
بسم الله الرحمن الرحیم
قصههای مثنویمولوی چهارمین جلد از مجموعه هشت جلدی «قصههای خوب برای بچههای خوب» اثر آقای مهدی آذریزدی است. این مجموعه برگرفته از داستان های شیرین و آموزنده ای از ادبیات کهن فارسی و منابع دینی است که با زبانی ساده و روان بازنویسی شده. در ابتدای کتاب های این دوره هشت جلدی، معرفی جالبی با نام چند کلمه با بچه ها توسط آقای آذریزدی آمده که بهتر دیدم عینا همان را برای آشنایی با محتوای کتاب بیاورم:
این کتاب، جلد چهارم «قصه های خوب برای بچه های خوب» است. در این کتاب قصههای برگزیده و نوساخته از کتاب مثنوی مولوی را میخوانیم.
کتاب مثنوی به شعر است و کلمهی مثنوی در ادبیات نام نوعی از شعر است که همه شعرهای یک قطعهاش هموزن باشد و دو نصفهی هر سطرش جدا از شعرهای دیگر قافیهی شبیه هم داشته باشد؛ مانند این شعر که آنهم از مثنوی است:
آنیکی پرسید اشتر را که هی
از کجا میآیی ای فرخنده پی؟
گفت: از حمام گرم کوی تو
گفت: خود پیداست از زانوی تو
بنابراین، کتاب بوستان سعدی هم مثنوی است و اسم کتاب «بوستان» است. شاهنامه فردوسی هم مثنوی است و اسم کتاب «شاهنامه» است ولی مثنوی مولوی نامش هم همان «مثنوی» یا «مثنوی معنوی» است و چون مولوی آن را ساخته به «مثنوی مولوی» مشهور است.
مثنوی مولوی یکی از مهمترین آثار ادبی زبان فارسی است که در دنیا نظیر و مانند ندارد از بس داستانها و پندها و حکمتها و معرفتها و حرفهای خوب در آن هست آن را به «قرآن زبان فارسی» تشبیه کردهاند.
جلالالدین محمد مولوی صاحب کتاب مثنوی یکی از بزرگترین شاعران ایران است که مانند «حکیم سنایی» و «شیخ عطار» کلمهی شاعر برای شناساندن مقام او کوچک است و او را در شمار حکیمان و عارفان و دانشمندان باید شناخت.
کار مولوی در کتاب مثنوی داستانسرایی نیست، بلکه همه حکایتها را آورده است تا افکار حکیمانهی خود را روشنتر شرح بدهد. با وجود این، مثنوی دارای دویست حکایت و تمثیل است که چون به زبان شعر عرفانی است و خیلی ساده نیست در سالهای بعد باید آن را بخوانید.
من از میان همهی حکایتهای مثنوی بیستوچهار قصه را انتخاب کردهام و با تغییراتی که لازم میدانستم به زبان سادهتر برای شما نوشتهام. به گمان من در کتاب کلیلهودمنه یا سندباد نامه قصههایی خوبتر از آنچه انتخاب کردم نبود اما در مثنوی مولوی بازهم قصههای خوب هست و من به آنچه در جلد چهارم قصههای خوب جا میگرفت قناعت کردم.