که خیلی از اختراعات هم به حضرت ادریس منصوب است یعنی زندگی بشر را انبیاء پیشرفت دادند.
مرقد حضرت نوح (ع) دقیقاً در همین کوفه است. یعنی بشر هنوز از کوفه تکان نخورده است. شاید در هیچ جای زمین به جز کوفه و منطقه ی بین النهرین آمادگی سکونت ایجاد نشده بود.
یعنی ما تازه از دوران یخبندان بیرون آمدیم، ۱۲ هزار سال پیش که باید دوران حضرت آدم باشد پایان دوران یخبندان است و تا حدود ۶ هزار سال پیش که طوفان نوح (ع) است دورانی است که زمین، حرکت از آخر دوران یخبندان به سمت اعتدال را طی کرده و احتمالاً خود طوفان نوح (ع) در این اعتدال نقش اول را دارد.
چون یکی از کارکردهای طوفان نوح (ع) ایجاد اعتدال زیست محیطی برای اینکه انسان بتواند همه جای زمین
زندگی کند بوده است. حضرت نوح (ع) در همین کوفه زندگی را آغاز می کند و آن اوج خودش رسیده بود:
«وَقَالُوا لَا تَذَرُنَّ آلِهَتَكُمْ وَلَا تَذَرُنَّ وَدًا وَلَا سُوَاعًا وَلَا يَغُوثَ وَيَعُوقَ وَنَسْرًا، و گفتند: خدایانتان را وا مگذارید ود و سواع و يغوث و يعوق ونسر را ترک مکنید». (سوره مبارکه نوح، آیه (۲۳))
خداوند ۵ بت را در همین دوران حضرت نوح (ع) اسم می آورد و این نشان میدهد بت پرستی خیلی جدی بود.
یعنی شیطان توانسته بوده خودش را کاملاً محکم کند و این را عرض کنم که شیطان هیچ الگویی برای تمدن سازی ندارد همین بت پرستی هم که شما میبینید برگرفته از الگوهای الهی است و الگوهای الهی تمدنی را می گیرد و تحریف میکند. مثلاً همین موضوع ائمه معصومین عليهم السلام و واسطه ی فیض بودن ایشان و اعتقاداتی که ما در شیعه داریم را گرفته و تحریف کرده و به شکل بت در آورده است و این یعنی خودش از خودش تمدن ندارد!
تمدن غرب هم ساخته و پرداخته ی خود شیطان نیست و این تمدن زمین خورده و منحرف شدهی تمدن اسلامی است. ( برای مطالعه بیشتر کتاب خانم زیگرید هونکه "فرهنگ اسلام در اروپا" مفید است)
برگردیم به بحث که در آن زمان بت پرستی به اوج خودش رسیده بود و حضرت نوح (ع) قیام میکند یعنی اولین پیامبری که بعد از کشته شدن هابیل قیامش را علنی میکند حضرت نوح (ع) است. ۹۵۰ سال دعوت میکند اینکه میگوییم ۹۵۰ سال مثلاً ما در قصه فرض میکنیم خیلی مشکلی نیست، ولی اینکه میگوییم ۹۵۰ سال کتک میخورد، بیهوش میشد، خونریزی میکرده و دوباره به هوش می آمده است. به جز ماجرای قتل قابیل، ظاهراً آدم کشتن سازمان دهی شده را زیاد یاد نگرفته بودند و احتمالاً از زمان حضرت یوسف به این طرف، این ها برادر کشی را یاد گرفتند ولی اجمالاً جای دیگری هم نبوده که بخواهند تبعیدش کنند.
حضرت نوح ۹۵۰ سال در این وضعیت دعوت میکرد تا به یک جایی برسد، نه اینکه حضرت نوح (ع) آزرده میشود؛ آدمی که بتواند ۹۵۰ سال دوام بیاورد خیلی سخت است . چند نفر در ۹۵۰ سال به او ایمان میآورند ؟ ۸۰ نفر نهایتاً ایمان آوردند ۸۰ نفر در ۹۵۰ سال! يعنى من ارفاق کردم در هر ۱۲ سال یک نفر ایمان می آورد خیلی مقاومت و شخصیت محکمی میخواهد که آدم بتواند برای دین خداوند بایستد این همه او را کتک بزنند به او توهین کنند و با این دست آورد که بعد از ۹۵۰ سال نهايتاً ۸۰ نفر ایمان بیاورند، ولی بازهم بایستد. در بعضی مواقع، خداوند وحی می کند که بیشتر از این نخواهد شد! یعنی سیستم شیطان کار را قفل کرده است و حضرت نوح (ع) هر چقدر می خواهد جلوتر برود، نمی شود. در دعاهایی خود ایشان دارد که نفرینی که ایشان می کند، از سر استیصال نیست بلکه آموزش الهی است برای اینکه مجری اراده الهی قرار بگیرد، وگرنه
مستأصل نشده بود، می فرماید:
نُوحٌ وَقَالَ رَبِّ لَا تَذَرْ عَلَى الْأَرْضِ مِنَ الْكَافِرِينَ دَيَّارًا، و نوح (ع) گفت: ای پروردگار من بر روی زمین هیچ یک از کافران را مگذار إِنَّكَ أَن تَذَرْهُمْ يُضِلُّوا عِبَادَكَ وَلَا يَلِدُوا إِلَّا فَاجِرًا كَفَّارًا: که بگذاریشان بندگانت را گمراه میکنند و جز فرزندانی فاجر و کافر نیاورند» (سوره مبارکه نوح آیه ۲۶ و ۲۷)
اگر می گوید بچه های اینها آدم حسابی نخواهد بود مثل زمان امیرالمؤمنین (ع) نقل داریم که می فرمایند: «به چهره ی این ها نگاه می کنم اگر در نسلشان مؤمنین بودند نمی کشتم. حضرت نوح (ع) هم میگوید در نسلشان مؤمن نخواهد بود و نفرین می کند و ماجرای طوفان رخ می دهد.
طوفان نوح (ع) از همین کوفه آغاز می شود دقیقاً از همین مسجد کوفه مشرف شدی. د مسجد کوفه و حوضی که وسط مسجد کوفه هست. اینجا دقیقاً محل طوفان است، ظاهراً کشتی همین جا ساخته شده و از همینجا بر خواسته و هم در اینجا نشسته، اینکه می گویند در کوه های آرارات یک کشتی پیدا کردند بیخود و دروغ میگویند.
وَ قَالَ ارْكَبُوا فِيهَا بِسْمِ اللَّهِ مَجْرَاهَا وَ مُرْسَاهَا إِن رَبِّي لَغَفُورٌ رَحِيمٌ؛ او گفت: به نام خدا بر آن سوار شویدا و هنگام حرکت و توقف کشتی یاد او کنید، که پروردگارم آمرزنده و مهرباناست.» (سوره مبارکه هود، آیه (۴۱))
این یک تکنولوژی است که آن موقع داشتند ولى ما الآن نداریم، می گفتند بسم الله راه می افتاد. بعد این ها یک چوب بزرگی در کشتی که در کوه آرارات پیدا کردند می گویند لنگر است تازه چوب است و آهن نیست، آن هم کشتی ای که باید در این طوفان دوام بیاورد.
به هر حال نشانه ی آغاز طوفان، مثل ما که دنبال نشانه های ظهور هستیم کمکم ظهور کرد. جوشش آب از درون تنور خانه ی حضرت نوح (ع) یا اینکه می گویند پیرزنی کنار مسجد کوفه بود، به هر حال در آن منطقه بوده که وقتی این اتفاق می افتد حضرت نوح (ع) خیلی سریع عکس العمل نشان میدهد. این ۸۰ نفر جمع می شوند حیوانات را جمع میکند و سوار این کشتی میشوند.
کشتی تولید انبیاء است و اینکه ما می گوییم تکنولوژی این کشتی از کجا آمده و ماجراهای حضرت آدم و حضرت ادریس که در مورد ایشان گفتیم نشان میدهد که انبیاء متولی همین تکنولوژی های گذرای زندگی ما هم بودند؛
البته یادتان باشد از آن موقع به بعد ما کشتی در تاریخ داریم کشتی اقیانوس پیما داریم که عرض خواهد شد ثمرهی این در کشف آمریکا و فتح آمریکا معلوم می شود.
کشتی بسیار عظیم بود و سه ماه روی آب بودند یک بار هم گذرشان به کربلا میافتد (میدانید که همه ی انبیاء یک بار از کربلا عبور داده شده اند)
همه انبیاء باید نسبت خود را با عاشورا تنظیم می کردند یعنی به این ماجرا کمک میکردند یعنی اگر بخواهند مقدمات ظهور را فراهم کنند باید تا قبل از عاشورا مقدمات عاشورا فراهم میکردند و بعد از عاشورا مقدمات ظهور را فراهم کنند؛ همانگونه که ما در ماجرای اربعین امروز میبینیم و خیلی به استدلال نیاز نیست.
به هر حال به کربلا میرسند و در آنجا کشتی درگیر طوفانی عظیم تر از طوفان اول میشود،
"نَجَّيناه وَ أَهْلَهُ مِنَ الْكَرْبِ الْعَظیمِ" یکی از تفاسیر این آیه این است که اینها در کربلا گرفتار طوفان شدند
بعد از کربلا به مکه می آیند، تنها جایی که زیر آب نرفته بود و خشک بود، کعبه بود. آنجا حضرت نوح (ع) از کشتی پیاده می شود و می گویند تا کمر داخل آب بود اطراف منطقه ای هوا بود آن موقع هنوز کعبه ساخته نشده بود و دستور میدهد آنجا را حفر کنند تابوتی را در می آورند که متعلق به حضرت آدم بود. یعنی حضرت آدم از کوفه به آنجا آمده بود؛ همه انبیاء (حتی قبل از بنای کعبه) حج را بجا می آوردند؛ احتمالاً به دلیل همین سفرهایی که میکردند حج را بجا می آوردند قبر حضرت حوا باید در جده باشد بعد تابوت را به داخل کشتی می آورند و سفر ادامه می یابد تا کشتی در کوفه فرود می آید و مستقر می شوند و تابوت حضرت آدم را در ظَهر کوفه (پشت کوفه) که نجف است دفن میکنند و حضرت نوح (ع) یک قبر هم برای خودش و یک قبر هم برای امیرالمؤمنین علیهالسلام حفر می کند که آن شبی که حسنین (ع) جنازه امیرالمؤمنین بر روی دوش ملائک آوردند لوحی را پیدا کردند که نوشته بود "این قبری است که حضرت نوح نبی (ع) برای برادرش علی در آخر الزمان......"
این ها در کوفه درون قریه ای به نام ثمانین، نزدیک مسجد کوفه مستقر میشوند.
ما فکر می کنیم که اگر این تکنولوژی معاصر نباشد، انسان ها چیزی نمی دانند و باید مثل حیوان زندگی کنند، در صورتی که قرآن برای نوح نبی اینگونه تعبیر دارد (سلام عَلَى نُوح في الْعَالَمِينَ) و به عنوان نبی بزرگ خدا، این گروه را رهبری می کردند و از طوفان آنها را گذراند، این ها آدم های طوفان دیده ای و مجرب بودند، می توانستند کنار همدیگر زندگی کنند، این آغاز تمدن سازی است و شریعت از این زمان شکل میگیرد و حکومت نیز از این زمان شکل می گیرد.
این نکته خیلی مهمی است چون دولت اولین چیزی است که ما داریم و یکی از ویژگی های مشترک وجود امام عصر (عج) و انبیاء، همین اشتراک با حضرت نوح (ع) در گستردگی دولت آنها است.
بنیاد تمدن با این جریان آغاز میشود و برای تمدن دار شدن تقیه کنار می رود حکومت شکل می گیرد و نهادها اعم از اقتصاد، حقوق، فقه، خانواده، قضایی و.... شکل میگیرد و این اولین تمدن بشر بر روی زمین است.
بعد از اینکه این زندگی را آغاز میکنند بجای اینکه به یکدیگر بچسبند که حیوانات آنها را نخورند! حضرت نوح (ع) به سرعت وارد مرحله گسترش حکومت میشود و اینها را توزیع می کند. یعنی چیزی که ما در روایات داریم این است که حضرت نوح (ع) انسانها را با نظم خاصی در شهرها (نه شهری که از قبل ساخته شده بود! چون همه چیز را طوفان نابود کرد.) جا داد. طوفان زمینه زندگی در مکانهای مختلف را فراهم کرده و در واقع حضرت نوح (ع) این جماعت را در مکانهای مختلف، در زمینی که میشناسد پراکنده میکند و به صورت کاملاً استراتژیک میداند که در چه مکانهایی باید پایه های تمدن را بگذارد.
پایان قسمت دوم . . .