غالبا فکر میکنیم که اگر یک اثر از روی اثر دیگری الهام گرفته شده باشد، اسم این کار کپی کردن است، چه برسد به اینکه یک اثر از روی چند اثر دیگر اقتباس کرده باشد! اما پائولو کوئلیو، نویسندهی کتاب مشهور «کیمیاگر» دقیقا چنین کاری کرده است و بسیار هم موفق بوده است! تا جایی که رمان او جزو پرفروشترین رمانهای قرن بیستم میلادی قرار گرفت، به زبان بیش از 150 کشور دنیا ترجمه شد و انتشار یافت و بیش از پنجاه میلیون نسخه فروخته شد!!! شاید دلیل این موفقیت عظیم را باید در آنجایی دید که کوئلیو در نگارش کتابش دقیقا مانند عنوان رمان عمل کرده و به کیمیاگری پرداخته است. چرا که کیمیاگر به صورت همزمان از کتابهای زیادی الهام گرفته است؛ اما یک داستان اورجینال محسوب میشود و به هیچ عنوان با مطالعهی آن احساس تکرار یا کپی بودن نخواهید کرد.
بسیاری از منتقدان معتقدند که طرح اولیهی داستان کیمیاگر با الهام از داستان دفتر ششم کتاب مثنوی معنوی، اثر ماندگار مولانا جلال الدین محمد بلخی نوشته شده است. کوئلیو در پاسخ به این نکته خیلی عجیب عمل میکند و به نوعی ماجرا را پیچیدهتر میکند! او این تاثیرپذیری را نفی نمیکند؛ اما میگوید که کیمیاگر را با الهام از داستانی در کتاب هزار و یک شب (نسخهای با ترجمهی خورخه لوئیس بورخس) به نام قصه دو رویابین نوشته است و از سوی دیگر میگوید که شاید داستان مثنوی معنوی و این داستان با همدیگر ارتباطی مخفی داشتهاند!
اما این پایان کار نیست و با توجه به چندوجهی بودن رمان کیمیاگر، منتقدان دیگری هم هستند که آن را با آثار دیگری مقایسه میکنند. برای مثال عدهای معتقدند که شخصیت اصلی کیمیاگر شباهت زیادی با شازده کوچولوی آنتوان دو سنت اگزوپری دارد که سیارهی کوچک خود را به دنبال کشف چیزهای بزرگتر رها کرده بود، اما فهمید که گنج اصلی در سیارهی خودش بوده است. عدهای دیگر رمان سیذارتای هرمان هسه و طریقت بودایی آن را به کیمیاگر مرتبط میدانند و دیگرانی هم هستند که رمان حاضر را با داستان پسر گمشدهی انجیل مقایسه میکنند و حتی در گونهی ادبیات تطبیقی روی چنین ارتباطی کار کردهاند.
کیمیاگر مدتی ممنوعالانتشار شده بود و به همین واسطه مترجم فارسی آن، یعنی آرش حجازی، نسخهی الکترونیکی آن را به رایگان بر روی اینترنت قرار داد تا علاقهمندان آن را بخوانند؛ البته اکنون راههای بیشتری برای مطالعهی اثر حاضر دارید و حتی نسخهی صوتی کیمیاگر با صدای خوانندهی معروف ایرانی، محسن نامجو منتشر شده است که قابل شنیدن است. به هر حال، کیمیاگر رمان جذابی است که داستانی عارفانه دارد و مضمون آن بیش از هر چیزی مبتنی بر خودشناسی و جهانشناسی است. ضمنا با توجه به برزیلی بودن نویسنده باید انتظار فرهنگ لاتین را در این داستان داشته باشیم.
در همین راستا، چوپانی اسپانیایی به نام سانتیاگو، شخصیت اول کیمیاگر است. کسی که یک روز به خواب میرود و در رویای خود، چیز عجیبی میبیند؛ محل یک گنج دفن شده در اطراف اهرام مصر چیزی است که او را وسوسه میکند تا وطنش، یعنی آندلس را رها کند و به دل صحرای آفریقا بزند. او به این فکر افتاده که حتما آن رویا، رویایی صادقه یا به قول خودش –افسانهای شخصی- بوده که قرار بوده تمام مشکلاتش را حل کند! اما زمانی که سفر او شروع میشود، میفهمیم که این سفر، یک سفر عادی نیست و مانند طی طریقهای عرفانی، قرار است باعث تکامل معرفت سانتیاگو و رسیدن او به دیدی عمیق و ورای مادیات معمول جهان شود.