رازهایی از مخوفترین مکانهای ایران که سفر به آنها دل و جرات میخواهد از جنگل جیغ تا دریاچه ارواح
دریاچه ارواح نوشهر یکی از زیباترین و در عین حال عجیبترین جاهای دیدنی استان مازندران است. این دریاچه که «ممرز» نیز نامیده میشود، در حد فاصل شهر نور تا نوشهر و در ارتفاعات جنگلی قرار دارد. اطراف دریاچه ارواح را درختان توسکا و ممرز پوشاندهاند که شاید علت نامگذاری این دریاچه به نام ممرز نیز همین باشد.
درختان کمر شکسته، وجود مه و آب باتلاقی این دریاچه، فضایی وهمآلود در این منطقه ایجاد کردهاند و به همین دلیل این جاذبه طبیعی را با نام یکی از اسرارآمیزترین نقاط دیدنی در شمال ایران میشناسند. طول این دریاچه در حدود ۷۰۰ متر و عرض آن در حدود ۳۰۰ متر است. درختان ممرز این منطقه بهدلیل قرار داشتن در جوار آب در طول سالیان متوالی پوسیدهاند و دلیل شکستگی درختان از تنه نیز همین است. در ساحل دریاچه ارواح نیز درختان شکسته با ریشههای بیرون زده از خاک دیده میشوند. در گذشته این منطقه دشتی وسیع و پوشیده از درختان ممرز و توسکا بوده است که به مرور زمان و با جاری شدن آب در این دشت به تالابی با درختان بیرون زده از آب تبدیل شده است.
دریاچه ارواح نوشهر در مسیر نور به نوشهر، ۴۷ کیلومتری نوشهر و در نزدیکی روستای «صلاح الدین کلا» قرار دارد. اگر از نور بهسمت نوشهر میروید، میتوانید از چند مسیر مختلف خود را به جاده اصلی دریاچه ارواح برسانید. جاده رویان بهسمت روستای «بلده» با وصل شدن به جاده دریا بیشه و مسیر جاده ونوش شما را به ابتدای جنگلهای حفاظت شده ممرز و جاده دریاچه ارواح میرسانند.
نام دشتی که دریاچه در آن قرار گرفته است، لیپار است، برای همین هم این نام را به تالاب اختصاص دادهاند. در زبان بلوچی محل تلاقی آب رودخانه و آب دریا را لیپار میگویند. این تالاب آب شور، در واقع نوعی دشت آبرفتی وسیع با مساحت حدودی 14 کیلومتر است.
دشتی که بر اثر بارندگیها، سیلابهای منطقه و تحت تاثیر دریا ایجاد شده و وجود سازههای مصنوعی مثل جاده ساحلی گردشگری چابهار به گواتر روی ساختار کنونی آن اثرگذار بوده است. جالب است بدانید تالاب لیپار همواره پرآب نیست و وجود آن به میزان بارانهای موسمی و شرایط محیطی بستگی دارد.
دریاچه لیپار به خاطر رنگ قرمز و صورتی که دارد، با نام دریاچه صورتی چابهار نیز شناخته میشود. این پدیده، یکی از دیدنیهای سواحل سیستان و بلوچستان است که با رنگ دلبرانه خود، سالانه دل بسیاری از گردشگران ایرانی و خارجی را به دست میآورد.
صورتی بودن تالاب لیپار چابهار به خاطر وجود پلانکتونهای گیاهی و فعل و انفعالاتی است که در طبیعت صورت میگیرد. وجود حدود 90 درصد از پلانکتونهای گیاهی، ازدیاد مواد آلی و معدنی که از طریق رودخانهها به دریاچه منتقل میشوند و جریانهای دریایی فصلی مونسون، همگی دست به دست هم داده و تالاب چابهار را به طرز معجزهآسایی صورتی رنگ میکنند.
تعداد پلانکتونها از اواسط خرداد ماه تا شهریور رو به افزایش است و در نهایت در آذر ماه به بیشترین حد خود میرسند. جالب است بدانید که آب تالاب صورتی چابهار شور است.
جنگل جیغ بهخاطر صدای عجیبی که شبها در آن میپیچد، به جیغ شهرت دارد. افرادی که از این جنگل بازدید کردهاند، همگی این صدای جیغ عجیبوغریب را تأیید میکنند. جالب است بدانید که فقط شبها صدای این جیغ به گوش میرسد و روزها جنگل جیغ شبیه به جنگلی معمولی است.
یک نکته ترسناک دیگر درباره این جنگل این است که صدای جیغ بهمحض تاریک شدن هوا به گوش میرسد و روزهای این جنگل با دیگر جنگلهای معمولی هیچ تفاوتی ندارد.
جنگل جیغ در دره و در کنار رودخانه سربرج، یکی از سرچشمههای سد طرق قرار دارد. رودخانه سربرج در دوران گذشته رودی بسیار پرآب و خروشان بود؛ اما متاسفانه خشک شد و تنها در برخی فصول سال جریان داشت. این رودخانه پس از سالها دوباره در سال ۱۳۹۰ پرآب شد. در سال ۱۳۹۰، همزمان با پرآبشدن عجیب و رمزآلود این رودخانه، صداهای جیغ در این روستا و جنگل شنیده شدند
تیم تحقیقاتی کارشناسان محیط زیست ادعا کردند که این صداها مربوط به نوع خاصی جیرجیرک به اسم «کز» یا «چز» است. این جیرجیرک تا چندین هزار عدد به فاصله ۲ کیلومتری رودخانه بر روی درختان هستند. در واقع در مواقعی که رودخانه پر آب است این جیرجیرک ها به این جنگل می آیند. صدای دسته جمعی این جیرجیرک ها در لا به لای درخت ها شبیه به صدای جیغ است. عمر این جیرجیرک ۴۰ روز است و پس از آن می میرند.
در فاصله ۱۴۲ کیلومتری شهرستان بیرجند، استان خراسان جنوبی، روستایی قرار دارد که هفتمین روستای شگفت انگیز جهان بشمار می رود. این روستا یکی از جاذبه های دست ساز و تاریخی بشر بوده، که از حدود ۳۰۰ سال پیش به یادگار بر جای مانده است.
خصوصیت منحصر به فرد این روستا، وجود خانه هایی با سقف های کوتاه بوده و دلیل این موضوع هم که شاید اصلا آن را باور نکنید، وجود ساکنین کوتوله در روستای ماخونیک است. تمامی اهالی این روستا به طور کل کوتوله بوده و بلندترین فرد روستا، ۱ متر و ۴۰ سانت قد دارد و به اصطلاح عامیانه، به این روستا لی لی پوت نیز گفته می شود.
مردمان این روستا در حدود ۳۰۰ سال پیش، از افغانستان به این منطقه کوچ کرده و همچنان در آن زندگی می کنند.
معماری خانه های روستای ماخونیک، از هیچ گونه شکل هندسی خاصی پیروی نکرده و با این حال، باز هم معماری ویژه ای دارد، زیرا نصف خانه در زیر زمین ساخته شده تا در تابستان و زمستان از گزند گرما و سرما در امان باشد.
یکی از علت شهرت روستای ماخونیک قد مردمان آن است که به همین دلیل به آدم کوتوله معروف شدهاند و روستایشان را شهر آدم کوتولهها میگویند. ازدواج فامیلی ميان كوتاه قدها و نوع تغذيه، باعث شده كه افراد روستای ماخونيک كوتاه قد باشند و در گذشته اکثرا قدشان از ۱/۴۰ بیشتر نبوده است؛ اما در سالهای اخیر با تغيير وضعيت تغذيه اهالی و مصرف قرص و قطره آهن، نسل جديد بلند قدتر شدهاند.
قبرستان خالد نبی بدون شک یکی از منحصر به فردترین آثار باستانی و تاریخ کشور است که در استان گلستان قرار دارد. طرح عجیب سنگهای یادبود این آرامگاه هیچ شباهتی به دیگر آثار موجود در کشور ندارد و بنا بر باور بسیاری یادآور اندامهای بدن مردان و زنان است.
بیشتر از ۶۰۰ سنگ قبر در گورستان وجود دارد و ارتفاع بعضی از مجسمهها به چهار متر میرسد. این قبرها به همراهی مجسمههایی که بر فرازشان افراشته شدهاند به شکلی پراکنده روی کوه دیده میشوند و بعضی هم روی تپههایی به طور جداگانه قرار گرفتهاند.
البته نظرات دیگری هم درباره شکل و شمائل مجسمههای معروف خالد نبی وجود دارد. مثلا اینکه مجسمههای بلند به شکل مردانی هستند که کلاه به سر دارند و کمربندی به دور کمرشان بسته شده است.
برخی هم معتقدند که مجسمههای کوچکتر نمادی از زنان و بخشی از بدن آنها نیستند بلکه شکلی از شاخ و سر قوچ هستند که نماد قدرت به شمار میروند و در کنار مزار افراد قدرتمند و مهم قرار داده میشدهاند.
تشکوه در امتداد روستای ماماتین، در جاده رامهرمز بهسمت رود زرد قرار دارد و در مسیر خدیجه و ماماتین، بعد از روستای گنبد لران واقع شده است.به گفته کارشناسان زمینشناسی دلیل شعلهور شدن تشکوه، گوگرد موجود در زمین و تصاعد گاز طبیعی از اعماق به سطح است.
گازهای هیدروکربوری از لایههای مختلف زمین عبور و از هر درز و شکافی در سطح زمین به بیرون نشت میکنند و شعلهور میشوند؛ بهطوری که هنگام شب، نور سوختن این گاز بیشتر دیده میشود. نکته جالب توجه این است که در مجاورت تشکوه بهدلیل وجود گاز متصاعد شده در هوا نمیتوان آتش دیگری روشن کرد.
مرداب دیوک یکی از ناشناخته ترین مکان ها برای گشت و گذار می باشد.مرداب دیوک بخشی از طبیعت کلاردشت است که آب روی آن به صورت ایستا مانده و گیاهان کوتاه قامت از جنس علف بر آن روییده اند. این مرداب در منطقه ای بسیار نرم که سطح آن را برگ و خزه پوشانده واقع شده است و به دلیل اسرارآمیز بودن، چند سالی است که بر سَر زبان ها افتاده است.
رنگ سبز این دریاچه به دلیل خزههای روی آب دریاچه است. نکته جالب توجه دیگر تنه درخت تنومندی است که سالها روی این دریاچه قرار دارد و این امکان را به شما میدهد که تا میان مرداب بروید و عکسهای بکر و شگفتانگیزی بگیرید.
در واقع مرداب دیوک گاهی با وجود مه زیبایی که روی آن قرار میگیرد، چهرهای وهمآلود و اسرارآمیز پیدا میکند. تنه درختی پیر در کنار مرداب به چشم میخورد که مسافران روی آن میروند و عکس میگیرند. پوشش جنگلی و درختان سر به فلک کشیده، جلوه خاصی به این مرداب داده است .