کتاب انسان خردمند تاریخ مختصر بشر و به دنبال آن «انسان خداگونه» که توسط یووال نوح هراری تالیف شده است، یکی از کتاب هایی است که بسیار مورد توجه واقع شده است. در یکی از نشست های هفتگی در مرکز فرهنگی شهر به بررسی و نقد این کتاب پرداختند که با حضور شاپور اعتماد و همراهی خانم زینب خدایی و همچنین آقای میثم توکلی بینا این جلسه برگزار شد. در ادامه قسمت های از بحث و بررسی آنها آورده می شود.
علی اصغر محمدخانی یووال نوح هراری را یکی از نویسنده های مطرح در ایران می داند که در کشورهای دیگر نیز از شهرت زیادی برخوردار است. او معاون قسمت فرهنگی شهر کتاب است. نشر نو هر سه کتاب نوح هراری را به نام های: انسان خردمند، انسان خداگونه و 21 درس برای قرن بیست و یک به فارسی ترجمه کرده و به چاپ رسانده است. زبانی که در این کتاب ها به کار رفته کاملا گویا است به طوری که همه می توانند آن را بفهمند. دیدگاهی که در این کتاب ها وجود دارد به موقعیت انسان در گذشته، حال، آینده پرداخته است. به عقیده محمدخانی این کتاب را از منظر تاریخ، زیست شناسی، تاریخ و فلسفه علم و مبانی فکری، فلسفی و دینی می توان بررسی کرد. هراری در «انسان خداگونه» به دوره ها و تحولاتی می پردازد که انسان در طی چندین میلیارد سال پیش رو داشته است و آنها را پشت سر گذاشته است. او با مطالعه تاریخ بشر و مرور برخی از پرسش های هراری که در دیگر کتاب هایش آمده است؛ از کتاب هراری به عنوان یکی از کتاب های پرفروش در کشورهای گوناگون نام می برد. وی می گوید: پرسش از چیستی عاملی است که باعث جذب مخاطبان می شود. از طرفی مسائلی که در کتاب آمده حالت مستند و محکم دارد و نقدهایی که بر این بحث ها وارد است یکی از عوامل جلب توجه مخاطبان است. مسئله عامه پسند بودن نیز در این بحث مطرح است و علمی بودن کتاب که می تواند در جذب مخاطب اثر داشته باشد.
شاپور اعتماد که عضو هیئت علمی موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه است، در ابتدا به این موضوع اشاره می کند که نظراتی که مورخان و فلاسفه انگلیسی زبان درباره این کتاب دارند حالت واگرا دارد. نظر او این است که موضوع اولیه تحقیقات هراری درباره نظام ارتش سالارانه در قرون وسطی بوده است، اما در بعد از مدتی در اواسط کارش از دایمون تاثیر می گیرد و تصمیم به ارائه تصویری کلی از سیر تحول تاریخ جهان می گیرد. هراری قالب داستان را بهترین راه برای فهم مطلب می داند از این رو کتاب خود را بر این اساس تالیف کرده است. او با اشاره به تصاویر کتاب که از دوره های تاریخی گوناگون است، اذعان می کند که مخاطبان را با داستانی مصور مواجه کرده است.
هراری عقیده دارد که بشر با وجود انقلاب های زیاد از جمله انقلاب شناختی، کشاورزی و دینی که به اتحاد مردمان متکی است، باعث ویرانگری شده است. او فقط 6 درصد از تاریخ 2 میلیارد سال را نشان می دهد. اگر از این زاویه به این مسئله نگاه کنیم که تاریخ جهان فرافرهنگی نیست در مواجهه با انسان ماقبل انسان خردمند برداشتمان این خواهد بود که موضوع از قلمرو فرهنگ خارج شده است. دایموند نظریه جهش بزرگ را در بحث زیست شناسی مطرح می کند. او گونه های پیشین انسان را مطالعه کرده است و با بررسی نوع شامپانزه ای اظهار می کند که تحولات انسان در طول 70.000 سال پیش به زبان برمی گردد. پس زبان پدیده ای زیست شناختی است که محور انواع مطالعات قرار می گیرد. این پژوهشگر در ادامه می گوید: هراری زبان را شروع کار خود قرار داده است و با توجه به کارکردهای آن توانایی همکاری نیز خاصیت انعطافپذیری را از ویژگی های متمایزکننده زبان به حساب می آورد. او به آزمایش هاییی که هراری در زمینه فکر و در قالب داستان انجام می دهد اشاره می کند و می گوید انسان می تواند در مورد آن چیزهایی که وجود ندارند سخن بگوید.
اعتماد در بخشی از سخنان او دو قسمتی بودن فرهنگ را نشان می دهد. همچنین طبیعت و واقعیت و مجاز را نیز در این دیدگاه بیان کرده است. هر چیزی که خصلت مجازی دارد دارای قدرتی است که می تواند به شکل های مختلف آن را پیاده کند. این امر مجازی می تواند دین، ناسیونالیزم، نظام پولی یا هر چیز دیگری باشد که در مقوله کلام طبقه بندی می شود. کار هراری را می توان کاری توصیفی در نظر گرفت و تبیین علی در اثر او مشاهده نمی شود. انقلاب شناختی از حدود 70 سال پیش به میان آمده است و نوح هراری متاثر از این فضا آن را در اولویت قرار داده است. تکنولوژی دو نوع است: ابزاری و هرمنوتیکی که در این سال ها شرایط برای تغییرات هرمنوتیکی فراهم شده است. تکنولوژی ابزاری در طول فیزیولوژیک انسان است و تکنولوژی هرمنوتیکی به زبان، تعبیر و تفسیر مربوط است. رایانه برخلاف ساعت می تواند تصمیم گیری نیز کند. با تاکیدی که بر تکنولوژی های زبانی شده در کنار آموزش زبان به شامپانزه و ماهیت زبان، این پرسش ها را مطرح می کند که چه توانایی ها از عهده کامپیوتر برنمی آید. در صورت کسب همه توانایی ها چه پیش خواهد آمد؟
اعتماد در ادامه و در جمع بندی سخنانش این موضوع را بیان کرد که کتاب انسان خردمند با خلق شدن موجودی به نام سایبورگ که در نتیجه ترکیب آی تی و بی تی است به پایان می رسد. آی تی اشاره به تکنولوژی اطلاعات و بی تی اشاره به بیوتکنولوژی دارد. هراری در مورد ترکیب هوش مصنوعی و بیوتک پرسشی را به میان می آورد و تاثیر قرار گرفتن زیر نفوذ این ترکیب را به میان می کشد. هراری نگران این است که انسان در رده باطل شدن قرار بگیرد و جایگزین شود. همانطور که انقلاب صنعتی باعث بیکاری انسان شد. دو مفهوم کلیدی در این زمینه مطرح می شود: ویژگی منحصر به فرد و ویژگی منحصر به کار. حراری در بحث حاکمیت جدید از ویژگی منحصر به فرد بودن حرف نمی زند. ویژگی کاربرد داشتن هم با این نظر دکارت که موجودیت انسان با فکر کردن تعریف می شود، قابل تامل است.
زینب خدایی که دکترای زیست شناسی از دانشگاه هایدلبرگ واقع در آلمان را دارد نظرش را در ادامه این بحث چنین بیان می کند: در نقل قول از جایی کسی که به دنبال آموختن داستان پردازی است باید انسان خردمند را بخواند چون هراری از داستان پردازان بزرگ معاصر است و قسمت بزرگی از این کتاب به داستان هایی در مورد تاریخ، زیست شناسی و ادبیات است. کتاب «انسان خداگونه» نیز کتابی است که جنبه انتشاراتی دارد چون مردم علاقه به شنیدن داستان دارند. انیشتین میگوید: «آدمی باید به دنبال چیزی باشد که هست و نه چیزی که فکر می کند باید باشد.» در اینجا کتاب هراری را از دیدگاه علمی مورد بررسی قرار می دهم.
خدایی می گوید: کتاب انسان خداگونه در زمینه تاریخ مورد توجه عام قرار می گیرد که نظری بر تکامل انسان دارد و در دهه اخیر شهرت زیادی یافته است. این کتاب مانند کتاب ساعت ساز نابینا نوشته داوکینز که مخاطبان زیادی حتی خارج از حوزه علوم یا زیست شناسی پیدا کرد. بسیاری از داستان های کتاب هراری درست و تعدادی بلاتکلیف هستند. ناگفته نماند افرادی مانند بیل گیتس و زاکربرگ و اوباما به این کتاب توجه بسیاری داشته اند البته هر کسی یک انسان خردمند محسوب می شود که با هوش خود به این کتاب نگاه می کند. او درباره تفسیری که هراری از اولین تصویر کتاب دارد ایجاد سوال می کند که از کجا معلوم این تصویر چنین معنایی را در پی دارد. هراری درباره زایش دو دختر توسط میمونی در 6.000.000 سال پیش می گوید که یکی از این دخترها مادربزرگ شامپانزهها شد و دیگری مادربزرگ ما انسان ها. او مسئله ای خیلی پیچیده را اینگونه ساده بیان می کند و این متناقض با چیزی است که کتابهای انسانشناختی و فسیلشناسی یا ژنتیک نشان می دهند. ما در روابط تکاملی انسان مانندها و انسان امروزی نیز پرسش های زیادی داریم. در بخش دیگری، هراری چنین می گوید که جهش های ژنتیکی باعث انقلابی به نام شناخته شده و ارتباط رشته های داخل مغز انسان خردمند را تغییر داده است و باعث شده انسان به شیوه ای جدید بیندیشد ولی گونه ای از انسان به نام هومو نالدی کشف شده است که سیستم انقلاب شناختی در 6.000.000 سال گذشته را دچار اختلال می کند.
این زیست شناس اظهار کرد: نوح هراری با دست بردن به منابع علمی در این زمینه داستان هایش را بر اساس آنها استوار کرده است. انقلاب شناختی با زبان به وجود می آید. گفته شده که ما مجموعه ژن هایی داریم که مسئول ظهور زبان هستند. هراری ادعا می کند که این ژن ها در نئاندرتال ها وجود ندارد اما مطالعات ژنتیکی نشان می دهد مجموعه ای از ژن های مسئول زبان در نئاندرتال ها دیده شده است و نیز تغییری در ژن های واحد و رفتارهای خاص در 30 تا 70000 سال پیش دیده نشده است که بتواند منجر به انقلاب شناختی در انسان شود. اینکه آزادی انسان در انتخاب شیوه زندگی و دین را به نارس متولد شدن او ربط بدهیم خنده دار به نظر می رسد. این فرضیه که انسان نئاندرتال با ستیزه بقای خود را حفظ کرده است نظریه ای ضعیف است. هراری تکامل انسان را نتیجه دور زدن ژنوم می داند و در راستای ایده خود که «واقعیت خیالی» نام دارد طرح می کند، اما دور زدن ژنوم با ادعای کلی کتاب؛ یعنی تاثیر شدید ژن ها بر تکامل انسان ها در تناقض است.
هراری درباره دین نظر مشخصی ندارد. از طرفی دین را مانند ساختارهای اجتماعی می داند که به انسان قدرت مشروع می دهد و از طرف دیگر لیبرالیسم و نازیسم را هم دین به حساب می آورد. دین را مانند شرکت ها محصول قوه تخیل انسان می داند. در حالی که اطلاعاتی مربوط به دین در انسان نئاندرتال و هایدلبرگی پیش از انقلاب شناختی وجود دارد. پس تفکرات ماورایی نمی تواند فقط محصول قوه تخیل انسان خردمند باشد. او در قسمت پایانی سخنان خود می گوید: پایان کتاب انسان را رو به نابودی می برد ولی دانشمندان در جهت طول عمر انسان هستند. هراری پیش بینی می کند که انسان خردمند انسانی هوشمند جایگزین خود خواهد کرد. او نقش گروهی را که در جهت نجات نسل بشر هستند نادیده می گیرد و فقط به گروهی که به سمت فراگیری هوش مصنوعی هستند تمرکز دارد.
میثم توکلیبینا عضو هیئت علمی موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه بود و به عنوان آخرین سخنران برنامه گفت: تیتری با عنوان «آتئیستها روی پیشخوان» در رسانه های خارجی مطرح شد که باعث رخدادی در فضای مجازی شد و بر فروش کتاب «انسان خداگونه» اثر گذاشت. در قسمت کوتاهی از این کتاب به دین پرداخته است. در واقع کتاب انسان خردمند با نقابی علمی شیوه های غیر علمی به کار برده است. در کتاب «انسان خداگونه» از ارجاعات کمی استفاده کرده است مخصوصا در بخش دین که این مسئله کاملا دیده می شود. اگر فرض کنیم داستان سرایی اتفاق افتاده است این نوشته ها یک سری سناریو به شمار می روند.
او ادامه داد که هراری در مورد دین دچار تعارض است و نوشته هایش منبع مشخصی ندارند. مثلا اشاره بر پدید آمدن «اولین دین یگانه پرست در مصر در ۱۳۵۰ سال قبل از میلاد...» که با وجود جستجوهای بسیار، مطلب مستندی برای آن نیافتم یا سخنان او مبنی بر خداپرستان متعصب و آزار کافران بدون مستند است و ما حتی نمونه های مخالف آن را در تاریخ داریم مثل محاکمه سقراط در یونان. این پژوهشگر کتاب هراری را تسویه حساب با مسیحیان می داند. شاید بتوان گفت انسان خردمند نمونه آتئیستی و ضد دینی است. از دیگر مسائلی که متناقض به نظر می آید این است که مسیحیان را چندگانه پرست می داند و دین را «نظامی از هنجارها و ارزش های بشری مبتنی بر باور به نظمی فوق بشری» تعریف می کند؛ یعنی از دو ویژگی سخن می گوید: نظام هنجارها و ارزش ها، نظمی فوق بشری. با توجه به این استدلال می گوید فوتبال دین نیست اما در ادامه هنجارهایی که تابع قوانین طبیعت است دین می انگارد و این تعمیم را ادامه می دهد تا آنجا که لیبرالیسم، کمونیسم، سرمایه داری، ناسیونالیسم را نیز دین می شمارد. طبق این مدارک در اندیشه های حراری نسبت به دین باید شک کرد.
توکلی بینا در پایان سخنرانی خود ضمن این که برای این پرسش که انسان خردمند کتابی آتئیستی است یا نه، پاسخی ندارد و جواب آن را وابسته به رویکردی می داند که با خواندن کتاب به دست می آید. او گفت: گویی هراری قصد دارد بگوید، مسیحیت برآمده از اجتماع است و دین نوعی توهم به شمار می رود. تلقی ای که نگاه ساخت گرایانه را مطرح می کند نوعی نگاه بر مبنای توهم و خیال است. میزان اطلاعات به قدری کم است که گویا تعدادی سند را به کوچکترین و ریزترین تکه خرد کرده اند سپس با استناد به چند تکه از آن می خواهند بایگانی را تنظیم کنند. نگرش بر ساختی در تحلیل کتاب «انسان خداگونه» دنبال ظرفیت های اجتماعی است که باعث خلق این کتاب شده است.