یک جانب، دختر جوانسالی ایستاده است و در جانب دیگر شاه پرقدرت و خودکامه و در میان این دو، پیکر بیجان پولونیکس دشمن میهن و برادر آنتیگونه که شاه بر آن است تا خورش زاغانش سازد... مرگ را هم موجب تطهیر لوث جنایاتی میداند که از او سر نزده است و هم مایه رهایی از آنچه وی خطا و گناه میشمارد، یعنی از عشق به هِمون...
تراژدی آنتیگونه [Antigone] اثر سوفوکلس(سوفوکل)